FFS

FDFD

راز جدیدترین اسلحه هوشمند ارتش آمریکا
راز جدیدترین اسلحه هوشمند ارتش آمریکا
سربازان امریکایی به سلاح دستی جدیدی مجهز شده‌اند که می‌تواند با استفاده از یک مسافت‌سنج لیزری، هدف را هرجایی که پنهان شده باشد شناسایی کرده و گلوله‌های انفجاری را دقیقا بر فراز سر او پرتاب کند. نیروی نظامی آمریکا اسحله هوشمند جدیدی را معرفی کرده که می‌تواند در جنگ بر علیه طالبان به کمک سربازان این کشور بیاید.

به گزارش بی‌بی‌سی، این اسلحه XM-25 نام دارد و ارتش آمریکا معتقد است با کمک آن می‌توان سرنوشت جنگ‌ها را تغییر داد. این اسلحه از یک سیستم هدایت لیزری بهره می‌گیرد و می‌تواند طوری برنامه‌ریزی شود که گلوله‌های 25 میلی‌متری با قدرت انفجاری بالا را دقیقا بالای سر هدف منفجر کند. ریچارد آدیت که در ساخت این اسلحه برای ارتش آمریکا همکاری داشته، می‌گوید: «ساخت این اسلحه یک قدم بسیار بلند محسوب می‌شود، چرا که برای اولین بار در یک اسلحه دستی از فناوری‌های هوشمند استفاده شده است».

راز جدیدترین اسلحه هوشمند ارتش آمریکا

روش استفاده از این اسلحه به این صورت است که سرباز ابتدا هدف خود را پیدا می‌کند، با لیزر به سمت آن نشانه می‌رود تا به این صورت محدوده هدف مشخص شود، سپس سرباز یک نقطه هدف تنظیم شده دریافت می‌کند. در این هنگام کافی است هدف را تنظیم کرده و ماشه را بچکاند. در این صورت اگر شما با لیزر هدفی را در فاصله 543 متری مشخص کرده باشید، اسلحه به طور خودکار گلوله را در سمت هدف به فاصله 543 متر شلیک می‌کند که این مسافت ممکن است یک، دو یا سه متر کم یا زیاد شود تا گلوله مستقیما روی سر هدف قرار گیرد.

این بدان معناست که این اسلحه را می‌توان در زمانی که هدف در پشت دیوار یا در یک خندق پنهان شده، استفاده کرد و آن را نابود کرد. این اسلحه در حال حاضر در اختیار سربازان آمریکایی مشغول به خدمت در افغانستان قرار گرفته و نیروی مخصوص انگلیسی نیز می‌توانند از آن استفاده کنند.
نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: شنبه 2 آذر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

آشنایی با موشک ضد کشتی (مسکیت)SS-N-22 Sunburn

 

موشك P-270 موسكیت روسی: П-270 Москит-انگلیسی: Mosquito یك موشك روسی مافوق صوت است كه از موتوری رم جت برای پرواز استفاده میكند.كد طراحی این موشك 3M80 است و ناتو این موشك را SS-N-22 Sunburn نامگذاری كرده است.سیستم این موشك توسط كمپانی معروف روسی Raduga Design Bureau در طول دهه 70 میلادی طراحی شد كه دنباله طرح موشك SS-N-9 "Siren"بود.نسخه اصلی موسكیت برای پرتاب از كشتی طراحی شده بود اما در نمونه های بعدی توانایی پرتاب از پرتابگرهای ساحلی و زیرآبی(زیر دریایی) و هوایی(جنگنده های سوخو-33 و نسخه دریا پایه سوخو27)را بود.این موشك توانایی حمل سر جنگی متعارف و هسته ای را داراست.


هنوز نوع و طبقه بندی این موشك ناشناخته باقی مانده و گزارش های زیادی در مورد ان موجود است.این موشك كه حالا با نامگذاری ناتو به نام SS-N-22 Sunburn شناخته میشود.این موشك توسط نیروهای ناتو انالیز شده و ناتو از ان به عنوان موشكی ترسناك با پتانسیلی قوی و سرعت بسیار زیاد كه توانایی نابود كردن نیروهای دریایی كشورهای عضو را دارست نام برده است.موسكیت توانایی در خطر قرار دادن نیروهای ناتو در دریایی بالتیك, دریای سیاه و اقیانوس ارام را داراست(شامل كره شمالی و ژاپن).با توجه به اینكه ایران نیز از دارندگان این موشك است موسكیت توانایی در خطر انداختن كل ناوگان امریكا و كشورهای خارجی مستقر در خلیج فارس و دریای عمان را داراست.

موشك موسكیت سری 3M80 دارای طولی برابر با 9.39 متر و قطری برابر با 0.76 است طول بالهای این موشك برابر با 2.10 متر و وزن پرتاب ان برابر یا 3.950 كیلوگرم است.موسكیت از سیستم ناوبری خودكار همراه با فرماندهی خودكار مسیر به روز شده و راداری فعال استفاده میكند. 3M80 از موتوری رم جت كه با سوخت جامد كار میكند برای پرواز استفاده میكند كه به ان سرعتی برابر با 2.5 ماخ میبخشد,موسكیت توانایی حمل كلاهكی 300 كیلویی یا 200 كیلوتنی را تا مسافت 90 كیلومتری داراست.

موسكیت در سال 1980 عملیاتی شده و در ختیار نیروی دریایی شوروی قرار گرفت.در سال 1992 روسیه شروع به طراحی نسخه ای جدید از 3M80 نمود كه 3M82 نام گذاری شد. 3M82 وزن پرتابی برابر با 4.500 كیلوگرم را داراست كه توانایی حمل كلاهكی 320 كیلوگرمی را به فاصله 160 كیلومتری داراست. 3M82 در سال 1993 وارد خدمت شد.روسیه نوع هواپایه این موشك را طراحی و با نام Kh-41 وارد خدمت ساخت.نوع زمین پایه با كد 3M80E شناخته میشود.طبق گزارش هایی در سال 1995 برد این موشك از 160 كیلومتر به 200 كیلومتر رسید كه از تانكر سوخت اضافی بهر میبرد.

طبق گزارش های رسیده در سال 2001 چین و روسیه طرحی مشترك برای بهبود دادن SS-N-22 Sunburn را آغاز كرده اند.نام این موشك جدید 3M80MBE بود كه توانایی رسیدن به برد 200 كیلومتر را دارد.

 
[تصویر: ORD_GQM-163A_Coyote_Test_lg.jpg]

خصوصیات

عملكرد: موشك كروز ضد كشتی هوا/دریا/زمین

سازنده: Raduga Design Bureau

طول:9.39 متر

قطر: 0.76 متر

طول بال: 2.10 متر

برد: 3M80: 90 كیلومتر : 3M82160 كیلومتر 3M80MBE:200 كیلومتر

سرعت: 2.5 ماخ

سیستم هدایت: INS, datalink, active and passive radar

كلاهك: 200 كیلوتنی هسته ای,320 كیلوگرمی متعارف

زمان ساخت: 1980

دارندگان: روسیه,چین,اوكراین,ایران

 
[تصویر: osm_deadly_sunburn.jpg]
نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

معرفی اتشبار سنگین Mk-15 فالانكس


[تصویر: Mk15_schiessend.jpg]

امروزه جهت حمله به یک ناو، در ابتدای امر باید از یک سیستم راداری و جنگ الکترونیکی قوی برخوردار بود. در غیر این صورت ناو مذکور از چند طریق به پدافند فعال و موثر خود می پردازد.حمله زیر سطحی: از طریق جنگ الکترونیکی، انواع اژدر، هدفهای کاذب و منفجر شونده و نهایتا هلیکوپتر ضد زیر دریایی، حملات زیر سطحی دشمن خنثی می گردد.

