FFS

FDFD

 

آشنایی با موشک ضد کشتی (مسکیت)SS-N-22 Sunburn

 

موشك P-270 موسكیت روسی: П-270 Москит-انگلیسی: Mosquito یك موشك روسی مافوق صوت است كه از موتوری رم جت برای پرواز استفاده میكند.كد طراحی این موشك 3M80 است و ناتو این موشك را SS-N-22 Sunburn نامگذاری كرده است.سیستم این موشك توسط كمپانی معروف روسی Raduga Design Bureau در طول دهه 70 میلادی طراحی شد كه دنباله طرح موشك SS-N-9 "Siren"بود.نسخه اصلی موسكیت برای پرتاب از كشتی طراحی شده بود اما در نمونه های بعدی توانایی پرتاب از پرتابگرهای ساحلی و زیرآبی(زیر دریایی) و هوایی(جنگنده های سوخو-33 و نسخه دریا پایه سوخو27)را بود.این موشك توانایی حمل سر جنگی متعارف و هسته ای را داراست.


هنوز نوع و طبقه بندی این موشك ناشناخته باقی مانده و گزارش های زیادی در مورد ان موجود است.این موشك كه حالا با نامگذاری ناتو به نام SS-N-22 Sunburn شناخته میشود.این موشك توسط نیروهای ناتو انالیز شده و ناتو از ان به عنوان موشكی ترسناك با پتانسیلی قوی و سرعت بسیار زیاد كه توانایی نابود كردن نیروهای دریایی كشورهای عضو را دارست نام برده است.موسكیت توانایی در خطر قرار دادن نیروهای ناتو در دریایی بالتیك, دریای سیاه و اقیانوس ارام را داراست(شامل كره شمالی و ژاپن).با توجه به اینكه ایران نیز از دارندگان این موشك است موسكیت توانایی در خطر انداختن كل ناوگان امریكا و كشورهای خارجی مستقر در خلیج فارس و دریای عمان را داراست.

موشك موسكیت سری 3M80 دارای طولی برابر با 9.39 متر و قطری برابر با 0.76 است طول بالهای این موشك برابر با 2.10 متر و وزن پرتاب ان برابر یا 3.950 كیلوگرم است.موسكیت از سیستم ناوبری خودكار همراه با فرماندهی خودكار مسیر به روز شده و راداری فعال استفاده میكند. 3M80 از موتوری رم جت كه با سوخت جامد كار میكند برای پرواز استفاده میكند كه به ان سرعتی برابر با 2.5 ماخ میبخشد,موسكیت توانایی حمل كلاهكی 300 كیلویی یا 200 كیلوتنی را تا مسافت 90 كیلومتری داراست.

موسكیت در سال 1980 عملیاتی شده و در ختیار نیروی دریایی شوروی قرار گرفت.در سال 1992 روسیه شروع به طراحی نسخه ای جدید از 3M80 نمود كه 3M82 نام گذاری شد. 3M82 وزن پرتابی برابر با 4.500 كیلوگرم را داراست كه توانایی حمل كلاهكی 320 كیلوگرمی را به فاصله 160 كیلومتری داراست. 3M82 در سال 1993 وارد خدمت شد.روسیه نوع هواپایه این موشك را طراحی و با نام Kh-41 وارد خدمت ساخت.نوع زمین پایه با كد 3M80E شناخته میشود.طبق گزارش هایی در سال 1995 برد این موشك از 160 كیلومتر به 200 كیلومتر رسید كه از تانكر سوخت اضافی بهر میبرد.

طبق گزارش های رسیده در سال 2001 چین و روسیه طرحی مشترك برای بهبود دادن SS-N-22 Sunburn را آغاز كرده اند.نام این موشك جدید 3M80MBE بود كه توانایی رسیدن به برد 200 كیلومتر را دارد.

 
[تصویر: ORD_GQM-163A_Coyote_Test_lg.jpg]

خصوصیات

عملكرد: موشك كروز ضد كشتی هوا/دریا/زمین

سازنده: Raduga Design Bureau

طول:9.39 متر

قطر: 0.76 متر

طول بال: 2.10 متر

برد: 3M80: 90 كیلومتر : 3M82160 كیلومتر 3M80MBE:200 كیلومتر

سرعت: 2.5 ماخ

سیستم هدایت: INS, datalink, active and passive radar

كلاهك: 200 كیلوتنی هسته ای,320 كیلوگرمی متعارف

زمان ساخت: 1980

دارندگان: روسیه,چین,اوكراین,ایران

 
[تصویر: osm_deadly_sunburn.jpg]
نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

معرفی اتشبار سنگین Mk-15 فالانكس


[تصویر: Mk15_schiessend.jpg]

امروزه جهت حمله به یک ناو، در ابتدای امر باید از یک سیستم راداری و جنگ الکترونیکی قوی برخوردار بود. در غیر این صورت ناو مذکور از چند طریق به پدافند فعال و موثر خود می پردازد.حمله زیر سطحی: از طریق جنگ الکترونیکی، انواع اژدر، هدفهای کاذب و منفجر شونده و نهایتا هلیکوپتر ضد زیر دریایی، حملات زیر سطحی دشمن خنثی می گردد.

حمله سطحی: این حملات عمدتا به وسیله موشکهای سطح به سطح شلیک شده توسط رزمناوهای دشمن و یا موشکهای ساحل به دریا صورت می گیرد که روش پدافندی متعارف در این حالت انجام می شود. یکی از این روش ها نیز سیستم پدافند نقطه ای فالانکس است.

حمله هوایی: مسلما بمباران متعارف دیگر پاسخگو نخواهد بود. بنابراین تنها راه، استفاده از موشکهای هوا به سطح یا سطح به سطح می باشد. در این صورت ناو از طریق، جنگ الکترونیک، پرتاب هدفهای کاذب هوایی و موشک ضد موشک (Sea Sparow) اسپارو، موشک دشمن را منحرف یا خنثی و منهدم می نماید. در صورت عملکرد ناقص هر یک از پدافندهای فوق، یکی از جدیدترین سیستمهای دفاع نزدیک ناو فعال می گردد.


توپ راداری پدافند نقطه ای فالانکس MK-15(CIWS) :


سیستم سلاح MK-15 فالانکس (CIWS به معنای سیستم سلاح متوقف کردن دشمن می باشد) بر اساس دفاع نقطه ای و واکنش سریع، آتش موثر با توسل به سیستم اسلحه 20 میلی متری خود برای برقراری امنیت کشتی های ایالات متحده در برابر تهدیدات موشکهای ضد کشتی که از دیگر سیستمهای دفاعی ناو عبور کرده اند می باشد.


فالانکس، به منظور مقابله با موشکهای کروز ضد کشتی و هواپیماهای بال ثابت در شعاع عمل کوتاه طراحی و در نظر گرفته شده است. عملکرد درگیری خودکار و از پیش برنامه ریزی شده فالانکس معمولا با تفکیک قسمتهای مستقل سیستم که هر کدام نقش خود را به خوبی ایفا می کنند می باشد. از قبیل ، جستجو و کشف هدف، ردیابی، ارزیابی تهدید دشمن، اکتساب داده ها، رهگیری، شلیک، انهدام هدف، ارزیابی تخریب دشمن و نهایتا وفرمان آتش بس.

فالانکس در سال 1977 بر روی ناو« موج بزرگ »آمریکا(USS Bigelow) مراحل تست آزمایشی خود را سپری کرد و از جنبه خصوصیات تعمیرات و نگهداری قابل اعتماد و اطمینان بود. تولید فالانکس در سال 1978 با سفارش خرید23 دستگاه برای نیروی دریایی ایالات متحده (USN) و 14 دستگاه فروش نظامی خارجی شروع شد. (مسلما فروش خارجی آن به یکی از دو کشور انگلیس و اسرائیل بوده است.)
فالانکس یک سیستم کامل سلاح جهت پدافند نقطه ای است و شامل اسلحه ای 20 میلی متری که پدافند نهایی را در برابر اهداف پرنده وارد شونده به حریم ناو تامین می کند. این سیستم بدون مساعدت از دیگر سیستمهای ناو و بطور خودکار با اهدافی مانند موشکهای ضد کشتی سرعت بالا و هواپیماهای ارتفاع پائین که از پوشش پدافند اصلی ناو نفوذ می نمایند، درگیر می شود. بطوریکه این سیستم یکپارچه، اعمالی چون: جستجو، آشکار کردن، رهگیری، ارزیابی تهدید هدف، شلیک، برآورد تخریب و انهدام هدف را تا وقتی که فرمان توقف عملیات صادر شود به صورت خودکار انجام می دهد.
هر دستگاه در جایگاه خود با مونتاژسیستم کنترل آتش و یک زیر سیستم نصب می شود. زیر سیستم کنترل آتش سلاح مرکب است از: رادار جستجو جهت تجسس، ردیابی و کشف اهداف دشمن و راداررهگیر جهت نشانه روی سلاح در حین رهگیری یک هدف. سیستم کنترل آتش منحصر بفرد سلاح، هم اهداف وارد شونده را رهگیری می نماید و هم با صدور و زمان آتش رگبار خودکار گلوله هایش را بر روی هدف می ریزد. فالانکس توانایی تصحیح و تنظیم نشانه روی اهداف متحرک ( مانند موشکهای ضد کشتی هوا به سطح) را تا اصابت گلوله به هدف دارد.(Sub system)(زیر سیستم) ساختار بکار گرفته شده در این اسلحه عبارت است از یک گروه شامل 6 لوله دوار به عنوان سلاح گاتلینگ.اسلحه گاتلینگ در فالانکس، قدرت آتش کالیبر20 میلی متر با گلوله های mm 15 با هسته ثاقب که از فلز سنگین ساخته شده است را فراهم می نماید. همچنین قادر به شلیک گلوله های تنگستن (کرومی) یا اورانیوم تهی شده جهت نفوذ پذیری بیشتر نیز می باشد. سلاح گاتلینگ فالانکس هر دو نوع مهمات فوق (mm20) را در آتشبار 3000 و 4500 تیر در دقیقه و در یک قطار فشنگ 60 و 100 تیری می تواند شلیک نماید.

تکیه گاه اصلی فالانکس بر اساس سیستم خود پدافندی استوار است که از اواخر دهه 70 تقریبا بر روی تمامی کشتیهای ایالات متحده نصب شده است. در واقع فالانکس جهت پدافند علیه موشکهای کروز ضد کشتی ارتفاع پائین (ASCMS) ساخته شد و اسم ابتدایی آن نیز «سد کردن مسیر پیشروی موشک» و یا به عبارت ساده تر(Block) بلوکه کردن بوده است. همچنانکه موشکهای کروز ضد کشتی پیچیده تر می شدند و توانایی حرکتی شان نیز افزایش می یافتCIWS ها نیز به دفاع از تهدید دشمن در مناطق ساحلی تبدیل می شدند.

فالانکس مدل بلوک 1: این مدل جهت کشف موشکهای ارتفاع بالا، با یک آنتن جستجوگر جدید با حساسیت بالا بهینه شد. مهمات در دسترس آن نیز با 50% افزایش نواخت تیر ارتقاء یافت. نیروی محرکه این مدل پنوماتیکی (گازی- هوایی)، نواخت تیر آن 4500 تیر در دقیقه و شروع استفاده از مهمات نوع تنگستن و همچنین اورانیوم تهی شده در این مدل بود. مدل بلوک 1 با افزایش پوشش ارتفاع بالا، افزایش گنجایش خشاب مهمات وسیع آن، همچنین تغییر در افزایش ارتفاع پوشش اسلحه و نواخت تیر و اصلاح و بهبود امکانات رادار پردازشگر آن بهینه شده است.

فالانکس مدل بلوک 1A: نصب یک کامپیوتر جدید با پردازش بالاتر اطلاعات( مدل سخنگوHolc )


جهت در دسترس قرار دادن قدرت بالای پردازش بیشتر ( و لزوم از رده خارج کردن کامپیوترهای دیجیتالی مدلهای گذشته)، بهبود محاسبات کنترل آتش در مانورهای تمرین و حمله، جستجوی مضاعف سلاح با هماهنگی بهترقسمتهای درگیر، و کارکرد بهتر سیستم تصمیم گیری جزو برنامه های بهینه سازی مدلهای جدید با نام بلوک 1A بوده است.



این مدل با قابلیت درگیری در ارتفاع پست با جستجوگر مادون قرمز خود جهت رهگیری و انهدام اهدافی که در ارتفاع پائین حرکت می کنند مانند هواپیما و قایقهای سطحی بهینه و عرضه شد. بطور تطبیق جستجوگرمادون قرمز با سیستم جستجوگر راداری در رهگیری موشکهای ضد کشتی ارتفاع پائین (ASCMS) موجبات افزایش شانس کشتی را در انهدام مهاجم فراهم می نماید. فالانکس بلوک 1B از یک تصویرگر حرارتی فرو سرخ اتوماتیک جهت هدفیابی و رهگیری ویدیویی (AAVT) برخوردار است سیستم تعادل، سلاح را در زوایای مختلف رهگیری به صورت الکترو اپتیکی و سطحی میسر می سازد. توسعه و ارتقاء فالانکس بلوک1B ، جهت توانایی کشف اهداف کوچک سطحی، هدفهای هوایی در ارتقاء و سرعت پائین، هلیکوپتر و درگیری در روز و شب به تصویب رسیده است.



2C :اصلاح و بهبود این سیستم با تامین و یکپارچه سازی توانایی تمامی دستگاههای عمل کننده سلاح انجام شد. عملیات یکپارچه سازی توانایی و قابلیت سیستم در این مدت شامل:
کنترل سیستم فرماندهی، حسگرهای (CIWS) گزارش هدف، روش عملکرد و دکترین عملیات گردید.

حسگرهای مورد استفاده در صورت دریافت داده های رادار رهگیر، دفاع پوششی و رهگیری اهداف را تا 360 درجه ، جهت سلاح امکان پذیر می نمایند.


این موضوع سلاح را به صورت یک کیت در می آورد و باعث اطمینان و راحتی تعمیرات و نگهداری سیستم می گردد.


لازم به ذکر است مونتاژ و آماده کردن سلاح بر روی عرشه ناو به محلی محکم جهت استقرار و نصب نیاز دارد.


مشخصات توپ دریایی رادار


ماموریت: پدافند موشکی ضد کشتی


پیمانکار سازنده: شرکت ریتون سیستم. قبلا شرکت سیستمهای موشکی هیوز و گروه پومانای جنرال دینامیک در سال 1992


وزن : 12500 پوند-5625 کیلوگرم(مدلهای آخر 13600پوند-6120 کیلوگرم)


برد: محرمانه- طبقه بندی شده


مدل اسلحه: گاتلینگ 6 لول M-61A1 (ام 61 آ 1)

نواخت تیر:3000 تیر در دقیقه- مدلهای جدید4500 تیر دقیقه. ( محصولات تولیدی 1988 با فرمان حرکت پنوماتیکی «گازی-هوایی»

ظرفیت خشاب: 989 تیر. (مدلهای جدید 1550 تیر فشنگ )


کالیبر: 20 میلی متر


نوع مهمات : مهمات تقویت شده ضد زره با هسته گلوله ثاقب (APDS) از نوع اوارنیوم تهی شده و یا تنگستن کروم


حسگرها: از نوع جستجوگر تمام فعال و رادار رهگیر


رادار جستجو گر: کوباند- دیجیتالی مدل MTI


رادار رهگیر: کوباند- پالس داپلر از نوع پالس مونو


حسگرهای رادار مراقبتی: از نوع تصویر گرمادون قرمز(فلیر FLIR) اتوماتیک با هدایت کننده رهگیری


کنترل آتش: سیستم تشخیص و تنظیم تیر( با قرار دادن هدف در محدوده بسته)


گرداننده توپ: نیروی محرکه پنوماتیکی (گازی- هوایی)


نیروی محرکه توپ: الکتریکی


تاریخ استقرار و شروع به خدمت: 1980 (ابتدا روی کشتی مرجان دریایی) USS coral sea (مدلهای آخر روی کشتی ویسکانسین USS Wisconsin)

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

مختصری درباره ناوهای هواپیمابر !


از اوایل جنگ جهانی دوم ناوهای هواپیمابر در نبردها بعنوان فرودگاه های متحرک نقش یافتند که بر هر ناو یا زیر دریایی برتر بودند. ناوهای هواپپمابر همواره با تعدادی از شناورهای جنگی به منظور پشتیبانی رزمی و محافظت همراهی می‏شوند که به این گروه کشتی‏ها، به طور معمول "گروه نبرد" یا "گروه همراه" می‏گویند که در اصطلاح نام carrier battle group (گروه ضربتی ناوهواپیمابر) را می‏دهند. کشتی‏های پشتیبانی کننده هر ناو هواپیمابر، به طور معمول شامل سه یا چهار شناور بدین شرح هستند: رزمناو مجهز به سامانه دفاعی (نظیر Aegis)، ناوشکن، یک یا دو ناوچه و دو یا سه زیردریایی تهاجمی. وظیفه این گروه، محافظت از ناو هواپیمابر در برابر حملات هوایی، موشکهای ضدکشتی، تهدیدات زیرآبی و هر خطری باشد که ناو هواپیمابر و بقیه گروه را مورد تهدید قرار دهد.

تا سال 1960 از موتور های دیزلی در این ناو ها استفاده می شد تا اینکه در 1960 امریکا اولین ناو هواپیمابر اتمی به نام اینترپرایز را که بزرگترین ناو زمان خود بود به آب انداخت. این ناو گنجایش 100 جنگنده را داشت و سرعتی بیش از ۳۰ گره ی دریایی داشت. عرشه ی آن 335 متر بود و 5000 خدمه داشت و از 8 راکتور هسته ای استفاده می کرد. این ناو میتوانست 3 سال در سفر باشد بدون آنکه نیاز به سوخت گیری مجدد پیدا کند یا لنگر بگیرد. البته این ناو ها، ناوهای هواپیمابر سنگین محسوب میشوند. بطور مثال انگلستان از ناو های هواپیمابر سبک استفاده میکند که برای هواپیما های عمود پرواز مناسب هستند و بسیار کوچک تر از ناو های آمریکایی هستند البته بیشتر آنها بجای سوخت هسته ای از موتور های گازی استفاده میکنند.

ناوهای هواپیمابر امروزی گاهاُ تا 270 فروند جنگنده را با خود حمل میکنند. این ناو ها از دو عرشه استفاده مینمایند یکی عرشه ی پارکینگ و پروازی و دیگر عرشه ی زیرین که پارکینگ تعمیراتی و انبارهای جنگنده ها محسوب می شود. جنگنده ها توسط آسانسورهای مخصوص به عرشه برده می شوند. توجه داشته باشید جنگنده ها از ابزار های کمک برای پرواز یا فرود از این ناو ها استفاده میکنند بطور مثال برای فرود از یک قلاب نگهدارنده که بعد از فرود جنگنده باید هواپیما به آن گیر کند تا سرعت آن کاهش یابد.

دوران ناو های کنونی نیز در حال بسر رسیدن است. ناو های کنونی نیز بزودی با ورود ناو های قرن 21 از رده خارج خواهند شد. ناوهای جدید که بیشتر از کلاس CVNX خواهند بود. اولین ناو کلاس CVNX در سال 2013 جانشین اولین و سالخورده ترین ناو هواپیمابر اتمی جهان میشود (اینترپرایز) این ناو ها از ویژگی های پنهانکاری شگرفی برخوردارند، نگهداری و تعمیر آسانتری دارند و مدت دوام بیشتری در دریا دارند همچنین از یک مجموعه زره جدید برای بقا در صحنه ی نبرد نیز بهره میبرند این ناوها می توانند80 هواپیمای بزرگ 60 فروند متوسط و 40 فروند کوچک را با خود حمل کنند. ضمن اینکه نگهداری یک ناو هواپیمابر برای دولت های مجهز به این تجهیزات در یک سال یک میلیارد دلار هزینه دارد.

از نظر سیستم دفاعی، بجز گروه قوی محافظ آن همیشه دو فروند جنگنده، آماده ی واکنش سریع به هر تحدیدی هستند چه هوایی و دریایی. سیستم جنگ الکترونیک این ناوها بقدری سنگین است که هر راداری را مختل میکنند. این ناوها تا فاصله ی 500 کیلومتری اطراف خود را همواره با رادارهای خود و هواپیماهای شناسایی زیر نظر دارند و به سیستم های کامل پرتاب تاماهاوک مجهز هستند که هر هدفی را در زمین هدف قرار میدهند. آخرین ناو هواپیمابری که غرق شد مربوط به جنگ جهانی دوم و مربوط به ژاپن بود و در کل می توان به این مهم اشاره کرد که تاکنون دو فروند ناو هواپیمابر در طول تارخ غرق شده است.

با نگاهی به ناوهای هواپیمابر آمریکا؛ این مسئله متصور است که این ناوهای هواپیمابر با ارتفاعی برابر با یک ساختمان بیست طبقه بیرون از آب و طولی برابر با ۳۳۳ متر در همان نگاه اول تعجب همگان را بر می انگیزند؛ اما دلیل آن بزرگی و عظمت بی نظیر ناو نیست بلکه توانایی این فرودگاه کوچک شناور در به پرواز در آوردن هواپیماهای جنگی بوده که چنین حسی را بوجود می آورد. در آب های آزاد، ناو های هواپیمابر بعنوان خاک یا قلمرو خود مختار محسوب می شوند و خدمه می توانند به مانند اینکه در کشور خود هستند رفتار کنند البته تا زمانی که به سواحل کشورهای دیگر نزدیک نشده اند. بنابراین نظامیان ایالات متحده بدون نیاز با توافق با کشوری، گروه رزمی ناو هواپیمابر خود که شامل یک ناو هواپیمابر و شش تا هشت کشتی اسکورت دیگر است را به منطقه ارسال می دارند. جنگنده ها، بمب افکن ها و سایر هواپیما های نظامی می توانند با پرواز به سمت اهداف دشمن دوباره به پایگاه تقریبا امن خود که همان گروه رزمی ناو هواپیمابر بوده باز گردند.


 لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب كنید

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: چهار شنبه 24 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

زیر دریایی کلاس Yugo از type زیر دریایی های کلاس کوتاه قد می باشد که در درجه اول برای جاسوسی توسط کره شمالی استفاده می شود. این زیر دریایی از زیر دریای های به نام در کلاس کوتاه قد می باشد که در سال 1965 توسط یگوسلاوی سابق به کره شمالی عرضه شد.

 

این زیر دریایی از تایپ زیر دریایی های کوتاه قد می باشد که همه نمونه های آن یکسان نیست.
نمونه اولیه این زیر دریایی در استاندارد 90 تن ساخته شده است و در نمونه های بعدی دارای استاندار 110 تن می باشد


تسلیحات این زیر دریایی یک جفت اژدر 400mm در نمونه اولیه و در نمونهای ن زیر دریایی های بعدی یک جفت اژدر 530 mm می باشد
برد این زیر دریایی در تمام نمونه ها 550 مایل دریایی (1،020 کیلومتر) در 10 گره (19 کیلومتر / ساعت) در سطح و 50 مایل دریایی (93 کیلومتر) می باشد


نمونه نهایی این زیر دریایی در سال 1980 ساخته شد و در نهایت زیر دریایی های کلاس Sang-O class جایگزین این کلاس از زیر دریایی شدند
یکی از 6 عدد از این زیر دریایی در سال 1998 در حال جاسوسی از کره جنوبی ضبط شد.
4 عدد از این زیر دریایی به جای طلب به ایران داده شد و یکی دیگر از زیر دریایی در خود کره شمالی نگهداری میشود
نیروی محرکه این زیر دریایی یک موتور دیزلی mtu تک شافت می باشد
این زیر دریایی گنجایش 4-6 تکاورو غواص دریایی میباشد ضمنا این زیر دریایی دارای چاریوت نیز می باشد

این زیر دریایی یکی از موفق ترین زیر دریایی های کلاس کوتاه قد می باشد

و اما عکس هایی از زیر دریایی غدیر

 

 

 

 
نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀




1-Leopard 2A7
تانک Leopard 2A7 ساخت آلمان است این تانک در برابر تمامی ار پی جی ها و بمب های دست ساز مقاوم است.
Leopard 2A7 دارای  اسلحه ی قوی تر و سیستم کنترل آتش پیشرفته تری نسبت به دیگر تانک ها دارد.



2-K2 Black Panther
تانک K2 Black Panther ساخت کشور کره جنوبی است این تانک کاملا از زره کامپوزیتی تشکیل شده است
و یکی از اصلی ترین تانک های میدان نبرد است این تانک یکی از راه های مقابله کره جنوبی در برابر کره شمالی
است.این تانک شبیه تانک M1A2 آبرامز است ولی تانک k2 بسیار سبک تر است.



3- M1A2 Abrams
تانک M1A2 Abrams ساخ ایالات متحده است این تانک که از زره کامپوزیتی چوبام (فولاد ورقه‌ای، لایه‌های تور فلزی
و لایه‌های اورانیوم ضعیف شده) ساخته شده است این تانک در جنگ عراق مورد استفاده قرار گرفته اسj



4- Challenger 2
تانک  Challenger 2 ساخت انگلستان است این تانک دارای زره چابهام است و به عنوان مقاوم ترین تانک ناتو لقب
گرفته است همچنین
Challenger 2 دارای قابلیت دید در شب و شلیک در حال حرکت را داراست هم اکنون انگلیس
386 عدد از این تانک را در اختیار دارد



5-Merkava Mk.4
تانک Merkava Mk.4 ساخت اسرائیل است این تانک با موتور  دیزلی بسیار قدرتمندی که دارد می تواند به سرعت
60 کیلومتر در ساعت دست یابد. توپ مرکاوا 
قابليت استفاده از مهمات اسرائيلي، فرانسوي، آلماني و آمريكايي را داراست. اسرائیل تعداد 360 عدد از این تانک را دارد.