حمله سطحی: این حملات عمدتا به وسیله موشکهای سطح به سطح شلیک شده توسط رزمناوهای دشمن و یا موشکهای ساحل به دریا صورت می گیرد که روش پدافندی متعارف در این حالت انجام می شود. یکی از این روش ها نیز سیستم پدافند نقطه ای فالانکس است.

حمله هوایی: مسلما بمباران متعارف دیگر پاسخگو نخواهد بود. بنابراین تنها راه، استفاده از موشکهای هوا به سطح یا سطح به سطح می باشد. در این صورت ناو از طریق، جنگ الکترونیک، پرتاب هدفهای کاذب هوایی و موشک ضد موشک (Sea Sparow) اسپارو، موشک دشمن را منحرف یا خنثی و منهدم می نماید. در صورت عملکرد ناقص هر یک از پدافندهای فوق، یکی از جدیدترین سیستمهای دفاع نزدیک ناو فعال می گردد.


توپ راداری پدافند نقطه ای فالانکس MK-15(CIWS) :


سیستم سلاح MK-15 فالانکس (CIWS به معنای سیستم سلاح متوقف کردن دشمن می باشد) بر اساس دفاع نقطه ای و واکنش سریع، آتش موثر با توسل به سیستم اسلحه 20 میلی متری خود برای برقراری امنیت کشتی های ایالات متحده در برابر تهدیدات موشکهای ضد کشتی که از دیگر سیستمهای دفاعی ناو عبور کرده اند می باشد.


فالانکس، به منظور مقابله با موشکهای کروز ضد کشتی و هواپیماهای بال ثابت در شعاع عمل کوتاه طراحی و در نظر گرفته شده است. عملکرد درگیری خودکار و از پیش برنامه ریزی شده فالانکس معمولا با تفکیک قسمتهای مستقل سیستم که هر کدام نقش خود را به خوبی ایفا می کنند می باشد. از قبیل ، جستجو و کشف هدف، ردیابی، ارزیابی تهدید دشمن، اکتساب داده ها، رهگیری، شلیک، انهدام هدف، ارزیابی تخریب دشمن و نهایتا وفرمان آتش بس.

فالانکس در سال 1977 بر روی ناو« موج بزرگ »آمریکا(USS Bigelow) مراحل تست آزمایشی خود را سپری کرد و از جنبه خصوصیات تعمیرات و نگهداری قابل اعتماد و اطمینان بود. تولید فالانکس در سال 1978 با سفارش خرید23 دستگاه برای نیروی دریایی ایالات متحده (USN) و 14 دستگاه فروش نظامی خارجی شروع شد. (مسلما فروش خارجی آن به یکی از دو کشور انگلیس و اسرائیل بوده است.)
فالانکس یک سیستم کامل سلاح جهت پدافند نقطه ای است و شامل اسلحه ای 20 میلی متری که پدافند نهایی را در برابر اهداف پرنده وارد شونده به حریم ناو تامین می کند. این سیستم بدون مساعدت از دیگر سیستمهای ناو و بطور خودکار با اهدافی مانند موشکهای ضد کشتی سرعت بالا و هواپیماهای ارتفاع پائین که از پوشش پدافند اصلی ناو نفوذ می نمایند، درگیر می شود. بطوریکه این سیستم یکپارچه، اعمالی چون: جستجو، آشکار کردن، رهگیری، ارزیابی تهدید هدف، شلیک، برآورد تخریب و انهدام هدف را تا وقتی که فرمان توقف عملیات صادر شود به صورت خودکار انجام می دهد.
هر دستگاه در جایگاه خود با مونتاژسیستم کنترل آتش و یک زیر سیستم نصب می شود. زیر سیستم کنترل آتش سلاح مرکب است از: رادار جستجو جهت تجسس، ردیابی و کشف اهداف دشمن و راداررهگیر جهت نشانه روی سلاح در حین رهگیری یک هدف. سیستم کنترل آتش منحصر بفرد سلاح، هم اهداف وارد شونده را رهگیری می نماید و هم با صدور و زمان آتش رگبار خودکار گلوله هایش را بر روی هدف می ریزد. فالانکس توانایی تصحیح و تنظیم نشانه روی اهداف متحرک ( مانند موشکهای ضد کشتی هوا به سطح) را تا اصابت گلوله به هدف دارد.(Sub system)(زیر سیستم) ساختار بکار گرفته شده در این اسلحه عبارت است از یک گروه شامل 6 لوله دوار به عنوان سلاح گاتلینگ.اسلحه گاتلینگ در فالانکس، قدرت آتش کالیبر20 میلی متر با گلوله های mm 15 با هسته ثاقب که از فلز سنگین ساخته شده است را فراهم می نماید. همچنین قادر به شلیک گلوله های تنگستن (کرومی) یا اورانیوم تهی شده جهت نفوذ پذیری بیشتر نیز می باشد. سلاح گاتلینگ فالانکس هر دو نوع مهمات فوق (mm20) را در آتشبار 3000 و 4500 تیر در دقیقه و در یک قطار فشنگ 60 و 100 تیری می تواند شلیک نماید.

تکیه گاه اصلی فالانکس بر اساس سیستم خود پدافندی استوار است که از اواخر دهه 70 تقریبا بر روی تمامی کشتیهای ایالات متحده نصب شده است. در واقع فالانکس جهت پدافند علیه موشکهای کروز ضد کشتی ارتفاع پائین (ASCMS) ساخته شد و اسم ابتدایی آن نیز «سد کردن مسیر پیشروی موشک» و یا به عبارت ساده تر(Block) بلوکه کردن بوده است. همچنانکه موشکهای کروز ضد کشتی پیچیده تر می شدند و توانایی حرکتی شان نیز افزایش می یافتCIWS ها نیز به دفاع از تهدید دشمن در مناطق ساحلی تبدیل می شدند.

فالانکس مدل بلوک 1: این مدل جهت کشف موشکهای ارتفاع بالا، با یک آنتن جستجوگر جدید با حساسیت بالا بهینه شد. مهمات در دسترس آن نیز با 50% افزایش نواخت تیر ارتقاء یافت. نیروی محرکه این مدل پنوماتیکی (گازی- هوایی)، نواخت تیر آن 4500 تیر در دقیقه و شروع استفاده از مهمات نوع تنگستن و همچنین اورانیوم تهی شده در این مدل بود. مدل بلوک 1 با افزایش پوشش ارتفاع بالا، افزایش گنجایش خشاب مهمات وسیع آن، همچنین تغییر در افزایش ارتفاع پوشش اسلحه و نواخت تیر و اصلاح و بهبود امکانات رادار پردازشگر آن بهینه شده است.