6-TK-X
تانک TK-X ساخت ژاپن است این تانک یکی از اصلی ترین تانک های میدان نبرد در جهان است.این تانک از زره های
فولادی نانو کریستال استفاده می کند که درجه ی سختی ان در حد کولار است ولی از ان سبک تر است.این تانک
مخصوص مناطق کوهستانی است ولی در مناطق دیگر هم می تواند به انجام عملیات بپردازد.



تانک Leclerc ساخت فرانسه است این تانک از بدنه و برجک فولادی و زایه دار ساخته شده است
و در صورت آسیب دیدن این قطعات می توان براحتی آنها راتعویض نمود همچنین
Leclerc با وزن 56
تن یکی از سبک ترین تانک هاست.



8-T-90
تانک T-90 ساخت روسیه است این تانک با زره های معمولی و زره های انفجاری واکنشی (ERA) محافظت می شود
همچنین سیستم کمک رسانی دفاعی Shtora-1  نیز به پایداری تانک کمک می کند.T-90 این قابلیت را دارد که با دیگر
ادوات زرهی و انواع بالگرد ، قبل از آنکه آنها بتوانند درگیر شوند درگیر شود.



9-Oplot-M
تانک Oplot-M ساخت اوکراین است این تانک دارای یک برجک کاملا جدید است و از یک سیستم حفاظتی منسجم
و یکپارچه استفاده میکند که متشکل از زره کامپوزیت ، زره واکنشی و اخلالگرهاست. Oplot-M نظیر تانک t-90 روسی است.



10-Type 99
تانک Type 99 ساخت چین است این تانک به یک سیستم دفاع فعال لیزری مجهز است و دریافت کننده اخطار
می تواند مکان تانک مهاجم را معین کند. این تانک دارای یک موتور دیزلی با توان 1500 اسب بخار است و سرعت
این تانک در جاده 50 مایل در ساعت است.

 
نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


Desert Patrol Vehicle


در ظاهر ساده و بی امکانات به نظر می‌رسد. اما وقتی روی زمین به حرکت در می‌آید با چنان سرعتی می‌رود که از تیررس سریع‌ترین تیربارها نیز در امان است. این خودروی نظامی را در کلاس FAV (خودروی حمله‌ای سریع) قرار می‌دهند. فنربندی فوق‌العاده آن از مزیت‌های اصلی‌اش برشمرده می‌شود. دیزرت پاترول در دهه 90 طی جنگ‌هایی موسوم به خلیج در کویت استفاده گسترده‌ای می‌شد. قوای محرکه آن شامل یک پیشرانه 2 لیتری 200 اسب‌بخاری می‌شود. با یک بار سوخت‌گیری و با تعبیه سنگین‌ترین آتش‌بارها برد عملیاتی آن به حدود 350 کیلومتر می‌رسد. این در حالی است که سرعت نهایی‌اش روی مرز 100 کیلومتر در ساعت ایستاده است. یکی از دلایل پیمایش بالای این خودرو حجم بالای باک 79.5 لیتری‌اش است که نگرانی از اتمام سوخت در صحنه نبرد را از بین می‌برد.

Dingo II


دینگو یک محصول ساخت شرکت ATF آلمان است. باور نخواهید کرد که پایه و اساس طراحی آن مرسدس‌بنز Unimog است. یک کامیون سایز متوسط که همچون شاسی‌بلندهای بیابانی از پس هر مسیری بر می‌آید. ارتش آلمان و دیگران که این محصول را می‌خرند،‌ می‌توانند از خاصیت مین‌روبی آن بهره ببرند. به خصوص از آن اسلحه‌ای کالیبر بالایی که بر بالای آن سوار است. وزن این خودرو به دلیل نصب لوازم تجهیزات ضد گلوله تا 11.9 تن بالا آمده است. طول، عرض و ارتفاع دینگو به ترتیب 4.5، 6.8 و 2.3 متر شده است. مکانیزم زره‌پوش دینگو را شرکت Mexas طراحی کرده است. پیشرانه‌ای که برای آن در نظر گرفته شده گازوئیل‌سوز با 214 اسب‌بخار نیرو است. برد عملیاتی آن حدود 1000 کیلومتر و سرعت نهایی‌اش معادل 90 کیلومتر در ساعت است. 



Force Protection Buffalo A2


کمی که دقت می‌‌کنید انگار یکی از خودروهای فیلم Transformers را می‌‌بینیم. این خودرو واقعاً یک غول همه‌کاره است. تا پیش از این اصطلاح ضد گلوله و ضد راکت را شنیده بودید. اما آیا با خودروهای ضد مین نیز آشنایی دارید؟ کمپانی آمریکایی فورس     پروتکشن از این خودرو هم‌چنان در جنگ عراق و پیش از آن در جنگ کوزوو استفاده کرده بود. در حال حاضر غیر از آمریکا، ارتش انگلستان، استرالیا و ایتالیا نیز از این خودرو استفاده می‌کنند. وزن خالص این غول 20 هزار و 560 کیلوگرم است. در حالی که وزن نهایی آن 25 هزار کیلوگرم است. طول، عرض و ارتفاع این خودرو به ترتیب 8.2، 2.6 و 4 متر اندازه‌گیری شده است. سیستم زره‌پوش و محافظ این محصول بر اساس بالاترین استانداردهای NATO طراحی شده است. جالب است بدانید بوفالو 3 محور متحرک دارد.



General Dynamics M1128


ترکیبی از تانک و یک کامیون می‌شود M1128. به این خودرو لقب توپ متحرک داده‌اند. هشت چرخه‌ای بی‌نظیر که گنجایش سه افسر نظامی را دارد. آتش‌بار و در حقیقت توپ اصلی این تانک پرسرعته 105 میلی‌متری و درست برگرفته از تانک‌های سری M1 Abrams. جنرال داینامیک این غول 18.7 تنی را با ابعاد 6.9،‌2.7 و 2.6 متر برای طول، عرض و ارتفاعش طراحی کرده است. جالب است بدانید پیشرانه آن را کمپانی کاترپیلار ساخته است. پیشرانه‌ای دیزلی با 350 اسب‌بخار نیرو. غیر از آتش‌بار سنگین اصلی، مسلسل‌های کالیبر 50 و M6های دودزا در اطراف دیده می‌شود. انتقال قدرت این نفربر خشن بسیار فوق‌العاده است. پیچش چرخ‌ها توسط دو ردیف چرخ عقب یعنی در کل چهار چرخ صورت می‌گیرد. این کار باعث حفظ پایداری بیشتر در حین شلیک می‌شود. نسختین نمونه‌های این خودرو در جنگ سرد در شوری استفاده شده بود. گفته می‌شود اگر از تمام ظرفیت‌های ظاهری آن استفاده شود،‌ می‌توان 9 نوع آتش‌بار سبک و سنگین را رویش نصب کرد.



HET M1070


واژه HET‌ مخفف عبارت انتقال‌دهنده با تجهیزات سنگین است. هیولایی که آن را شرکت Oshkosh ساخته است. بسیاری از رسانه‌های نظامی و خودرویی به آن بولدوزر زره‌پوش می‌گویند. ‌خود قضاوت کنید برای حمل و نقل تانک‌های فوق سنگین باید از چه چیز دیگری استفاده کرد؟ یک آسمان‌ خراش با پیشرانه‌ای 18.1 لیتری دیزل که 700 اسب‌بخار نیروی خالص تولید می‌کند. تعجبی ندارد که این بولدوزر فولادی نتواند بیش از 90 کیلومتر در ساعت سرعت داشته باشد. طول، عرض و ارتفاع این محصول به ترتیب 9.19، 2.5 و 3.6 متر برآورد شده است. وزن خالص یک دستگاه از این بولدوزر 19 هزار کیلوگرم می‌شود. باک این خودرو 560 لیتر سوخت گنجایش دارد. با یک بار سوخت‌گیری می‌توان 480 کیلومتر پمایش کرد. حتی روی می‌توان یک تانک 65 تنی را نیز سوار کرد. کمانی Allison برای این خودرو یک جعبه‌دنده اختصاصی 5 سرعته اتوماتیک طراحی کرده است.



Oshkosh LVSR


اینطور به نظر می‌آید که یک جرثقیل در قد و قواره یک محصول جنگی و نظامی درآمده است. اما ارتفاع پایینش و تبع چابکی غیرمنتظره‌اش آن را متمایز کرده است. وجود 10 چرخ با تعلیق مستقل می‌تواند نشان‌دهنده بزرگ‌ترین و قوی‌ترین آفرود دنیا باشد. حتی جیپ رنگلر نیز به این راحتی از پستی بلندی‌ها عبور نمی‌کند. از این خودرو برای حضور در میادینی که نیاز به ترابری‌های سریع‌السیر باشد استفاده می‌شود. هیولایی به وزن 16.5 تن که توسط قوای محرکه‌ای گازوئیل‌سوز به قدرت 600 اسب‌بخار حرکت می‌‌کند. با این نیرو می‌توان حدود 20 هزار کیلوگرم وزن را روی آن سوار کرد. جالب است بداندی LVSR‌با این قد و قواره‌اش تنها برای دو خدمه جای دارد. طول، عرض و ارتفاع آن به ترتیب 10.8، 2.4 و 3.5 متر برآورد شده است. حداکثر سرعت آن می‌تواند به 105 کیلومتر در ساعت برسد. حجم باک آن رقم باورنکردنی 628 لیتر است. با یک بار سوخت‌گیری می‌توان تا 483 کیلومتر را با آن پیمود. شاید باورکردنی نباشد ولی جعبه‌دنده این خودرو 7 سرعته اتوماتیک است.

 



 


Renault VAB MKII


بله رنوی فرانسه. سال 1976 اتحادیه اروپا به منظور افزایش سطح ایمنی دفاعی خود از پروژه VAB‌مخفف وسیله نقلیه زره‌پوش پیشتاز پرده‌برداری کرد. اطلاعاتی در دست است که نشانی ‌می‌دهد تا امروز حدود 5 هزار دستگاه از آن ساخته شده است. وزنی که این نفربر می‌تواند تحمل کند برابر 13.8 تن است. هم‌چنین ظرفیت افراد قابل انتقال نیز 10 نفر است. طول، عرض،‌ ارتفاع این نظامی کارکشته به ترتیب 5.9، 2.4 و 2 متر برآورد شده است. قدرت خروجی این فرانسوی 320 اسب‌بخار محاسبه شده است. حجم باک آن 310 لیتر و برد عملیاتی‌اش با سرعت نهایی 90 کیلومتر در ساعت حدود 1200 کیلومتر اعلام شده است. یکی از دلایل وزن بالای رنو VAB استفاده از بدنه فوق ضخیم 12 سانتی‌متری ضد گلوله ضد راکت آن است.




RT-2UTT SS-27


در بین این لیست یک روس هم حضور دارد. یکی از حمل و نقل‌ کننده‌های اصلی موشک‌های قاره پیمای بالستیک. این نمی‌تواند یک خودروی عادی باشد. چراکه طراحی شاسی و توزیع وزن آن می‌بایست به گونه‌ای باشد که در هنگام شلیک موشک سنگین‌وزن پایداری‌اش را از دست ندهد. وزن نهایی این محصول 47 هزار و 200 کیلوگرم است. فکر می‌‌کنید طول این خودرو چقدر باشد؟ 22.7 متر اندازه‌ای است که به راحتی می‌تواند بالستیک‌های نوه MIRV را حمل کند. برد عملیاتی این موشک‌انداز متحرک 11 هزار کیلومتر است. دیمیتری مدودیف خود شخصاً یکی از پشتیبانان طراحی نسل‌‌های جدید این محصول بوده است. شوروی سابق سال 1997 اولین بار از این محصول رونمایی کرد. در ادامه تنش‌ها با آمریکا تولید آن متوقف شد ولی مجدداً در سال 2010 برای فروش به کشورهایی که نیاز به سپر دفاع ضد موشکی داشتند،‌ از ابتدا طراحی و تولید شد.



Supacat Jackal 2



از دور بیشتر به یک ناو جنگی شبیه است تا یک خودروی نظامی. این محصول رکورددار میزان اسلحه و مهمات سوارشده روی آن است. طراحی منحصر به فرد آن به گونه‌ای است که علاوه بر قدرت بالای مانور می‌توان بهتری شعاع دید برای تیراندازی را نیز به دست آورد. در حال حاضر ارتش انگلستان یکی از استفاده‌کنندگان اصلی این محصول نظامی است. طول، عرض و ارتفاع آن به ترتیب 5.3، 2 و 1.9 متر شده است. وزنش نیز معادل 6.6 تن برآورد می‌شود. با یک بار سوخت‌گیری کامل می‌توان برد عملیاتی 800 کیلومتر را تجربه کرد. آتش‌بار اصلی این خودرو 12.7 میلی‌متری کمپانی Koch است. آتش‌بار دوم نیز 7.6 میلی‌متری است. قوای محرکه این خودرو شامل یک پیشرانه 5.9 لیتری از کمپانی Cummins می‌شود که به راحتی 185 اسب‌بخار نیرو فراهم می‌‌کند. سرعت نهایی آن نیز 130 کیلومتر در ساعت است.

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

http://www.military-today.com/apc/oshkosh_matv.jpg

خودروی چهار چرخ ، تاکتیکی و حفاظت شده Oshkosh M-ATV برای استفاده نیروهای ایالات متحده آمریکا توسط کارخانه Oshkosh توسعه داده شده است و نیروهای ارتش و تفنگداران دریایی آمریکا بیشترین استفاده را از آن در افغانستان می کنند.
 

http://olive-drab.com/images/id_matv_04_700.jpg

ارتش ایالات متحده از کارایی MRAP های سنگینی مثل کوگار در افغانستان راضی نبود و این نیز به دلیل شرایط جغرافیایی و اقلیمی کوهستانی افغانستان است که نیاز به یک خودروی سبک تر را که بتواند به خوبی در مناطق ناهموار و کوهستانی رفت و آمد کند را مشهود کرد.
درخواست برای خودرویی با چنین مشخصاتی در سال 2008 صادر شد و اولین نمونه آن در سال 2009 تحویل ارتش ایالات متحده آمریکا شد.
http://media.defenseindustrydaily.com/images/LAND_M-ATV_and_HMMWV_lg.jpg

زره خودروی M-ATV با همکاری مشترک دو شرکت Oshkosh و Plasan ساخته شد که همان زره خودروهای MRAP اما با کمی تغییرات است، این زره این خودرو را در برابر بمب های کنار جاده ای که تهدیدی بزرگ برای آمریکا در افغانستان است تا اندازه زیادی حفاظت می کند.
این خودرو می تواند علاوه بر راننده چهار سرنشین دیگر را با خود حمل کند که این میزان در صورت مسلح بودن خودرو با توجه به وجود توپچی به 3 نفر کاهش می یابد.
http://olive-drab.com/images/id_matv_02_700.jpg

خودروی M-ATV را می توان به انواع سلاح های سبک مثل تیربار M2 برونینگ یا نارنجک انداز های خودکار تجهیز کرد ، کنترل این تسلیحات به دو صورت است یکی به صورت دستی و بر روی خودرو و دیگری از راه دور و در داخل خودرو.

این خودرو دارای سیستم تعلیق مستقل ، تلفن همراه و تهویه هوای مطبوع و پیشرفته ای است و از نظر قدرت مانور برتری چشمگیری نسبت به MRAP هایی که آمریکا از آن در افغانستان استفاده می کند دارد.
http://www.armyrecognition.com/images/stories/north_america/united_states/wheeled_armoured/m-atv_cargo_carrier/m-atv_utility_variant_cargo_carrier_oshksoh_mrap_all_terrain_mine_protected_wheeled_armoured_United_states_line_drawing_001.jpg

موتور این خودرو یک موتور دیزل Caterpillar C7 است که قدرت 370 اسب بخار را برای این خودرو فراهم می آورد و بیشینه سرعت خودرو را به 105 کیلومتر در ساعت می رساند.از دیگر ویژگی های این خودرو توانایی انتقال آن توسط هواپیماهای ترابری C-130 و هلیکوپتر های CH-53 و CH-47 است که به خصوص گزینه های دوم و سوم با توجه به وضعیت جغرافیایی افغانستان ویژگی خیلی خوبی محسوب می شود.
http://www.armyrecognition.com/images/stories/north_america/united_states/wheeled_armoured/m-atv_cargo_carrier/m-atv_utility_variant_cargo_carrier_oshksoh_mrap_all_terrain_mine_protected_wheeled_armoured_United_states_right_side_view_001.jpghttp://www.armyrecognition.com/images/stories/north_america/united_states/wheeled_armoured/m-atv_cargo_carrier/m-atv_utility_variant_cargo_carrier_oshksoh_mrap_all_terrain_mine_protected_wheeled_armoured_United_states_left_side_view_001.jpg

مشخصات:

ورود به خدمت:2009

خدمه:1 نفر

سرنشینان:4 نفر

موتور:دیزل Caterpillar C7

قدرت موتور:370 اسب بخار

بیشینه سرعت:105 کیلومتر در ساعت

برد:بیش از 500 کیلومتر
 

تسلیحات:

مسلسل 12.7 میلیمتری

مسلسل 7.62 میلیمتری

نارنجک اندازهای خودکار

http://olive-drab.com/images/id_matv_05_700.jpg

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

این خودرو به منظور استفاده در عملیات های نظامی طراحی شده و یکی از پر سرعت ترین اتومبیل های دوزیستی می باشد که تا کنون تولید شده است. گفتنی است که این خودرو بیشتر برای حمل آذوقه و مهمات در مناطق جنگی وارد عمل میشود و هم در خشکی و هم در آب به راحتی قابل استفاده است.











 

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

هواپيماهاي عمود پرواز:

يكي از نقاط بسيار حساس و هدفهاي مهم در جنگهاي امروزي، فرودگاهها ميباشند. باندها بسيار آسيب پذير و حفاظت از آنها هم بسيار مشكل ميباشد. مثلا برخورد يك بمب يا راكت به باند و ايجاد يك حفره ي كوچك آن را تا چند ساعت غير قابل استفاده ميسازد و در واقع با بمباران يك فرودگاه ميتوان پايگاهي را فلج نمود. ضمنا لزوم استفاده از باند تمركز هواپيماها را در يك محل الزامي ميسازد و اين خود آسيب پذيري را بيشتر مينمايد.به عنوان مثال در ابتدای جنگ ۱۹۶۷ اعراب و اسرائیل،  در يك حمله ي غافل گيرانه توسط اسراييل تمام فرودگاههاي مصر كه در دسترس بود بشدت بمباران گرديد و نيروي هوايي مصر عملا فلج شد و نتوانست از هواپيماهاي خود استفاده نمايد و در نتيجه جنگ بسود اسراييل پايان يافت.

 

 

هواپيماهاي قائم پرواز به باند نياز ندارند؛ بنابراين ميتوان آنها را در دسته هاي كوچك در نقاط مختلفي كه هيچ گونه شباهتي به فرودگاه نداشته باشد مستقر نمود. اين قرار گاهها ميتواند حتي در ميان جنگل يا در دل كوهستان جايی كه دشمن گمان آنرا هم نمي برد باشد.هواپيماي حمل و نقل قائم پرواز ميتواند نيرو هاي پياده نظام را به جاي هليكوپتر و در مقياس بسيار وسيعتر و سريعتر در مناطق مورد نظر پياده كند و به اين ترتيب به نيرو هاي پياده تحرك تاكتيكي بسيار زيادي ببخشد.

قائم پروازها در ميان كشورهایي كه ناو هواپيما بر دارند محبوبيت ويژه اي كسب كرده است؛ زيرا مشكل نشستن و بر خاستن هواپيماها از عرشه كه كار فوق العاده سختي ميباشد با استفاده از هواپيما ي عمود پرواز حل شده و بسادگي انجام ميپذيرد.

شروع برنامه:

در حدود سالهاي1966 كشورهاي عضو پيمان آتلانتيك شمالي«ناتو» تصميم به ساختن و استفاده از هواپيماهاي عمود پرواز (وي.تي.او.الV.T.O.L) يا هواپيماي باند كوتاه (اس.تيواو.الS.T.O.L) را كه فقط احتياج به يك باند كوتاه داشت گرفتند.

در اين مدت تمام كشورهاي عضو اين پيمان از جمله آلمان غربي،فرانسه،آمريكا و انگلستان تلاش زيادي براي ساختن چنين هواپيمايي نمودند. بايد اضافه كرد كه حتي كشورهاي عضو پيمان ورشو يا بلوك شرق نيز از كوشش در اين راه مستثني نبوده و تلاشهاي تحسين بر انگيزي كرده و ساخته هاي موفقيت آميزي نيز داشته اند. ولي از آنجا كه طرح كمپاني هاكر سيدلي (Hawker Siddely) در ميان تمام طرحهايي كه تا آن زمان در دنيا ساخته شده بود موفقتر و عمليتر بوده است در اینجا به معرفي آن كه هارير (Harrier) نام دارد ميپردازيم.

شرح دو واژه

واژه هاي وي.تي.او.ال از حروف انگليسي اول كلمات (Vertical Take Off Landing) گرفته شده كه معناي آن نشستن و بر خاستن عمودي ميباشد و واژه اس.تي.او.ال نيز از عبارت (Short Take Off Landing) گرفته شده كه معناي آن نشستن و برخاستن سريع و كوتاه ميباشد. اين دو واژه از اين رو شرح داده شد كه ما بين خلبانان و علاقمندان پرواز در ايران مورد استعمال دارد.

اولين مدل هواپيماي هارير پي 1127 (p_1127_Harrier) نام داشت كه در 31 اوت 1966 اولين پرواز خود را انجام داد. هارير ابتدا به منظور انجام ماموريتهاي ضربتي (هوا به زمين) و اكتشافي در نظر گرفته شده بود و مي توانست در مقرهاي زير بال خود مقداري مب و راكت حمل نمايد.نمونه ي اوليه هارير مجهز به يك موتور توربو فن پگازوس 5 (peagasus 5) با حداكثر 18000 پوند فشار استاتيك بود.اين مدل 720 مايل در ساعت سرعت داشت و مداومت پرواز آن 30 دقيقه بود و ميتوانست در مدت 4 دقيقه خود را به 5000 پايي زمين برساند و سقف پرواز آن به 60،000 پا ميرسيد.

هارير در چندين مدل تا بحال ساخته شده و به تدريج تواناييهاي لازم براي انجام ماموريت هاي مختلف را بدست آورده است. آمريكا كه خود بزرگترين سازنده ي هواپيماست اقدام به خريد هواپماهاي هارير از انگليس مي نمود تا اينكه كمپاني مك دانل داگلاس پروانه ي توليد اين هواپيما را به دست آورد.

ساخته هاي مك دانل داگلاس در نيروي دريايي امريكا اي .وي.8 (A.V.ناميده شد. اين مدل به دو موشك سايدويندر مجهز شد و قادر به انجام ماموريتهاي رهگيري نيز مي باشد.


بعدها مك دانل داگلاس تغييرات ديگري در طرحهاي هواپيما داد كه از جمله طرح بالهاي جديد كه اين نمونه اي.وي.16 (A.V.16) نام گرفت و مجهز به موتور پكازوس-15(Pegausus 15) كه قدرت آن 5 هزار پوند بيش از نمونه قبلي بود.

وزن خالي نمونه ي اوليه 12600 پوند و وزن مدل جديد 13200 پوند است و حداكثر وزن آن هنگام برخاستن از 21500 به 28000 افزايش يافت. سرعت نيز از 96 صدم ماخ به 98 صدم ماخ رسيد.(ماخ سرعت صوت ميباشد)


اكنون هاريرBritish Aerospace Sea Harrier را انگليس مي سازد ودر ارتش بريتانياي كبير و هند مورد استفاده قرار ميگيرد كه مشخصات آن در زير آمده است.

همچنين هارير McDonnell Douglas AV-8B Harrier II توسط مك دانل داگلاس آمريكا توليد مي شود كه علاوه بر امريكا در انگليس،اسپانياوايتاليا نيز استفاده ميشود.مشخصات اين هواپيما هم در ادامه آمده است.

هارير چگون از زمين بر ميخيزد؟


زير بال هارير، در محل اتصال بال به بدنه،چهار اگزوز وجود دارد. اين اگزوزها دهانه خروج گازهايي است كه از موتور خارج ميشود و مي توانند تا 90 درجه تغيير جهت دهند. بدين معني كه ميتوانند عمود بر زمين يا موازي زمين قرار گيرند. وقتي اگزوزها عمود بر زمين هستندو خلبان فشار را زياد ميكند نيروي عكس العمل خروج گاز افزايش ميابد. در اين هنگام هواپيما از زمين به آرامي بلند ميشود.


خلبان به تدريج اگزوزها را با محور طولي هواپيما موازي ميكند و در نتيجه هواپيما به جلو حركت كرده و به تدريج سرعت ميگيرد تا وقتيكه اگزوزها كاملا موازي شوند كه اين همزمان با وقتي خواهد بود كه هواپيما سرعت لازم خود را بدست آورده و ديگر مانند هواپيماهاي معمولي پرواز خواهد نمود.

 

فرود هارير:

در موقع فرود هارير، خلبان از مسافتي كه بستگي به سرعتش دارد در ارتفاع كم شروع به عمود كردن اگزوز هايش مي كند به طوري كه وقتي به نقطه مورد نظر براي نشستن رسيد اگزوزها كاملا بر زمين عمود شده و سرعت نيز صفر شده باشد. در اين حالت هواپيما در نزديكي زمينجایي كه خلبان مايل بوده است ثابت خواهد ماند.