فالانکس مدل بلوک 1A: نصب یک کامپیوتر جدید با پردازش بالاتر اطلاعات( مدل سخنگوHolc )


جهت در دسترس قرار دادن قدرت بالای پردازش بیشتر ( و لزوم از رده خارج کردن کامپیوترهای دیجیتالی مدلهای گذشته)، بهبود محاسبات کنترل آتش در مانورهای تمرین و حمله، جستجوی مضاعف سلاح با هماهنگی بهترقسمتهای درگیر، و کارکرد بهتر سیستم تصمیم گیری جزو برنامه های بهینه سازی مدلهای جدید با نام بلوک 1A بوده است.



این مدل با قابلیت درگیری در ارتفاع پست با جستجوگر مادون قرمز خود جهت رهگیری و انهدام اهدافی که در ارتفاع پائین حرکت می کنند مانند هواپیما و قایقهای سطحی بهینه و عرضه شد. بطور تطبیق جستجوگرمادون قرمز با سیستم جستجوگر راداری در رهگیری موشکهای ضد کشتی ارتفاع پائین (ASCMS) موجبات افزایش شانس کشتی را در انهدام مهاجم فراهم می نماید. فالانکس بلوک 1B از یک تصویرگر حرارتی فرو سرخ اتوماتیک جهت هدفیابی و رهگیری ویدیویی (AAVT) برخوردار است سیستم تعادل، سلاح را در زوایای مختلف رهگیری به صورت الکترو اپتیکی و سطحی میسر می سازد. توسعه و ارتقاء فالانکس بلوک1B ، جهت توانایی کشف اهداف کوچک سطحی، هدفهای هوایی در ارتقاء و سرعت پائین، هلیکوپتر و درگیری در روز و شب به تصویب رسیده است.



2C :اصلاح و بهبود این سیستم با تامین و یکپارچه سازی توانایی تمامی دستگاههای عمل کننده سلاح انجام شد. عملیات یکپارچه سازی توانایی و قابلیت سیستم در این مدت شامل:
کنترل سیستم فرماندهی، حسگرهای (CIWS) گزارش هدف، روش عملکرد و دکترین عملیات گردید.

حسگرهای مورد استفاده در صورت دریافت داده های رادار رهگیر، دفاع پوششی و رهگیری اهداف را تا 360 درجه ، جهت سلاح امکان پذیر می نمایند.


این موضوع سلاح را به صورت یک کیت در می آورد و باعث اطمینان و راحتی تعمیرات و نگهداری سیستم می گردد.


لازم به ذکر است مونتاژ و آماده کردن سلاح بر روی عرشه ناو به محلی محکم جهت استقرار و نصب نیاز دارد.


مشخصات توپ دریایی رادار


ماموریت: پدافند موشکی ضد کشتی


پیمانکار سازنده: شرکت ریتون سیستم. قبلا شرکت سیستمهای موشکی هیوز و گروه پومانای جنرال دینامیک در سال 1992


وزن : 12500 پوند-5625 کیلوگرم(مدلهای آخر 13600پوند-6120 کیلوگرم)


برد: محرمانه- طبقه بندی شده


مدل اسلحه: گاتلینگ 6 لول M-61A1 (ام 61 آ 1)

نواخت تیر:3000 تیر در دقیقه- مدلهای جدید4500 تیر دقیقه. ( محصولات تولیدی 1988 با فرمان حرکت پنوماتیکی «گازی-هوایی»

ظرفیت خشاب: 989 تیر. (مدلهای جدید 1550 تیر فشنگ )


کالیبر: 20 میلی متر


نوع مهمات : مهمات تقویت شده ضد زره با هسته گلوله ثاقب (APDS) از نوع اوارنیوم تهی شده و یا تنگستن کروم


حسگرها: از نوع جستجوگر تمام فعال و رادار رهگیر


رادار جستجو گر: کوباند- دیجیتالی مدل MTI


رادار رهگیر: کوباند- پالس داپلر از نوع پالس مونو


حسگرهای رادار مراقبتی: از نوع تصویر گرمادون قرمز(فلیر FLIR) اتوماتیک با هدایت کننده رهگیری


کنترل آتش: سیستم تشخیص و تنظیم تیر( با قرار دادن هدف در محدوده بسته)


گرداننده توپ: نیروی محرکه پنوماتیکی (گازی- هوایی)


نیروی محرکه توپ: الکتریکی


تاریخ استقرار و شروع به خدمت: 1980 (ابتدا روی کشتی مرجان دریایی) USS coral sea (مدلهای آخر روی کشتی ویسکانسین USS Wisconsin)

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

مختصری درباره ناوهای هواپیمابر !


از اوایل جنگ جهانی دوم ناوهای هواپیمابر در نبردها بعنوان فرودگاه های متحرک نقش یافتند که بر هر ناو یا زیر دریایی برتر بودند. ناوهای هواپپمابر همواره با تعدادی از شناورهای جنگی به منظور پشتیبانی رزمی و محافظت همراهی می‏شوند که به این گروه کشتی‏ها، به طور معمول "گروه نبرد" یا "گروه همراه" می‏گویند که در اصطلاح نام carrier battle group (گروه ضربتی ناوهواپیمابر) را می‏دهند. کشتی‏های پشتیبانی کننده هر ناو هواپیمابر، به طور معمول شامل سه یا چهار شناور بدین شرح هستند: رزمناو مجهز به سامانه دفاعی (نظیر Aegis)، ناوشکن، یک یا دو ناوچه و دو یا سه زیردریایی تهاجمی. وظیفه این گروه، محافظت از ناو هواپیمابر در برابر حملات هوایی، موشکهای ضدکشتی، تهدیدات زیرآبی و هر خطری باشد که ناو هواپیمابر و بقیه گروه را مورد تهدید قرار دهد.

تا سال 1960 از موتور های دیزلی در این ناو ها استفاده می شد تا اینکه در 1960 امریکا اولین ناو هواپیمابر اتمی به نام اینترپرایز را که بزرگترین ناو زمان خود بود به آب انداخت. این ناو گنجایش 100 جنگنده را داشت و سرعتی بیش از ۳۰ گره ی دریایی داشت. عرشه ی آن 335 متر بود و 5000 خدمه داشت و از 8 راکتور هسته ای استفاده می کرد. این ناو میتوانست 3 سال در سفر باشد بدون آنکه نیاز به سوخت گیری مجدد پیدا کند یا لنگر بگیرد. البته این ناو ها، ناوهای هواپیمابر سنگین محسوب میشوند. بطور مثال انگلستان از ناو های هواپیمابر سبک استفاده میکند که برای هواپیما های عمود پرواز مناسب هستند و بسیار کوچک تر از ناو های آمریکایی هستند البته بیشتر آنها بجای سوخت هسته ای از موتور های گازی استفاده میکنند.

ناوهای هواپیمابر امروزی گاهاُ تا 270 فروند جنگنده را با خود حمل میکنند. این ناو ها از دو عرشه استفاده مینمایند یکی عرشه ی پارکینگ و پروازی و دیگر عرشه ی زیرین که پارکینگ تعمیراتی و انبارهای جنگنده ها محسوب می شود. جنگنده ها توسط آسانسورهای مخصوص به عرشه برده می شوند. توجه داشته باشید جنگنده ها از ابزار های کمک برای پرواز یا فرود از این ناو ها استفاده میکنند بطور مثال برای فرود از یک قلاب نگهدارنده که بعد از فرود جنگنده باید هواپیما به آن گیر کند تا سرعت آن کاهش یابد.