اگر احيانا خلبان كم تجره بوده و نتواند دقيقا در جایيكه مايل بوده هواپيما را بي حركت نمايد يا پس از توقف كامل در هوا محل فرود را مناسب تشخيص ندهد و بخواهد همانطوري كه در نزديكي زمين ايستاده اندكي به يكي ديگر از جهات تغيير جا دهد، مي تواند اين كار را بكمك پره هايي كه در دهانه ي چهار اگزوزش كار گذاشته شده و بنا به نياز خلبان و فرمان او قابليت تيير جهت دارد انجام دهد. اين عمل را خلبانها هاورترن ميگويند.


خلبان پس از رسيدن به روي محلي كه آنجا را مناسب تشخيص داد بتدريج از فشار گازهاي موتور كاسته و هارير را به آرامي بر روي زمين مينشاند.
رهگيري و جنگ هوايي:


تا مدتها تصور ميشد تغيير سمت اگزوزها فقط در موقع نشستن و بر خاستن مفيد است؛ ولي به طور اتفاقي،توسط آزمايشاتي كه اولين بار خلبانان باهوش ولي بازيگوش در هوا با تغيير سمت اگزوزها انجام دادند، كشف شد كه مي توان به مانورهاي بينهايت مهمي دست زد كه انجام آن براي هواپيماهاي ديگر امكان ندارد. به عنوان مثال با منطبق كردن اگزوزها بر شعاع دايره گردش ميتوان دايره چرخيدن را بسيار تنگ نمود و به آساني پشت سر هواپيماي دشمن قرار گرفت.و يا با عوض كردن جهت اگزوزها سرعت را سريعا كم نمود و با يك چرخش سريع پشت سر دشمن قرار گرفت و او را در دام موشكهاي هوا به هوا انداخت.


كاهش سرعت هارير ميتواند تا 90 ناتيكال مايل باشد و اين در مقايسه با جنگنده هاي همطرازش که به زحمت ميتواند سرعت خود را تا 150 ناتيكال مايل پايين بياورند، اهميت ويژه اش معلوم مي شود. با بهره گيري از اين امتياز اگر هارير توسط خلبان ماهري هدايت شود، مانورهاي آن براي دشمن تقريبا غير قابل پيش بيني و چاره انديشي خواهد بود.

در آزمايشها با استفاده از تغيير جهت اگزوزها توانسته اند در مدت 10 ثانيه سرعت هارير را از 605 ناتيكال مايل به 370 ناتيكال مايل كاهش دهند و در ظرف 15 ثانيه سرعت آنرا از 200 مايل به 300 مايل برسانند و همچنين در 26 ثانيه از سرعت 400 ناتيكال مايل به سرعت 500 ناتيكال مايل دست يابند (هر ناتيكال مايل 1850 متر است). هارير در ماموريتهاي رهگيري و ضربتي هوا به زمين نيز به خوبي از عهده آزمايشات برآمده است.

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


در واقع A-10 و OA-10 موسوم به Thunderbolt یا صاعقه، جزء اولین جنگنده های نیروی هوایی ایالات متحده هستند که برای پشتیبانی نزدیک از عملیات نظامی نیروی زمینی طراحی شده اند. طراحی آنها بسیار ساده است. این جنگنده ای است که می تواند علیه انواع ادوات و تجهیزات زمینی نظیر تانکها و سایر ادوات زرهی به کار رود و به راحتی آنها را منهدم کند.


ماموریت این جنگنده می تواند شب یا روز برای حمایت از پیشروی نیروهای زمینی باشد. ماموریت دوم A-10 شناسایی و حمایت عملیات نیروهای ویژه (تکاوران) می باشد. تمامی این ماموریتها می توانند در ارتفاع بسیار پائین (چند متری) و یا ارتفاع بالا به خوبی هدایت و انجام شوند. عمده ترین ماموریت تاتدربولت حفظ برتری زمینی در ماموریتهایی از فاصله ی بسیار نزدیک می باشد.
نیاز نیروی هوایی بر جنگنده ای با قابلیت حمل حداکثر مهمات بود که بتواند در ارتفاع بسیار پائین پرواز کرده و ماموریت خود را در نهایت دقت انجام دهد. همچنین قابلیت مانورپذیری بالایی در سرعتهای پائین داشته باشد و در همان حال بتواند با دقت بسیار زیاد اهداف زمینی را مورد اصابت قرار دهد. ماموریت تاندربولت به نحوی تعیین گشت تا بتواند در سرتاسر جهان عملیات کرده و از پایگاههای ناآماده با حداقل سرویس اولیه قادر به پرواز باشد.
کابین A-10 از تیتانیوم ساخته شده و همچنین از مخازن سوخت خارجی نیز برای مداومت پرواز می تواند استفاده کند.
جنگنده ی A-10 قدرت مانورپذیری خوبی در سرعتهای پائین دارد و دقت بسیاری نیز در هدفگیری اهداف داراست. این جنگنده به راحتی می تواند در ارتفاع حدود 1000 فوتی یا 300 متری پرواز کرده و از فاصله ی 5/1 مایلی یا 5/2 کیلومتری اهداف (مانند تانکها یا خودروهای زرهی یا توپهای ضدهوایی) را مورد اصابت قرار دهد.
گستره ی عمل این جنگنده در یک نبرد بسیار وسیع است و می تواند از باندهای خاکی کوتاه و ناآماده به راحتی به پرواز درآید و بسیار نزدیک به خطوط مقدم، وارد عملیات شود. با استفاده از عینک پیشرفته ی مخصوص دید در شب، خلبان A-10 به راحتی می تواند در شب نیز به عملیات جنگی بپردازد.
A-10 جنگنده ای تک نفره، با فضای محدود بالهای کوتاه و با دو موتور در انتهای هواپیماست که از نوع توربوفن ساخت جنرال الکتریک TF-34-100/A می باشند. هر موتور تراستی برابر 9000 پوند ایجاد می کند. موتورهای در انتهای هواپیما نصب شده اند و بالاتر از سطح بالها قرار دارند. توپ بسیار قدرتمند 30 میلی متری ساخت جنرال الکتریک به نام A/A49E-6 در نوک دماغه نصب شده است. سیستم توپ به وسیله مکانیزم الکترونیکی کنترل می شود و می تواند به وسیله سیستم هیدرولیک هواپیما دوباره فشنگ گذاری شود.
سیستم های آویونیک هواپیما شامل سیستم ارتباط رادیویی و سیستم ناوبری (جهت یابی) و سیستم کنترل آتش و تسلیحات و هدفگیری دشمن است. همچنین یک عینک مخصوص دید در شب نیز وجود دارد. همچنین سیستم سربالا یا (Head Up System) نیز اطلاعاتی در مورد سرعت، ارتفاع پروازی و زاویه پروازی هنگام شیرجه به طرف زمین به خلبان می دهد. همچنین سیستم اخطارگر کاهش ارتفاع و سیستم قفل بر روی هدف (LASTE) یا (Low Altitude Safety and Targeting Enhancment) که امکان خطای هدفگیری را بسیار کاهش می دهد تعبیه شده است. در دماغه نیز سیستم جستجوگر لیزری بسیار دقیق، غلاف شناسایی نوری (Infrared) ، سیستم ضدعمل الکترونیک جهت انحراف موشکهای ضدهواپیما از جمله ی این تجهیزات است.
توپ بسیار قدرتمند و مهلک A-10 تا 3900 گلوله در دقیقه می تواند آتش کند و این گلوله ها حتا در ادواتی مانند تانکها و زرهپوش های دشمن به راحتی نفوذ می کنند. برخی از مهمات مورد حمل A-10 دارای سیستم هدایت بعد از پرتاب، ناوبری و محافظت در برابر عمل الکترونیک دشمن هستند که از این جمله می توان به موشک هوا به زمین AGM-65 (موسوم به ماوریک) و موشک هوا به هوای کوتاه برد AIM-9 (موسوم به سایدوایندر) اشاره نمود.
تاندربولت2 مجهز به سیستم دید در شب به نام NVIS (یا Night Vision Imaging Systems) است که به علت دارا بودن کاناپی (شیشه خلبان) وسیع، امکان دید بسیار وسیعی را در شب برای خلبان به وجود می آورد.
محفظه ی کابین خلبان از پوشش بسیار مستحکم و ضدزره تیتانیومی ساخته شده است که ضمن حفظ جان خلبان از ادوات کنترل پروازی نیز محافظت به عمل می آورد.
نوع طراحی بدنه ی A-10 امکان خوبی را برای نبرد نزدیک و دقیق با دشمن پدید می آورد. این بدنه به راحتی در برابر توپهای ضدهوایی 23 میلی متری مقاومت می کند و هیچگونه آسیبی به سیستم های آن وارد نمی شود. مخازن سوخت داخلی و خارجی هواپیما نیز از فوم های مخصوصی ساخته شده اند تا هواپیما پس از اصابت فورن مشتعل و منفجر نشود. همچنین سیستم هیدرولیک مضاعف به خلبان در مواقعی که سیستم هیدرولیک اصلی هواپیما از کار افتاده است کمک می کند تا بدون دردسر پرواز کرده و خود را به پایگاه برساند.
نوع طراحی ساده A-10 این کمک را می کند که به راحتی در پایگاههایی که امکانات محدودی دارند و نزدیک به خطوط دشمن هستند به سرعت سرویس و تعمیر شده و به عملیات بازگردد. بسیار از قطعات دوتایی این هواپیما نظیر موتورها، چرخ ها و سیستم نگهدارنده ی هواپیما در خط افق (Horizontal Stabilizers System)، به راحتی با یکدیگر قابل تعویض هستند.
اولین نمونه ی A-10 به تاریخ 1975 تخویل پایگاه هوایی Davis-Monthan شد. این جنگنده نقش بسیار حیاتی در حفظ توان زمینی نیروهای ائتلاف و آمریکایی در جریان عملیات طوفان صحرا ایفا نمود. A-10 ها در جریان آزادسازی کویت حدود 7/95 درصد عملیات موفقیت آمیز در انهدام تانکهای T-72 ، نفربرهای زرهی و توپهای ضدهوایی صدام به انجام رساندند که این در تاریخ جنگهایی هوایی یک رکورد دست نیافتنی محسوب می شود. در جریان عملیات طوفان صحرا، این جنگنده ها حدود 8100 سورتی پرواز جنگی انجام دادند و 90 درصد از موشکهای شلیک شده ی AGM-65 (ماوریک) توسط همین A-10 ها انجام پذیرفت.

جنگ خلیج فارس: ماموریتی ویژه برای تاندربولت
تجهیزات الکترونیکی جدید و ماموریتهای پیشرفته، حیاتی دوباره به A-10 بخشید. در مدت 5 سال در دهه ی 1970 ، نیروی هوایی ایالات متحده 3 نوع هواپیمای جدید تحویل گرفت که در آینده به قلب تپنده ی این نیرو در جنگهای آینده تبدیل شدند. نخستین آنها جنگنده ی موفق F-15 ایگل با توانایی بالا در همه گونه عملیات معرفی شد و جنگنده ی برتری هوایی ایالات متحده لقب گرفت. پس از آن F-16 موسوم به Fighting Falcon در سال 1978 وارد خدمت گردید و نقش های گوناگونی در عملیاتهای نظامی برعهده گرفت و سپس نوبت به معرفی A-10 یا Warthog (گراز زگیل دار) رسید که بعدتر به نام تاندربولت یا صاعقه شناخته شد.
چند دهه پس از آنکه بالهای پسگرا (رو به عقب) و دماغه های نوک تیز، نمای استاندارد ظاهری هواپیماهای جنگنده شده بودند، در سال 1976 جنگنده ی A-10 که تاندربولت2 (صاعقه) با ظاهر بسیار غیرمعمول خود تعجب همگان را برانگیخت؛ از میان ویژگیهای آن می توان بالهای ضخیم،‌ مستقیم و دماغه ی پخ، حداکثر سرعتی که به سختی به هواپیمای P-51 ماستانگ جنگ جهانی دوم می رسید.

 

این هم پرواز زیبایی از P-51 به همراه A-10


دم دوتایی بسیار بزرگ و دو موتور توربوفن که در بالاترین بخش عقبی بدنه نصب شده بودند، اشاره کرد. این طراحی عجیب و بسیار غیرمعمول بی دلیل نبود. پس از جنگ ویتنام و به کار گیری هواپیماهای F-105 و F-4B در حمله به اهداف زمینی، A-10 اساسن به منظور حمله به اهداف زمینی و مقاومت بسیار بالا در برابر خسارتهای وارده از طرف آتشبارهای زمینی، طراحی و ساخته شد. به ویژه در دورانی که ایالات متحده در جنگ سرد با اتجاد جماهیر شوروی به سر می برد، تنها یک ماموریت ویژه برای A-10 ها در نظر گرفته شده بود: از بین بردن لشکر عظیم تانکهای بلوک شرق.
در آن روزها گروههای بی شماری از تانکهای T-62 و T-72 شوروی در آلمان شرقی و در نزدیکی مرز آلمان غربی و دیگر کشورهای اروپایی موضع گرفته بودند و در این سوی مرزها، صدها A-10 با موشکهای ضدتانک و توپهای 30 میلی متری مرگبار خود انتظار آنها را می کشیدند. این تقابل هنگامی به شکل حاد خود در آمد که نیروهای ارتش سرخ شوروی به سال 1968 کشور چکسلاواکی را اشغال کرده و دولت دمکراتیک آن را ساقط کردند و نظام کمونیستی خود را بالاجبار بر مردم آن کشور تحمیل کردند.
توان آتش A-10 تنها ویژگی این هواپیما نیست. مقاومت بسیار بالا در برابر پدافند شدید نیروهای شوروی می توانست تهاجم همه جانبه ی آنها را با تاخیر مواجه کند. مساله ی مهمی که با رسیدن نیروی هم پیمان حتا می توانست سرنوشت جنگ را بدون استفاده از سلاحهای هسته ای تغییر دهد. خلبانان این هواپیما که از نقش تاخیری خود به خوبی آگاهی داشتند، خود را به شوخی «سرعت گیر جاده» می نامیدند.
نیاز به هواپیمای ضدتانک هیچگاه انکار نمی شد ولی در مورد اینکه آیا A-10 می تواند این وظیفه را برعهده بگیرد یا خیر، مباحث بسیاری درگرفت. مقامات بلندپایه ی نیروی هوایی تمایل داشتند برای انجام این ماموریت، گونه ی بهسازی شده ای از F-16A را جایگزین A-10 کنند و پس از پایان جنگ سرد و پیروی ایالات متحده، شایعاتی ایجاد شد تا این جنگنده را به گورستان هواپیماها بفرستند. این شایعات هیچگاه از سوی مقامات رسمی تایید نشد، ولی شواهد بسیاری بر این مدعا وجود داشت. برنامه ی تمرینات پروازی خلبانان A-10 کاهش یافته بود و حتا به نیروهای تحت تعلیم در پایگاههای هوایی گفته شد که در آینده برنامه های آموزشی آنها تغییر اساسی خواهد کرد.

اما وقوع جنگ سال 1991 در خلیج فارس و نمایش تماشایی و بسیار پرقدرت A-10 ها در از بین بردن صدها دستگاه تانک و خودروی زرهی صدام در جریان عملیات طوفان صحرا، نشان داد که طراحی این جنگنده بسیار دقیق و عاقلانه و کاملن منطبق با ماموریتهای محوله بوده است. A-10 ها در این نبرد حتا موفق به از بین بردن 2 فروند هلیکوپتر سنگین Mi-24 عراقی گشتند که از نظر آماری آنها را حتا از F-16ها نیز چابک و نیز برتر نشان می داد! A-10 ثابت کرد که جنگنده ای پرتوان و قابل اطمینان است.

گراز شب
در پائیز سال 1990 و هنگامی که شعله های جنگ در خلیج فارس زبانه کشید، نیاز به تغییراتی در A-10 ها آشکار گشت. زیرا این هواپیما را برای نبرد با نیروهای شوروی و آن هم در اروپا آماده کرده بودند. هنگامی که ارتش ایالات متحده در خلیج فارس درگیر جنگ شدید شبانه با واحدهای گارد ریاست جمهوری صدام شد، نیاز به A-10 بیشتر نمود پیدا کرد.. دو تن از فرماندهان عالیرتبه ی نیروی هوایی با یکدیگر گروهی از خلبانان داوطلب را آماده ی ماموریتی ویژه کردند: پرواز در میان نبرد در تاریکی مطلق. خلبانان از LCD های 6 اینچی رنگی متصل به جستجوگرهای مادون قرمز روی موشکهای هوا به زمین ماوریک خود بهره می بردند. هنگامی که خلبانان تمام موشکهای ماوریک خود را شلیک می کردند از منورهای روشن کننده استفاده می کردند. این گروه به همراه یک اسکادران دیگر با همین روش، تعداد بسیار زیادی از تانکها، نفربرهای زرهی و توپهای صدام را از بین بردند و به عنوان افتخاری بزرگ برای فرماندهان این عملیات، این گروه پروازی تمام ماموریتهای خود را با موفقیت کامل و بدون تلفات انجام داد. A-10 نام جدیدی به خود گرفته بود: «نایت هاگ» یا گراز شب. این موفقیتها و پیروزیهای چشمگیر در نبرد با عراق، نظر بسیاری از بدبینان و منتقدان را نسبت به این هواپیما تغییر داد.

A-10 در حال شلیک موشک AGM-65 (ماوریک)


خلبانان A-10 در جریان جنگ خلیج فارس، سپاسگذار مهندسانی بودند که با طراحی بی نظیر خود، مقاومت این هواپیما را در برابر ضربات وارده به بالاترین حد رسانده بودند به گونه ای که آنها می توانستند با هواپیمایی سوراخ سوراخ شده، سالم به پایگاه خود بازگردند.
بخشی از قابلیت هایی که این جنگنده را بی نظیر می سازد به قرار زیر است:
کابین خلبان A-10 با پوششی از تیتانیوم حفاظت می شود و سیستم های اضافی بیشتری نیز در محلهای گوناگون برای حفاظت بیشتر در برابر پدافند زمینی روی این هواپیما نصب شده است. موتورها که در قسمت عقبی بدنه و در بالاترین نقطه روی دو ستون نصب شده اند، ساخت جنرال الکتریک بوده و TF-34-100A نام دارند. که دارای نسبت کنارگذر زیاد و صدای کم بوده و به راحتی در منطقه ی جنگی قابل تعویض یا تعمیر هستند. خروجی این موتورهای مستقیمن بالای سکان افقی هواپیما قرار دارد و در نتیجه از آنها در برابر موشکهای ضدهوایی گرمایاب حفاظت می کند.
شیشه ی کابین خلبان 5/1 اینچ ضخامت دارد و گلوله ی 23 میلی متری ضدهوایی بر آن بی تاثیر است. این هواپیما قادر است تنها با یکی از 2 دم انتهایی خود به پرواز ادامه دهد. سوخت در مخازن جاسازی شده در قسمت ارابه ی فرود حمل می شود و در نتیجه در صورت صدمه دیدن بالها، خطری مخازن سوخت را تهدید نمی کند زیرا در همه ی جنگنده ها، سوخت در محفظه ی درون بالها ذخیره می شود. مخازن سوخت همچنین از سیستم های ضدحریق بسیار کارآمد بهره می جویند. برای مثال در چندین مورد، مخازن سوخت هواپیما دچار آتش سوزی شده بودند و خدمه تنها زمانی از این موضوع آگاه شده بودند که هنگام تخلیه ی مخازن با تفاله ها و ته نشین های کربنی برخورد کرده بودند. این امر کارایی بسیار قدرتمند سیستم های ضدحریق را ثابت می کند.
در عملیات طوفان صحرا، دو خلبان A-10 که سیستم های هیدرولیک هواپیمایشان به شدت صدمه دیده بود، توانستند با کمک سیستم های دستی به سلامت به سمت پایگاه بازگشته و بر زمین فرود آیند. این سیستم های دستی، سیستم های هیدرولیک را قطع کرده و هدایت با سیم (هدایت مکانیکی) را ممکن می سازند. همچنین خلبان دیگری موفق شد در حالی که 2 تیر از 3 تیر طولی نگهدارنده ی اصلی بال هواپیمایش به شدت آسیب دیده بود به سلامت فرود آید.
یک خلبان دیگر پس از اینکه هدف 4 گلوله از یک سلاح بسیار قدرتمند ضدهوایی 57 میلی متری قرار گرفت و در بدنه ی هواپیمایش 378 سوراخ ایجاد شد، توانست به راحتی به پایگاه خود بازگردد. کاری که بدون وجود صفحه ی محافظ بسیار قدرتمند تیتانیومی، ناممکن بود.
امروزه A-10 که اساسن برای حمله به اهداف زمینی تغییرات و بهسازی های فراوانی را به خود دیده است، پا را از ماموریت اصلی خود فراتر برده است. A-10 هایی که امروزه پرواز می کنند، آنهای نیستند که در جنگ خلیج فارس برعلیه صدام به کار رفتند. شاید بد نباشد که این A-10 های جدید را A-10P معرفی کنیم تا نشان دهیم تا چه حد با پیشینیان خود متفاوت هستند. کلید اصلی این بهسازی ها را شاید بتوان در اضافه کردن سیستم های کامپیوتری هدفگیری بسیار دقیق و ایمن در شرایط پرواز در ارتفاع کم (LASTE) دانست. این سیستم ها در جنگ خلیج فارس نیز روی A-10 ها نصب شده بودند ولی در آن هنگام این تکنولوژی جدیدی بود که برای استفاده در میادین نبرد واقعی چندان مناسب نبود زیرا خلبانان تمرین کافی با سیستم های جدید نداشته بودند.
نصب این سیستم های کامپیوتری در جنگنده های امروزی بسیار رایج و متداول است. اگرچه A-10 به سیستم هایی نیاز داشت تا با کمک آنها بتواند از ارتفاعهای بالا نیز سلاحهای خود را به سوی اهدف شلیک نماید.
در جنگ خلیج فارس خلبانان از ترس پدافند پرحجم عراق، ارتفاع پروازی خود را در حدود 12 هزار فوتی حفظ می کردند. ارتفاعی که از برد بیشتر موشکهای شانه پرتاب عراقی نظیر سام7 بیشتر بود. اما در این ارتفاع دقت نشانه روی A-10 کاهش پیدا می کرد که این مشکل را با افزایش حجم شلیک و مهمات استفاده شده جبران می کردند. گاهی برای اطمینان از نابود شدن یک واحد توپخانه ی عراق، به پرتاب 12 بمب از 2 هواپیما نیاز ایجاد می شد.

توپ 30 میلی متری بسیار قدرتمند A-10 با قابلیت نفوذ در زره تانک و نفربر


خلبانان عملیات طوفان صحرا، ساعتهای زیادی را صرف یادگیری علوم پرتاب بمب و استفاده از LASTE های اولیه نمودند. این آموزشها، شامل اندازه گیری دمای محیط اطرف، غلظت رطوبت هوا در آن ارتفاع، زاویه ی شیرجه و محاسبه ی سرعت باد مخالف بود که به خلبان اجازه می داد تا تنظیمات سیستم نشانه روی را با شرایط محیطی سازگار کند. خلبانان به خوبی می دانستند که مجبور خواهند بود تا تمام این محاسبات را در چند ثانیه انجام دهند؛ درست هنگامی که دماغه ی A-10 به سوی زمین بود و هواپیما با سرعت به سمت هدف شیرجه می رفت. به هر حال خلبانان به سرعت مشغول فراگیری و کسب مهارت در انجام این محاسبات سخت و پیچیده شدند. اگرچه این محاسبات ذهنی در تمرینها بسیار سخت و طاقت فرسا بودند ولی کارایی خود را در طول عملیاتهای جنگی به خوبی نشان دادند. در واقع هیچ تکنولوژی دقیقی وجود نداشت و پرتاب دستی بمب در آن هوای ناآرام تنها به مهارت و هنر خلبان بستگی داشت. LASTE پایان تمام این مشکلات بود. قلب این سیستم، کامپیوتری است مشابه آنچه که در هواپیمای A-7 (موسوم به کروسیر2) از آن استفاده می شد. سیستم مورد نظر به طور منظم اطلاعات دریافتی از LCD های سربالا (Head Up Display) را پردازش می کند و خلبان تنها در مدت زمان شیرجه به سمت هدف، نشانگر هدف را روی آن متمرکز می سازد تا سیستم LASTE زمان مناسب برای شلیک سلاحها را به خلبان اعلام کند. هواپیماهایی که از هدایت دستی برای پرتاب بمب استفاده می کردند به این سیستم مجهز شدند و این آغاز تغییرات بود. قبل از نصب LASTE روی هواپیماهای A-10 ، خلبانان مجبور بودند برای حفظ آمادگی و دقت 300 تا 400 بار پرتاب بمب را انجام دهند تا به نتیجه ای مناسب دست یابند. ولی با نصب سیستم های LASTE یک خلبان تازه کار هم به راحتی می تواند به اهداف حمله کرده و آنها را منهدم کند. هم اکنون اگر یک A-10 به یک تانک حمله کند، تانک شانسی برای سالم ماندن نخواهد داشت. دقت در هدفگیری دیگر به مهارت خلبان بستگی ندارد و این کار تمامن به سیستم های کامپیوتری سپرده شده است و یک خلبان تازه کار همچون یک خلبان باتجربه می تواند در یک نبرد واقعی شرکت کند.