دوران ناو های کنونی نیز در حال بسر رسیدن است. ناو های کنونی نیز بزودی با ورود ناو های قرن 21 از رده خارج خواهند شد. ناوهای جدید که بیشتر از کلاس CVNX خواهند بود. اولین ناو کلاس CVNX در سال 2013 جانشین اولین و سالخورده ترین ناو هواپیمابر اتمی جهان میشود (اینترپرایز) این ناو ها از ویژگی های پنهانکاری شگرفی برخوردارند، نگهداری و تعمیر آسانتری دارند و مدت دوام بیشتری در دریا دارند همچنین از یک مجموعه زره جدید برای بقا در صحنه ی نبرد نیز بهره میبرند این ناوها می توانند80 هواپیمای بزرگ 60 فروند متوسط و 40 فروند کوچک را با خود حمل کنند. ضمن اینکه نگهداری یک ناو هواپیمابر برای دولت های مجهز به این تجهیزات در یک سال یک میلیارد دلار هزینه دارد.

از نظر سیستم دفاعی، بجز گروه قوی محافظ آن همیشه دو فروند جنگنده، آماده ی واکنش سریع به هر تحدیدی هستند چه هوایی و دریایی. سیستم جنگ الکترونیک این ناوها بقدری سنگین است که هر راداری را مختل میکنند. این ناوها تا فاصله ی 500 کیلومتری اطراف خود را همواره با رادارهای خود و هواپیماهای شناسایی زیر نظر دارند و به سیستم های کامل پرتاب تاماهاوک مجهز هستند که هر هدفی را در زمین هدف قرار میدهند. آخرین ناو هواپیمابری که غرق شد مربوط به جنگ جهانی دوم و مربوط به ژاپن بود و در کل می توان به این مهم اشاره کرد که تاکنون دو فروند ناو هواپیمابر در طول تارخ غرق شده است.

با نگاهی به ناوهای هواپیمابر آمریکا؛ این مسئله متصور است که این ناوهای هواپیمابر با ارتفاعی برابر با یک ساختمان بیست طبقه بیرون از آب و طولی برابر با ۳۳۳ متر در همان نگاه اول تعجب همگان را بر می انگیزند؛ اما دلیل آن بزرگی و عظمت بی نظیر ناو نیست بلکه توانایی این فرودگاه کوچک شناور در به پرواز در آوردن هواپیماهای جنگی بوده که چنین حسی را بوجود می آورد. در آب های آزاد، ناو های هواپیمابر بعنوان خاک یا قلمرو خود مختار محسوب می شوند و خدمه می توانند به مانند اینکه در کشور خود هستند رفتار کنند البته تا زمانی که به سواحل کشورهای دیگر نزدیک نشده اند. بنابراین نظامیان ایالات متحده بدون نیاز با توافق با کشوری، گروه رزمی ناو هواپیمابر خود که شامل یک ناو هواپیمابر و شش تا هشت کشتی اسکورت دیگر است را به منطقه ارسال می دارند. جنگنده ها، بمب افکن ها و سایر هواپیما های نظامی می توانند با پرواز به سمت اهداف دشمن دوباره به پایگاه تقریبا امن خود که همان گروه رزمی ناو هواپیمابر بوده باز گردند.


 لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب كنید

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: چهار شنبه 24 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

زیر دریایی کلاس Yugo از type زیر دریایی های کلاس کوتاه قد می باشد که در درجه اول برای جاسوسی توسط کره شمالی استفاده می شود. این زیر دریایی از زیر دریای های به نام در کلاس کوتاه قد می باشد که در سال 1965 توسط یگوسلاوی سابق به کره شمالی عرضه شد.

 

این زیر دریایی از تایپ زیر دریایی های کوتاه قد می باشد که همه نمونه های آن یکسان نیست.
نمونه اولیه این زیر دریایی در استاندارد 90 تن ساخته شده است و در نمونه های بعدی دارای استاندار 110 تن می باشد


تسلیحات این زیر دریایی یک جفت اژدر 400mm در نمونه اولیه و در نمونهای ن زیر دریایی های بعدی یک جفت اژدر 530 mm می باشد
برد این زیر دریایی در تمام نمونه ها 550 مایل دریایی (1،020 کیلومتر) در 10 گره (19 کیلومتر / ساعت) در سطح و 50 مایل دریایی (93 کیلومتر) می باشد


نمونه نهایی این زیر دریایی در سال 1980 ساخته شد و در نهایت زیر دریایی های کلاس Sang-O class جایگزین این کلاس از زیر دریایی شدند
یکی از 6 عدد از این زیر دریایی در سال 1998 در حال جاسوسی از کره جنوبی ضبط شد.
4 عدد از این زیر دریایی به جای طلب به ایران داده شد و یکی دیگر از زیر دریایی در خود کره شمالی نگهداری میشود
نیروی محرکه این زیر دریایی یک موتور دیزلی mtu تک شافت می باشد
این زیر دریایی گنجایش 4-6 تکاورو غواص دریایی میباشد ضمنا این زیر دریایی دارای چاریوت نیز می باشد

این زیر دریایی یکی از موفق ترین زیر دریایی های کلاس کوتاه قد می باشد

و اما عکس هایی از زیر دریایی غدیر

 

 

 

 
نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀




1-Leopard 2A7
تانک Leopard 2A7 ساخت آلمان است این تانک در برابر تمامی ار پی جی ها و بمب های دست ساز مقاوم است.
Leopard 2A7 دارای  اسلحه ی قوی تر و سیستم کنترل آتش پیشرفته تری نسبت به دیگر تانک ها دارد.



2-K2 Black Panther
تانک K2 Black Panther ساخت کشور کره جنوبی است این تانک کاملا از زره کامپوزیتی تشکیل شده است
و یکی از اصلی ترین تانک های میدان نبرد است این تانک یکی از راه های مقابله کره جنوبی در برابر کره شمالی
است.این تانک شبیه تانک M1A2 آبرامز است ولی تانک k2 بسیار سبک تر است.



3- M1A2 Abrams
تانک M1A2 Abrams ساخ ایالات متحده است این تانک که از زره کامپوزیتی چوبام (فولاد ورقه‌ای، لایه‌های تور فلزی
و لایه‌های اورانیوم ضعیف شده) ساخته شده است این تانک در جنگ عراق مورد استفاده قرار گرفته اسj



4- Challenger 2
تانک  Challenger 2 ساخت انگلستان است این تانک دارای زره چابهام است و به عنوان مقاوم ترین تانک ناتو لقب
گرفته است همچنین
Challenger 2 دارای قابلیت دید در شب و شلیک در حال حرکت را داراست هم اکنون انگلیس
386 عدد از این تانک را در اختیار دارد



5-Merkava Mk.4
تانک Merkava Mk.4 ساخت اسرائیل است این تانک با موتور  دیزلی بسیار قدرتمندی که دارد می تواند به سرعت
60 کیلومتر در ساعت دست یابد. توپ مرکاوا 
قابليت استفاده از مهمات اسرائيلي، فرانسوي، آلماني و آمريكايي را داراست. اسرائیل تعداد 360 عدد از این تانک را دارد.