موشک AGM-65 (ماوریک) در حال نصب بر روی A-10


برای برخی از خلبانان A-10 افزایش کارایی توپ 30 میلی متری پس از نصب سیستم LASTE بسیار شگفت آور است. پس از نصب LASTE کافی بود تا خلبانی نشانه گیر توپ را به سمت هدف مورد نظر گرفته و شلیک کند. با این سیستم به راحتی می توان از ارتفاع 15 هزار فوتی به اهداف شلیک کرد. گلوله ها از آن فاصله نیز بسیار موثر هستند و مهندسین A-10 بازهم در فکر افزایش این برد می باشند. LASTE با کمک سیستم کنترل دقیق وضعیت (PAC) یا (Precision Altitude Control) که به سیستم پایداری وضعیت SAS (معادل Stability Augmentation System) متصل است، دقت هدفگیری توپ را فوق العاده افزایش می دهد.

تفاوت بسیار قابل توجه اندازه ی گلوله ی A-10 با نوع استفاده شده در F-16


SAS سیستم استانداردی روی A-10 است و انجام مانورهای سنگین را در این هواپیما کنترل کرده و تسهیل می کند. بر خلاف F-16 که هدایت آن بدون سیستم های کامپیوتری تقریبن غیرممکن است، A-10 به طور طبیعی جنگنده ی پایداری است. علاوه بر LASTE از SAS هم می توان برای هدفگیری و شلیک کمک گرفت، زیرا نیرویی که توپ بسیار قوی هواپیما هنگام شلیک به بدنه ی آن وارد می کند بسیار زیاد است. سیستم شلیک سلاح در A-10 شامل چندین مرحله است: ابتدا سیستم PAC فعال می شود که اثر پرتاب ورودی از SAS را خنثا می کند و به خلبان امکان هدفگیری دقیق تر را می دهد. در مرحله ی بعد شلیک توپ آغاز می شود و با فعال شدن سیستم SAS هواپیما تقریبن بر روی هدف قفل می شود. به گفته ی یکی از خلبانان، پس از کشیدن ماشه ی شلیک توپ دیگر به راحتی نمی توانید تصمیم خود را عوض کنید! بلکه پس از کشیدن ماشه ی شلیک توپ بهتر است دیگر فقط شاهد نابودی هدف باشید.
پیش از نصب سیستم PAC ، خلبانان می توانستند پس از شلیک اقدام به هدفگیری دقیق کنند، ولی پس از نصب این سیستم، خلبانان با دقت هدفگیری کرده و سپس اقدام به شلیک می کنند. پیش از نصب سیستم LASTE به علت نیروی پس زنی شدید توپ، هواپیما تقریبن به این سو و آن سو پرتاب می شد و هدایت آن به سمت هدف بسیار مشکل می گشت. در آن هنگام از مشکلترین وظائف خلبان، حفظ خط آتش روی هدف بود. این مشکل حاد هم اکنون با نصب سیستم PAC برطرف شده است و پس از کشیدن ماشه، خط آتش کاملن روی هدف متمرکز خواهد شد.
علاوه بر سیستم هدایت خودکار هواپیما (Auto Pilot) که پروازهای طولانی مدت را برای خلبان، قابل تحمل تر می سازد، سیستم LASTE ایمنی بسیار بیشتری را برای خلبانی که با سرعت بالا به سمت هدف زمینی شیرجه می رود فراهم خواهد کرد. سیستم پیشگیری از برخورد با زمین (GCAS) یا (Ground Collision Avoidance System) خلبان را با صدای بسیار بلند از کاهش ارتفاع و احتمال برخورد با زمین آگاه می کند.

عینک دید در شب یا NVG


بهسازی دیگری که برای A-10 درنظر گرفته شده است، عینک دید در شب است. پیش از عملیات طوفان صحرا، خلبانان تمریناتی را برای عملیاتهای شبانه انجام می دادند ولی بخش اصلی تمرینات در روز انجام می شد. پس از نصب سیستم LASTE که نیاز به آن در جریان عملیات طوفان صحرا کاملن اثبات شد، نوبت به نصب سیستم های دید در شب رسید. خلبانان آمریکایی در نبرد با تانکهای گارد ریاست جمهوری عراق از سنسورهای خاصی بر روی موشکهای ماوریک خود برای دید در تاریکی یا دود و مه استفاده می کردند. این سنسورها دود یا حرارت ناشی از موتور تانکها یا حرارت ایجاد شده پس از شلیک در لوله ی توپ ها را شناسایی می کردند و سپس در LCD کابین خود موشک را بر روی هدف مورد نظر از فاصله ی 2 یا 3 کیلومتری قفل کرده و شلیک می کردند.
امروزه سیستم عینکهای دید در شب (NVG) یا (Night Vision Goggles) با کمک تجربیات ارزشمند بدست آمده از جنگ خلیج فارس بهبود بسیاری یافته اند. آزمایشات بلافاصله پس از جنگ آغاز شد و هم اکنون عینک دید در شب، جزو لاینفک و استاندارد A-10 هاست. با این حال سیستم NVG بی اشکال نیست. میدان دیدی که این عینکه به خلبان A-10 می دهد حدود 40 درجه می باشد که این محدودیت، خلبان را در ماموریتهای تهاجمی نزدیک به سطح زمین با مشکل و خطر جدی رو به رو می کند. بدیهی است که محدوده ی دید طبیعی بسیار بیشتر از محدوده ای است که با این عینکها در اختیار خلبان قرار می گیرد در نتیجه خلبان مجبور است به طور دائم سر خود را به اطراف بچرخاند که مشکلات دیگری پیش می آید. دید بد و ناکافی که افق را تیره و تار می سازد و موجب ایجاد سرگیجه می شود از مشکلات دیگر این عینک هاست. در ضمن خلبان باید در هنگام فرود یا سوختگیری هوایی این عینک را از روی صورت بردارد که این برای خلبانی که در تاریکی مطلق پرواز می کند به هیچ وجه خوش آیند نیست.

NVG ها معمولن با تقویت نورهای ضعیف محیط کار می کنند. یک شعاع نوری ضعیف می تواند برای سیستم های NVG کافی باشد و در مقابل نگاه کردن با NVG به ماه کامل در شب همچون نگاه کردن مستقیم به نور خورشید در وسط روز می تواند خلبان را به طور موقت ناتوان کند.

 

نمایی از دید ایجاد شده در شب در یکی از شبهای عملیات طوفان صحرا


در شبهای مطلقن تاریک و بدون نور ماه، خلبان می تواند با رها کردن منور، نور لازم را ایجاد کند. علاوه بر منورها از موشکهای ردیاب حرارتی نیز می تواند استفاده کند ولی مدت نوردهی آنها تنها یک دقیقه است. هر دو روش توجه دشمن را جلب می کند و از ایمنی عملیات به شدت می کاهد.. برای رفع این مشکل در آینده ی نزدیک خلبانان A-10 قادر خواهند بود از منورهای ویژه ای استفاده کنند که نوری از خود متصاعد می کنند که با چشم غیرمسلح قابل دیدن نیست ولی این منورها به وسیله ی خلبانانی که از NVG استفاده می کنند قابل دیدن هستند. راه حل دیگر منورهای موشکی هستند که هم اکنون در ارتش استفاده می شوند و نوری که از خود متصاعد می کنند با چشم غیرمسلح قابل دیدن نیست. خلبانان باتجربه ی جنگ خلیج فارس از بهسازی های A-10 برای عملیاتهای روزانه راضی بودند ولی بهسازی های مربوط به دید در شب برای آنها مهمتر می بوده است. خلبانان از سیستم های NVG در مجموع راضی هستند. این سیستم ها شب را تقریبن به روز تبدیل می کنند.
هنگامی که یک A-10 در نقش هواپیمای پیشرو انجام وظیفه می کند (Leader) با کمک یک نشانگر لیزری که بر روی انگشت خلبان نصب می شود می تواند هدف را به راحتی به دیگر نیروهای گروه هوایی نشان دهد. خلبان تنها کافی است با انگشت خود به سوی هدف اشاره کند و هر خلبان دیگری که NVG بر سر داشته باشد به راحتی هدف را شناسایی کند، حتا در شرایطی شعاع لیزری نیز دیده می شود.
در هنگام استفاده از نشانگرهای لیرزی، خلبانان عینکهای محافظ در برابر اشعه ی لیزر به چشم می زنند تا در صورت انعکاس اشعه ی لیزر، چشم آنها صدمه نبیند. از مزایای استفاده از این روش، حمله ی گروهی به یک هدف مشخص است. در گذشته ای نه چندانن دور، خلبانان با کمک خط آتش راکتهای شلیک شده از دیگر هواپیماها، هدف را شناسایی می کردند.
پذیرش هواپیمای A-10 و به خدمت گرفتن آن در ارتش، از سوی خلبانان حمایت می شود. خلبانان این هواپیما، عاشق پرواز با آن هستند و از این پرواز لذت بسیار می برند. یک خلبان A-10 می گوید: «برای من اصلن مهم نیست که این هواپیما چقدر زشت است، من به این هواپیما عشق می ورزم» (به نامی که خلبانان برای A-10 انتخاب کرده اند دقت کنید: گراز زگیل دار )
بهسازی های این هواپیما هنوز ادامه دارد. نصب سیستم مکان یابی جهانی (GPS) ، نصب سیستم ناوبری اینرسیایی (INS) از این جمله هستند. همچنین یک سیستم پردازش اطلاعات همانند آنچه که در F-15 و F-16 نصب شده است برای A-10 در نظر گرفته شده است که با کمک آن می توان اطلاعات ماموری;ت، مسیر پروازی و دیگر اطلاعات را پیش از انجام ماموریت به کامپیوتر دستگاه سپرد.

مدت زمان مورد نیاز برای انجام سرویس
مدت زمان استاندارد سرویس این هواپیما پس از 8000 ساعت است. هرچند که پس از اصلاحات انجام شده در سال 2005 این زمان به 12000 ساعت افزایش یافته است که انجام این اصلاحات مدت زمان در سرویس ماندن این جنگنده را تا سال 2016 تضمین می کند. اما با انجام تغییرات جدید اعمال شده، زمان سرویس تعمیراتی این هواپیما را بین 18000 تا 24000 ساعت افزایش خواهد داد و باعث خواهد شد این جنگنده تا سال 2028 همچنان در سرویس باقی بماند.

برخی مشخصات فنی A-10
ماموریت: پشتیبانی نزدیک از عملیات نیروهای زمینی
سازنده: Fairchild Republic Co.
پاور: دو موتور توربوفن ساخت جنرال الکتریک TF-34-GE-100
کشش: 9065 پوند برای هر موتور
طول بدنه: 53 فوت و 4 اینچ (16/16 متر)
ارتفاع: 14 فوت و 8 اینچ (42/4 متر)
طول دو سر بال: 57 فوت و 6 اینچ (42/17 متر)
حداکثر سرعت: 420 مایل بر ساعت (56/0 ماخ = 676 کیلومتر بر ساعت)
حداکثر وزن هنگام برخاست: 51000 پوند (22950 کیلوگرم)
برد عملیاتی: 800 مایل (1280 کیلومتر)

تسلیحات:
یک توپ بسیار قدرتمند 30 میلی متری GAU-8/A
تا 16000 پوند (7200 کیلوگرم) انواع تسلیحات در 8 مقر زیر بالها و 3 مقر زیر بدنه
قابلیت حمل انواع منحرف کننده های موشکهای ضدهوایی نظیر Flare ، Chaff و سیستم های پیشرفته ی اخلاگر الکترونیک
انواع راکتهای 75/2 اینچی (7 سانتی متری)
انواع بمب های سقوط آزاد نظیر MK82 و MK84 و MK77 و MK20 و بمب های سری CBU
موشکهای هدایت شونده ی تلویزیونی AGM-65 ماوریک
موشک هوا به هوای سایدوایندر AIM-9M
بمب های هدایت لیزری GBU10 و GBU12

قیمت: 13 میلیون دلار

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀




اف-۴ فانتوم (F-4 phantom) (فانتوم به انگلیسی به معنای شبح)هواپیمای دو خلبان ۲ موتوره مافوق سرعت صوت و دوربردی است که توانایی عملکرد در همه شرایط آب و هوایی را دارد. شرکت مک‌دانل داگلاس این هواپیما را تا اواخر دهه ۱۹۷۰ برای نیروی دریایی ایالات متحده می‌ساخت. اوج کاربرد این هواپیما در دوران جنگ ویتنام بود.

دولت ایران در سال ۱۹۷۴ تعداد ۲۰۹ فروند از اين جنگنده را خريد که در جنگ ايران و عراق نقش مهمی ايفا كرد. این هواپیما هنوز در نیروی هوایی ایران خدمت می‌كند كه در انواع E و D ,RF4E می‌باشند.


خصوصیات اف-۴ فانتوم در پرواز

در جنگ‌های هوایی بزرگترین برتری فانتوم قدرت شتاب آن بوده است. حتی این حالت باعث می‌شود خلبان‌های متبحر هم قبل از پرواز تصمیم نهایی بگیرند که با آن پرواز کنند یا نکنند. هواپیمای غول پیکر فانتوم که برای شلیک موشک‌های هدایت شونده با رادار طراحی شده بودند چابکی رقبای ساخت شوروی خود را نداشتند و در مانورهای سخت دچار مشکل ادورس یا (adverse yaw) می‌شدند. با وجود اینکه هواپیما دچار پیچ خوردن‌های غیر قابل کنترل می‌شد، خلبانان معتقد بودند که هواپیما انعطاف خوبی در عملکرد دارد و پرواز با آن راحت است. در سال ۱۹۷۲ مدل اف-۴ ای ارتقاء داده شد به طوری که در سرعت‌های بالا هم می‌توانست مانور بدهد.