6-TK-X
تانک TK-X ساخت ژاپن است این تانک یکی از اصلی ترین تانک های میدان نبرد در جهان است.این تانک از زره های
فولادی نانو کریستال استفاده می کند که درجه ی سختی ان در حد کولار است ولی از ان سبک تر است.این تانک
مخصوص مناطق کوهستانی است ولی در مناطق دیگر هم می تواند به انجام عملیات بپردازد.



تانک Leclerc ساخت فرانسه است این تانک از بدنه و برجک فولادی و زایه دار ساخته شده است
و در صورت آسیب دیدن این قطعات می توان براحتی آنها راتعویض نمود همچنین
Leclerc با وزن 56
تن یکی از سبک ترین تانک هاست.



8-T-90
تانک T-90 ساخت روسیه است این تانک با زره های معمولی و زره های انفجاری واکنشی (ERA) محافظت می شود
همچنین سیستم کمک رسانی دفاعی Shtora-1  نیز به پایداری تانک کمک می کند.T-90 این قابلیت را دارد که با دیگر
ادوات زرهی و انواع بالگرد ، قبل از آنکه آنها بتوانند درگیر شوند درگیر شود.



9-Oplot-M
تانک Oplot-M ساخت اوکراین است این تانک دارای یک برجک کاملا جدید است و از یک سیستم حفاظتی منسجم
و یکپارچه استفاده میکند که متشکل از زره کامپوزیت ، زره واکنشی و اخلالگرهاست. Oplot-M نظیر تانک t-90 روسی است.



10-Type 99
تانک Type 99 ساخت چین است این تانک به یک سیستم دفاع فعال لیزری مجهز است و دریافت کننده اخطار
می تواند مکان تانک مهاجم را معین کند. این تانک دارای یک موتور دیزلی با توان 1500 اسب بخار است و سرعت
این تانک در جاده 50 مایل در ساعت است.

 
نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


Desert Patrol Vehicle


در ظاهر ساده و بی امکانات به نظر می‌رسد. اما وقتی روی زمین به حرکت در می‌آید با چنان سرعتی می‌رود که از تیررس سریع‌ترین تیربارها نیز در امان است. این خودروی نظامی را در کلاس FAV (خودروی حمله‌ای سریع) قرار می‌دهند. فنربندی فوق‌العاده آن از مزیت‌های اصلی‌اش برشمرده می‌شود. دیزرت پاترول در دهه 90 طی جنگ‌هایی موسوم به خلیج در کویت استفاده گسترده‌ای می‌شد. قوای محرکه آن شامل یک پیشرانه 2 لیتری 200 اسب‌بخاری می‌شود. با یک بار سوخت‌گیری و با تعبیه سنگین‌ترین آتش‌بارها برد عملیاتی آن به حدود 350 کیلومتر می‌رسد. این در حالی است که سرعت نهایی‌اش روی مرز 100 کیلومتر در ساعت ایستاده است. یکی از دلایل پیمایش بالای این خودرو حجم بالای باک 79.5 لیتری‌اش است که نگرانی از اتمام سوخت در صحنه نبرد را از بین می‌برد.

Dingo II


دینگو یک محصول ساخت شرکت ATF آلمان است. باور نخواهید کرد که پایه و اساس طراحی آن مرسدس‌بنز Unimog است. یک کامیون سایز متوسط که همچون شاسی‌بلندهای بیابانی از پس هر مسیری بر می‌آید. ارتش آلمان و دیگران که این محصول را می‌خرند،‌ می‌توانند از خاصیت مین‌روبی آن بهره ببرند. به خصوص از آن اسلحه‌ای کالیبر بالایی که بر بالای آن سوار است. وزن این خودرو به دلیل نصب لوازم تجهیزات ضد گلوله تا 11.9 تن بالا آمده است. طول، عرض و ارتفاع دینگو به ترتیب 4.5، 6.8 و 2.3 متر شده است. مکانیزم زره‌پوش دینگو را شرکت Mexas طراحی کرده است. پیشرانه‌ای که برای آن در نظر گرفته شده گازوئیل‌سوز با 214 اسب‌بخار نیرو است. برد عملیاتی آن حدود 1000 کیلومتر و سرعت نهایی‌اش معادل 90 کیلومتر در ساعت است. 



Force Protection Buffalo A2


کمی که دقت می‌‌کنید انگار یکی از خودروهای فیلم Transformers را می‌‌بینیم. این خودرو واقعاً یک غول همه‌کاره است. تا پیش از این اصطلاح ضد گلوله و ضد راکت را شنیده بودید. اما آیا با خودروهای ضد مین نیز آشنایی دارید؟ کمپانی آمریکایی فورس     پروتکشن از این خودرو هم‌چنان در جنگ عراق و پیش از آن در جنگ کوزوو استفاده کرده بود. در حال حاضر غیر از آمریکا، ارتش انگلستان، استرالیا و ایتالیا نیز از این خودرو استفاده می‌کنند. وزن خالص این غول 20 هزار و 560 کیلوگرم است. در حالی که وزن نهایی آن 25 هزار کیلوگرم است. طول، عرض و ارتفاع این خودرو به ترتیب 8.2، 2.6 و 4 متر اندازه‌گیری شده است. سیستم زره‌پوش و محافظ این محصول بر اساس بالاترین استانداردهای NATO طراحی شده است. جالب است بدانید بوفالو 3 محور متحرک دارد.



General Dynamics M1128


ترکیبی از تانک و یک کامیون می‌شود M1128. به این خودرو لقب توپ متحرک داده‌اند. هشت چرخه‌ای بی‌نظیر که گنجایش سه افسر نظامی را دارد. آتش‌بار و در حقیقت توپ اصلی این تانک پرسرعته 105 میلی‌متری و درست برگرفته از تانک‌های سری M1 Abrams. جنرال داینامیک این غول 18.7 تنی را با ابعاد 6.9،‌2.7 و 2.6 متر برای طول، عرض و ارتفاعش طراحی کرده است. جالب است بدانید پیشرانه آن را کمپانی کاترپیلار ساخته است. پیشرانه‌ای دیزلی با 350 اسب‌بخار نیرو. غیر از آتش‌بار سنگین اصلی، مسلسل‌های کالیبر 50 و M6های دودزا در اطراف دیده می‌شود. انتقال قدرت این نفربر خشن بسیار فوق‌العاده است. پیچش چرخ‌ها توسط دو ردیف چرخ عقب یعنی در کل چهار چرخ صورت می‌گیرد. این کار باعث حفظ پایداری بیشتر در حین شلیک می‌شود. نسختین نمونه‌های این خودرو در جنگ سرد در شوری استفاده شده بود. گفته می‌شود اگر از تمام ظرفیت‌های ظاهری آن استفاده شود،‌ می‌توان 9 نوع آتش‌بار سبک و سنگین را رویش نصب کرد.



HET M1070


واژه HET‌ مخفف عبارت انتقال‌دهنده با تجهیزات سنگین است. هیولایی که آن را شرکت Oshkosh ساخته است. بسیاری از رسانه‌های نظامی و خودرویی به آن بولدوزر زره‌پوش می‌گویند. ‌خود قضاوت کنید برای حمل و نقل تانک‌های فوق سنگین باید از چه چیز دیگری استفاده کرد؟ یک آسمان‌ خراش با پیشرانه‌ای 18.1 لیتری دیزل که 700 اسب‌بخار نیروی خالص تولید می‌کند. تعجبی ندارد که این بولدوزر فولادی نتواند بیش از 90 کیلومتر در ساعت سرعت داشته باشد. طول، عرض و ارتفاع این محصول به ترتیب 9.19، 2.5 و 3.6 متر برآورد شده است. وزن خالص یک دستگاه از این بولدوزر 19 هزار کیلوگرم می‌شود. باک این خودرو 560 لیتر سوخت گنجایش دارد. با یک بار سوخت‌گیری می‌توان 480 کیلومتر پمایش کرد. حتی روی می‌توان یک تانک 65 تنی را نیز سوار کرد. کمانی Allison برای این خودرو یک جعبه‌دنده اختصاصی 5 سرعته اتوماتیک طراحی کرده است.



Oshkosh LVSR


اینطور به نظر می‌آید که یک جرثقیل در قد و قواره یک محصول جنگی و نظامی درآمده است. اما ارتفاع پایینش و تبع چابکی غیرمنتظره‌اش آن را متمایز کرده است. وجود 10 چرخ با تعلیق مستقل می‌تواند نشان‌دهنده بزرگ‌ترین و قوی‌ترین آفرود دنیا باشد. حتی جیپ رنگلر نیز به این راحتی از پستی بلندی‌ها عبور نمی‌کند. از این خودرو برای حضور در میادینی که نیاز به ترابری‌های سریع‌السیر باشد استفاده می‌شود. هیولایی به وزن 16.5 تن که توسط قوای محرکه‌ای گازوئیل‌سوز به قدرت 600 اسب‌بخار حرکت می‌‌کند. با این نیرو می‌توان حدود 20 هزار کیلوگرم وزن را روی آن سوار کرد. جالب است بداندی LVSR‌با این قد و قواره‌اش تنها برای دو خدمه جای دارد. طول، عرض و ارتفاع آن به ترتیب 10.8، 2.4 و 3.5 متر برآورد شده است. حداکثر سرعت آن می‌تواند به 105 کیلومتر در ساعت برسد. حجم باک آن رقم باورنکردنی 628 لیتر است. با یک بار سوخت‌گیری می‌توان تا 483 کیلومتر را با آن پیمود. شاید باورکردنی نباشد ولی جعبه‌دنده این خودرو 7 سرعته اتوماتیک است.

 



 


Renault VAB MKII


بله رنوی فرانسه. سال 1976 اتحادیه اروپا به منظور افزایش سطح ایمنی دفاعی خود از پروژه VAB‌مخفف وسیله نقلیه زره‌پوش پیشتاز پرده‌برداری کرد. اطلاعاتی در دست است که نشانی ‌می‌دهد تا امروز حدود 5 هزار دستگاه از آن ساخته شده است. وزنی که این نفربر می‌تواند تحمل کند برابر 13.8 تن است. هم‌چنین ظرفیت افراد قابل انتقال نیز 10 نفر است. طول، عرض،‌ ارتفاع این نظامی کارکشته به ترتیب 5.9، 2.4 و 2 متر برآورد شده است. قدرت خروجی این فرانسوی 320 اسب‌بخار محاسبه شده است. حجم باک آن 310 لیتر و برد عملیاتی‌اش با سرعت نهایی 90 کیلومتر در ساعت حدود 1200 کیلومتر اعلام شده است. یکی از دلایل وزن بالای رنو VAB استفاده از بدنه فوق ضخیم 12 سانتی‌متری ضد گلوله ضد راکت آن است.




RT-2UTT SS-27


در بین این لیست یک روس هم حضور دارد. یکی از حمل و نقل‌ کننده‌های اصلی موشک‌های قاره پیمای بالستیک. این نمی‌تواند یک خودروی عادی باشد. چراکه طراحی شاسی و توزیع وزن آن می‌بایست به گونه‌ای باشد که در هنگام شلیک موشک سنگین‌وزن پایداری‌اش را از دست ندهد. وزن نهایی این محصول 47 هزار و 200 کیلوگرم است. فکر می‌‌کنید طول این خودرو چقدر باشد؟ 22.7 متر اندازه‌ای است که به راحتی می‌تواند بالستیک‌های نوه MIRV را حمل کند. برد عملیاتی این موشک‌انداز متحرک 11 هزار کیلومتر است. دیمیتری مدودیف خود شخصاً یکی از پشتیبانان طراحی نسل‌‌های جدید این محصول بوده است. شوروی سابق سال 1997 اولین بار از این محصول رونمایی کرد. در ادامه تنش‌ها با آمریکا تولید آن متوقف شد ولی مجدداً در سال 2010 برای فروش به کشورهایی که نیاز به سپر دفاع ضد موشکی داشتند،‌ از ابتدا طراحی و تولید شد.



Supacat Jackal 2



از دور بیشتر به یک ناو جنگی شبیه است تا یک خودروی نظامی. این محصول رکورددار میزان اسلحه و مهمات سوارشده روی آن است. طراحی منحصر به فرد آن به گونه‌ای است که علاوه بر قدرت بالای مانور می‌توان بهتری شعاع دید برای تیراندازی را نیز به دست آورد. در حال حاضر ارتش انگلستان یکی از استفاده‌کنندگان اصلی این محصول نظامی است. طول، عرض و ارتفاع آن به ترتیب 5.3، 2 و 1.9 متر شده است. وزنش نیز معادل 6.6 تن برآورد می‌شود. با یک بار سوخت‌گیری کامل می‌توان برد عملیاتی 800 کیلومتر را تجربه کرد. آتش‌بار اصلی این خودرو 12.7 میلی‌متری کمپانی Koch است. آتش‌بار دوم نیز 7.6 میلی‌متری است. قوای محرکه این خودرو شامل یک پیشرانه 5.9 لیتری از کمپانی Cummins می‌شود که به راحتی 185 اسب‌بخار نیرو فراهم می‌‌کند. سرعت نهایی آن نیز 130 کیلومتر در ساعت است.

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

http://www.military-today.com/apc/oshkosh_matv.jpg

خودروی چهار چرخ ، تاکتیکی و حفاظت شده Oshkosh M-ATV برای استفاده نیروهای ایالات متحده آمریکا توسط کارخانه Oshkosh توسعه داده شده است و نیروهای ارتش و تفنگداران دریایی آمریکا بیشترین استفاده را از آن در افغانستان می کنند.
 

http://olive-drab.com/images/id_matv_04_700.jpg

ارتش ایالات متحده از کارایی MRAP های سنگینی مثل کوگار در افغانستان راضی نبود و این نیز به دلیل شرایط جغرافیایی و اقلیمی کوهستانی افغانستان است که نیاز به یک خودروی سبک تر را که بتواند به خوبی در مناطق ناهموار و کوهستانی رفت و آمد کند را مشهود کرد.
درخواست برای خودرویی با چنین مشخصاتی در سال 2008 صادر شد و اولین نمونه آن در سال 2009 تحویل ارتش ایالات متحده آمریکا شد.
http://media.defenseindustrydaily.com/images/LAND_M-ATV_and_HMMWV_lg.jpg

زره خودروی M-ATV با همکاری مشترک دو شرکت Oshkosh و Plasan ساخته شد که همان زره خودروهای MRAP اما با کمی تغییرات است، این زره این خودرو را در برابر بمب های کنار جاده ای که تهدیدی بزرگ برای آمریکا در افغانستان است تا اندازه زیادی حفاظت می کند.
این خودرو می تواند علاوه بر راننده چهار سرنشین دیگر را با خود حمل کند که این میزان در صورت مسلح بودن خودرو با توجه به وجود توپچی به 3 نفر کاهش می یابد.
http://olive-drab.com/images/id_matv_02_700.jpg

خودروی M-ATV را می توان به انواع سلاح های سبک مثل تیربار M2 برونینگ یا نارنجک انداز های خودکار تجهیز کرد ، کنترل این تسلیحات به دو صورت است یکی به صورت دستی و بر روی خودرو و دیگری از راه دور و در داخل خودرو.

این خودرو دارای سیستم تعلیق مستقل ، تلفن همراه و تهویه هوای مطبوع و پیشرفته ای است و از نظر قدرت مانور برتری چشمگیری نسبت به MRAP هایی که آمریکا از آن در افغانستان استفاده می کند دارد.
http://www.armyrecognition.com/images/stories/north_america/united_states/wheeled_armoured/m-atv_cargo_carrier/m-atv_utility_variant_cargo_carrier_oshksoh_mrap_all_terrain_mine_protected_wheeled_armoured_United_states_line_drawing_001.jpg

موتور این خودرو یک موتور دیزل Caterpillar C7 است که قدرت 370 اسب بخار را برای این خودرو فراهم می آورد و بیشینه سرعت خودرو را به 105 کیلومتر در ساعت می رساند.از دیگر ویژگی های این خودرو توانایی انتقال آن توسط هواپیماهای ترابری C-130 و هلیکوپتر های CH-53 و CH-47 است که به خصوص گزینه های دوم و سوم با توجه به وضعیت جغرافیایی افغانستان ویژگی خیلی خوبی محسوب می شود.
http://www.armyrecognition.com/images/stories/north_america/united_states/wheeled_armoured/m-atv_cargo_carrier/m-atv_utility_variant_cargo_carrier_oshksoh_mrap_all_terrain_mine_protected_wheeled_armoured_United_states_right_side_view_001.jpghttp://www.armyrecognition.com/images/stories/north_america/united_states/wheeled_armoured/m-atv_cargo_carrier/m-atv_utility_variant_cargo_carrier_oshksoh_mrap_all_terrain_mine_protected_wheeled_armoured_United_states_left_side_view_001.jpg

مشخصات:

ورود به خدمت:2009

خدمه:1 نفر

سرنشینان:4 نفر

موتور:دیزل Caterpillar C7

قدرت موتور:370 اسب بخار

بیشینه سرعت:105 کیلومتر در ساعت

برد:بیش از 500 کیلومتر
 

تسلیحات:

مسلسل 12.7 میلیمتری

مسلسل 7.62 میلیمتری

نارنجک اندازهای خودکار

http://olive-drab.com/images/id_matv_05_700.jpg

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

این خودرو به منظور استفاده در عملیات های نظامی طراحی شده و یکی از پر سرعت ترین اتومبیل های دوزیستی می باشد که تا کنون تولید شده است. گفتنی است که این خودرو بیشتر برای حمل آذوقه و مهمات در مناطق جنگی وارد عمل میشود و هم در خشکی و هم در آب به راحتی قابل استفاده است.











 

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

هواپيماهاي عمود پرواز:

يكي از نقاط بسيار حساس و هدفهاي مهم در جنگهاي امروزي، فرودگاهها ميباشند. باندها بسيار آسيب پذير و حفاظت از آنها هم بسيار مشكل ميباشد. مثلا برخورد يك بمب يا راكت به باند و ايجاد يك حفره ي كوچك آن را تا چند ساعت غير قابل استفاده ميسازد و در واقع با بمباران يك فرودگاه ميتوان پايگاهي را فلج نمود. ضمنا لزوم استفاده از باند تمركز هواپيماها را در يك محل الزامي ميسازد و اين خود آسيب پذيري را بيشتر مينمايد.به عنوان مثال در ابتدای جنگ ۱۹۶۷ اعراب و اسرائیل،  در يك حمله ي غافل گيرانه توسط اسراييل تمام فرودگاههاي مصر كه در دسترس بود بشدت بمباران گرديد و نيروي هوايي مصر عملا فلج شد و نتوانست از هواپيماهاي خود استفاده نمايد و در نتيجه جنگ بسود اسراييل پايان يافت.

 

 

هواپيماهاي قائم پرواز به باند نياز ندارند؛ بنابراين ميتوان آنها را در دسته هاي كوچك در نقاط مختلفي كه هيچ گونه شباهتي به فرودگاه نداشته باشد مستقر نمود. اين قرار گاهها ميتواند حتي در ميان جنگل يا در دل كوهستان جايی كه دشمن گمان آنرا هم نمي برد باشد.هواپيماي حمل و نقل قائم پرواز ميتواند نيرو هاي پياده نظام را به جاي هليكوپتر و در مقياس بسيار وسيعتر و سريعتر در مناطق مورد نظر پياده كند و به اين ترتيب به نيرو هاي پياده تحرك تاكتيكي بسيار زيادي ببخشد.

قائم پروازها در ميان كشورهایي كه ناو هواپيما بر دارند محبوبيت ويژه اي كسب كرده است؛ زيرا مشكل نشستن و بر خاستن هواپيماها از عرشه كه كار فوق العاده سختي ميباشد با استفاده از هواپيما ي عمود پرواز حل شده و بسادگي انجام ميپذيرد.

شروع برنامه:

در حدود سالهاي1966 كشورهاي عضو پيمان آتلانتيك شمالي«ناتو» تصميم به ساختن و استفاده از هواپيماهاي عمود پرواز (وي.تي.او.الV.T.O.L) يا هواپيماي باند كوتاه (اس.تيواو.الS.T.O.L) را كه فقط احتياج به يك باند كوتاه داشت گرفتند.

در اين مدت تمام كشورهاي عضو اين پيمان از جمله آلمان غربي،فرانسه،آمريكا و انگلستان تلاش زيادي براي ساختن چنين هواپيمايي نمودند. بايد اضافه كرد كه حتي كشورهاي عضو پيمان ورشو يا بلوك شرق نيز از كوشش در اين راه مستثني نبوده و تلاشهاي تحسين بر انگيزي كرده و ساخته هاي موفقيت آميزي نيز داشته اند. ولي از آنجا كه طرح كمپاني هاكر سيدلي (Hawker Siddely) در ميان تمام طرحهايي كه تا آن زمان در دنيا ساخته شده بود موفقتر و عمليتر بوده است در اینجا به معرفي آن كه هارير (Harrier) نام دارد ميپردازيم.

شرح دو واژه

واژه هاي وي.تي.او.ال از حروف انگليسي اول كلمات (Vertical Take Off Landing) گرفته شده كه معناي آن نشستن و بر خاستن عمودي ميباشد و واژه اس.تي.او.ال نيز از عبارت (Short Take Off Landing) گرفته شده كه معناي آن نشستن و برخاستن سريع و كوتاه ميباشد. اين دو واژه از اين رو شرح داده شد كه ما بين خلبانان و علاقمندان پرواز در ايران مورد استعمال دارد.

اولين مدل هواپيماي هارير پي 1127 (p_1127_Harrier) نام داشت كه در 31 اوت 1966 اولين پرواز خود را انجام داد. هارير ابتدا به منظور انجام ماموريتهاي ضربتي (هوا به زمين) و اكتشافي در نظر گرفته شده بود و مي توانست در مقرهاي زير بال خود مقداري مب و راكت حمل نمايد.نمونه ي اوليه هارير مجهز به يك موتور توربو فن پگازوس 5 (peagasus 5) با حداكثر 18000 پوند فشار استاتيك بود.اين مدل 720 مايل در ساعت سرعت داشت و مداومت پرواز آن 30 دقيقه بود و ميتوانست در مدت 4 دقيقه خود را به 5000 پايي زمين برساند و سقف پرواز آن به 60،000 پا ميرسيد.

هارير در چندين مدل تا بحال ساخته شده و به تدريج تواناييهاي لازم براي انجام ماموريت هاي مختلف را بدست آورده است. آمريكا كه خود بزرگترين سازنده ي هواپيماست اقدام به خريد هواپماهاي هارير از انگليس مي نمود تا اينكه كمپاني مك دانل داگلاس پروانه ي توليد اين هواپيما را به دست آورد.

ساخته هاي مك دانل داگلاس در نيروي دريايي امريكا اي .وي.8 (A.V.ناميده شد. اين مدل به دو موشك سايدويندر مجهز شد و قادر به انجام ماموريتهاي رهگيري نيز مي باشد.


بعدها مك دانل داگلاس تغييرات ديگري در طرحهاي هواپيما داد كه از جمله طرح بالهاي جديد كه اين نمونه اي.وي.16 (A.V.16) نام گرفت و مجهز به موتور پكازوس-15(Pegausus 15) كه قدرت آن 5 هزار پوند بيش از نمونه قبلي بود.

وزن خالي نمونه ي اوليه 12600 پوند و وزن مدل جديد 13200 پوند است و حداكثر وزن آن هنگام برخاستن از 21500 به 28000 افزايش يافت. سرعت نيز از 96 صدم ماخ به 98 صدم ماخ رسيد.(ماخ سرعت صوت ميباشد)


اكنون هاريرBritish Aerospace Sea Harrier را انگليس مي سازد ودر ارتش بريتانياي كبير و هند مورد استفاده قرار ميگيرد كه مشخصات آن در زير آمده است.

همچنين هارير McDonnell Douglas AV-8B Harrier II توسط مك دانل داگلاس آمريكا توليد مي شود كه علاوه بر امريكا در انگليس،اسپانياوايتاليا نيز استفاده ميشود.مشخصات اين هواپيما هم در ادامه آمده است.

هارير چگون از زمين بر ميخيزد؟


زير بال هارير، در محل اتصال بال به بدنه،چهار اگزوز وجود دارد. اين اگزوزها دهانه خروج گازهايي است كه از موتور خارج ميشود و مي توانند تا 90 درجه تغيير جهت دهند. بدين معني كه ميتوانند عمود بر زمين يا موازي زمين قرار گيرند. وقتي اگزوزها عمود بر زمين هستندو خلبان فشار را زياد ميكند نيروي عكس العمل خروج گاز افزايش ميابد. در اين هنگام هواپيما از زمين به آرامي بلند ميشود.


خلبان به تدريج اگزوزها را با محور طولي هواپيما موازي ميكند و در نتيجه هواپيما به جلو حركت كرده و به تدريج سرعت ميگيرد تا وقتيكه اگزوزها كاملا موازي شوند كه اين همزمان با وقتي خواهد بود كه هواپيما سرعت لازم خود را بدست آورده و ديگر مانند هواپيماهاي معمولي پرواز خواهد نمود.

 

فرود هارير:

در موقع فرود هارير، خلبان از مسافتي كه بستگي به سرعتش دارد در ارتفاع كم شروع به عمود كردن اگزوز هايش مي كند به طوري كه وقتي به نقطه مورد نظر براي نشستن رسيد اگزوزها كاملا بر زمين عمود شده و سرعت نيز صفر شده باشد. در اين حالت هواپيما در نزديكي زمينجایي كه خلبان مايل بوده است ثابت خواهد ماند.

اگر احيانا خلبان كم تجره بوده و نتواند دقيقا در جایيكه مايل بوده هواپيما را بي حركت نمايد يا پس از توقف كامل در هوا محل فرود را مناسب تشخيص ندهد و بخواهد همانطوري كه در نزديكي زمين ايستاده اندكي به يكي ديگر از جهات تغيير جا دهد، مي تواند اين كار را بكمك پره هايي كه در دهانه ي چهار اگزوزش كار گذاشته شده و بنا به نياز خلبان و فرمان او قابليت تيير جهت دارد انجام دهد. اين عمل را خلبانها هاورترن ميگويند.


خلبان پس از رسيدن به روي محلي كه آنجا را مناسب تشخيص داد بتدريج از فشار گازهاي موتور كاسته و هارير را به آرامي بر روي زمين مينشاند.
رهگيري و جنگ هوايي:


تا مدتها تصور ميشد تغيير سمت اگزوزها فقط در موقع نشستن و بر خاستن مفيد است؛ ولي به طور اتفاقي،توسط آزمايشاتي كه اولين بار خلبانان باهوش ولي بازيگوش در هوا با تغيير سمت اگزوزها انجام دادند، كشف شد كه مي توان به مانورهاي بينهايت مهمي دست زد كه انجام آن براي هواپيماهاي ديگر امكان ندارد. به عنوان مثال با منطبق كردن اگزوزها بر شعاع دايره گردش ميتوان دايره چرخيدن را بسيار تنگ نمود و به آساني پشت سر هواپيماي دشمن قرار گرفت.و يا با عوض كردن جهت اگزوزها سرعت را سريعا كم نمود و با يك چرخش سريع پشت سر دشمن قرار گرفت و او را در دام موشكهاي هوا به هوا انداخت.


كاهش سرعت هارير ميتواند تا 90 ناتيكال مايل باشد و اين در مقايسه با جنگنده هاي همطرازش که به زحمت ميتواند سرعت خود را تا 150 ناتيكال مايل پايين بياورند، اهميت ويژه اش معلوم مي شود. با بهره گيري از اين امتياز اگر هارير توسط خلبان ماهري هدايت شود، مانورهاي آن براي دشمن تقريبا غير قابل پيش بيني و چاره انديشي خواهد بود.

در آزمايشها با استفاده از تغيير جهت اگزوزها توانسته اند در مدت 10 ثانيه سرعت هارير را از 605 ناتيكال مايل به 370 ناتيكال مايل كاهش دهند و در ظرف 15 ثانيه سرعت آنرا از 200 مايل به 300 مايل برسانند و همچنين در 26 ثانيه از سرعت 400 ناتيكال مايل به سرعت 500 ناتيكال مايل دست يابند (هر ناتيكال مايل 1850 متر است). هارير در ماموريتهاي رهگيري و ضربتي هوا به زمين نيز به خوبي از عهده آزمايشات برآمده است.

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , 15rand.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com