موتورهای جی ۷۹ دود سیاه غلیضی را تولید می‌کرد که فانتوم‌ها را از دور قابل شناسایی می‌کرد. خلبانها این دود را با بکار گیری حالت پس سوز از میان می‌بردند اما این کار راندمان سوخت را کم می‌کرد. بعضی از خلبان‌ها پس سوز را در یک موتور هواپیما استفاده می‌کردند که این کار روی شتاب هواپیما همان تاثیر را میگذاشت که از پس سوز در هر دو موتور استفاده شود و از طرفی هم دود به شدت سیاه غلیظ موقعیت هواپیما را مشخص نمی‌کرد.

یکی از ضعف‌های بزرگ فانتوم در طراحی‌های اولیه آن نبود مسلسل داخلی در آن بود و برای دوره کوتاهی عقیده بر این بود که جنگندگی با آن در سرعت‌های مافوق صوت غیر ممکن است و در واقع به خلبانان یاد داده نمی‌شد که چگونه با این هواپیما با جنگنده‌های دیگر درگیر شوند. چون در عمل سرعت مادون سرعت صوت می‌شد. در نهایت این ضعف با اضافه کردن مسلسل ۲۰ میلیمتری ام۶۱ والکان در اف-۴ ای جبران شد.

 

فانتوم در خدمت نیروی هوایی ایران

نیروی هوایی شاهنشاهی در ابتدا تصمیم داشت جهت دور کردن میگهای نیروی هوایی شوروی، جنگنده اف-۱۱۱ را از کارخانه جنرال داینامیکس خریداری نماید. ولی با شکست پروژه این هواپیما، آمریکا تصمیم گرفت که جنگنده فانتوم را که در جنگ ویتنام امتحان خوبی پس داده بود را به ایران بفروشد. گفتنی است این هواپیما نیز در نبرد با جنگنده پیشرفته میگ-۲۵ ناکام ماند و ایران مجبور شد از شرکت گرومن سوپر جنگنده اف-۱۴ تام‌کت را خریداری نماید.

اولین اسکادران تخصصی جنگنده اف-۴ دی در ایران-۱۹۷۱

نیروی هوایی شاهنشاهی ایران بعد از نیروی هوایی اسرائیل دومین مشتری این جنگنده از لحاظ تعداد سفارش به‌شمار می‌رود. تعداد دقیق فانتوم‌های تحویل شده به ایران از سوی آمریکا دقیقاً مشخص نیست. بر اساس یکی از برآوردها، ۲۹ فروند اف-۴ دی، ۱۶۲ فروند اف-۴ ای و ۱۷ فروند آراف-۴ ای به ایران تحویل داده شده است.منبع خبری دیگری روال سفارش و تحویل فانتوم‌ها به ایران را به این ترتیب معرفی کرده:سفارش ۳۲ فانتوم اف-۴ دی در ۱۹۶۷ و تحویل آنها در سپتامبر ۱۹۶۸، سفارش ۱۷۷ اف-۴ ای و ۱۶ آراف-۴ ای در ۱۹۷۳ و تحویل آنها در ۱۹۷۷.

بسیاری از تجهیزات اضافه و قطعات یدک خریداری شده در آمریکا نگهداری می‌شده‌اند. خلبانان ایرانی این جنگنده در آمریکا و پاکستان دوره‌های آموزشی را طی کرده بودند. نیروی هوایی شاهنشاهی ایران از این جنگنده در جنگ ظفار و کمک به سرکوب شورشیان عمان و همچنین پاسداری از مرزهای شمالی و غربی ایران در برابر تجاوزات هوایی پراکنده شوروی و عراق استفاده نموده است.

بعد از انقلاب ۱۳۵۷ و قطع رابطه ایران و آمریکا، این احتمال وجود دارد که این جنگنده با قطعات اصلی و مادر تجهیز نشده باشد. در طول جنگ ایران و عراق نیز ایران قطعات یدکی این جنگنده را از طرق مختلفی تامین می‌کرد. گاه این قطعات را در چهاچوب توافقاتی همچون ماجرای ایران-کنترا به طور مستقیم از آمریکا تامین می‌کرد. گاه با کمک دلالان اسلحه اسرائیلی به طور مخفیانه، و گاه نیز موتورهای ساخت رولز-رویس پی‌ال‌سی را از کشورهای اروپایی عضو پیمان ناتو خریداری و بجای موتورهای اصلی بدون قطعات یدکی جایگزین می‌کرد.

مشخصات عمومی

    * خدمه: ۲
    * طول: ۶۳ فیت ۰ اینچ (۱۹٫۲ متر)
    * پهنای بال: ۳۸ فیت ۴٫۵ اینچ (۱۱٫۷ متر)
    * ارتفاع: ۱۶ فیت ۶ اینچ (۵٫۰ متر)
    * بال: مساحت ۵۳۰٫۰ فیت مربع (۴۹٫۲ مترمربع)
    * ماهیواره: NACA ۰۰۰۶٫۴-۶۴ root, NACA ۰۰۰۳-۶۴ tip
    * وزن خالی: ۳۰٬۳۲۸ پوند (۱۳٬۷۵۷ کیلو)
    * وزن بارگیری: ۴۱٬۵۰۰ پوند (۱۸٬۸۲۵ کیلو)
    * بیشینه وزن برخاست: ۶۱٬۷۹۵ پوند (۲۸٬۰۳۰ کیلو)
    * پیشرانه: ۲× J79-GE17A توربوفن اکسیال کمپرسور, ۱۷٬۸۴۵ پوند نیرو (۷۹٫۴ کیلونیوتن) هرکدام
    * نسبت کشیدن بلند کردن از صفر ۰٫۰۲۲۴
    * مساحت کشش: ۱۱٫۸۷ ft² (۱٫۱۰ m²)
    * نسبت بعد بال: ۲٫۷۷
    * ظرفیت سوخت ۱٬۹۹۴ گالون، با سه مخزن سوخت، ۳۳۳۵ گالون.
    * حداکثر وزن برخاست: ۳۶٬۸۳۱ پوند

عملکرد

    * سرعت بیشینه: ماخ ۲٫۲۳ (۱٬۴۷۲ مایل بر ساعت, ۲٬۳۷۰ کیلومتر بر ساعت) در ۴۰۰۰۰ فیتی
    * سرعت پیمایش: ۵۰۶ گره (۵۸۵ مایل بر ساعت، ۹۴۰ کیلومتر بر ساعت)
    * شعاع عملیاتی: ۳۶۷ ۳۶۷ ناتیکال مایل (۴۲۲ مایل، ۶۸۰ کیلومتر)
    * برد ترابری: ۱٬۴۰۳ ناتیکال مایل (۱٬۶۱۵ مایل, ۲٬۶۰۰ کیلومتر) با سه مخزن سوخت اضافی
    * سقف پروازی: ۶۰٬۰۰۰ فیت (۱۸٬۳۰۰ متر)
    * نرخ اوج‌گیری: ۴۱٬۳۰۰ فیت بر دقیقه (۲۱۰ متر بر ثانیه)
    * بارگیری بال: ۷۸ پوند بر فیت مربع (۳۸۳ کیلو بر مترمربع)
    * نسبت بلندکردن به کشیدن: ۸٫۵۸
    * نسبت نیرو به وزن: ۰٫۸۶ با وزن پر
    * مسافت برخاست: ۴٬۴۹۰ ft (۱٬۳۷۰ m) at ۵۳٬۸۱۴ lb (۲۴٬۴۱۰ kg)
    * مسافت فرود: ۳٬۶۸۰ ft (۱٬۱۲۰ m) at ۳۶٬۸۳۱ lb (۱۶٬۷۰۶ kg)

جنگ‌افزار

    * تا ۱۸۶۵۰ پوند (۸۴۸۰ کیلو) مهمات در ۹ جایگاه خارجی، شامل بمبهای چندمنظوره، بمبهای خوشه‌ای، بمبهای هدایت لیزری و تی‌وی، پاد راکت، موشکهای هوا به زمین، مهمات ضد باندفرودگاه، موشک ضد کشتی، پادهای هدف‌گیری، پدهای شناسایی، تسلیحات هسته‌ای. پادهای حمل و مخزن سوخت هم قابل به‌کارگیری است.

 

مشخصات فنی
اف-۴ فانتوم ۲
F-4E-81st-tfs.jpg
نوع هواپیما     هواپیمای رهگیر
جنگنده-بمب‌افکن
چندمنظوره
کشور سازنده     ایالات متحده
شرکت سازنده     مک دانل داگلاس
تاریخ نخستین پرواز     ۲۷ می ۱۹۵۸
تاریخ رونمایی     ۳۰ دسامبر ۱۹۶۰
وضعیت کنونی     ۶۳۱ فروند فعال در کشورهای غیر از ایالات متحده، همچنین به عنوان درون در آمریکا فعال است.
بکارگیرنده(ها)     نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا
نیروی دریایی ایالات متحده
گارد ساحلی ایالات متحده آمریکا
نیروی هوایی ایران
نیروی هوایی اسرائیل
آغاز ساخت     ۱۹۵۸-۱۹۸۱
تعداد ساخته‌شده     ۵٬۱۹۵ فروند
بهای هر فروند     ۲٫۴ ملیون دلار ایالات متحده مدل اف-۴ای

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

F-5 به عنوان يك جنگنده صادراتي ارزان قيمت در راستاي برنامه هاي كمك نظامي به كشورهاي هم پيمان آمريكا توليد شد. F-5 يك جت جنگنده دو موتوره كوچك با سطح بال كم و بهينه سازي شده جهت تعمير و نگهداري آسان بود. F-5 هيچگاه در مقياس وسيع توسط نيروي هوايي آمريكا به كار گرفته نشد ؛ اما به واسطه داشتن خصوصيات مشابه با MIG-21 ، از آن به عنوان هواپيما متخاصم ( در مانورهاي هوايي ) استفاده مي شد. F-5A ( كه 799 فروند از آن توليد شد) يك هواپيماي بسيار ابتدايي با حداقل تجهيزات بود ، حال آنكه F-5 E Tiger II ( كه 1166 فروند از آن توليد شد) داراي قابليتهاي بسيار بيشتري بود. نهايتاٌ هواپيماي اصلاح شده و تك موتوره F-5G با نام جديد F-20 توليد شد. دستكم 28 كشور F-5 را به كار گرفتند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات مدلهاي A و E هواپيماي F-5

F-5A Freedom Fighter
نوع: F-5A

كشور سازنده : آمريكا

ماموريت : جنگنده

سال ورود به خدمت : 1963

سرنشين : 1 نفر

موتورها : 2 * 1800 kg G.E. J85-GE-13

سطح بال : 15.79 m2

طول بال : 7.70 m

طول : 14.38 m

ارتفاع : 4.01 m

وزن بدون تسليحات : 3667 kg

حداكثر وزن : ------

حداكثر سرعت : 1490 km/h

برد : 15200 m

سقف پرواز : 15200 m

تسليحات : دو توپ 20mm

قيمت هر فروند : 5 ميليون دلار

---------------------------------------------------------

Northrop F-5E Tiger II

نوع: F-5E

كشور سازنده : آمريكا

ماموريت : جنگنده

سال ورود به خدمت : 1973

سرنشين : 1 نفر

موتورها : 2 * 22.24 kN G.E. J85-GE-21A

سطح بال : 17.28 m2

طول بال : 8.13 m

طول : 14.68 m

ارتفاع : 4.08 m

وزن بدون تسليحات : 4410 kg

حداكثر وزن : ------

حداكثر سرعت : 1.64 ماخ

حداكثر برد : 2860 km

سقف پرواز : 15790 m

تسليحات : دو توپ 20mm

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

F-5 يك جنگنده مافوق صوت با قيمت پايين ، تعمير و نگهداري آسان و قابليت كاربرد چندگانه است. بيش از 2000 فروند هواپيماي F-5 توسط نيروي هوايي آمريكا جهت استفاده كشورهاي هم پيمان آمريكا ساخته شد. F-5 كه به هواپيماي آموزشي T-38  ساخت كارخانه نورث روپ شباهت دارد ، براي ماموريتهاي متنوع پشتيباني زميني و رهگيري هوايي مناسب است. نخستين پرواز F-5 در 30 جولاي 1959 انجام و تحويل آن به فرماندهي تاكتيكي هوايي جهت آموزش خلبانان خارجي در آوريل 1964 آغاز شد. خلباناني از ايران و كره جنوبي اولين كساني بودند كه جهت هدايت F-5 آموزش ديدند. سپس خلباناني از نروژ ، يونان ، تايوان ، اسپانيا و ساير ملل جهان آزاد كه F-5 را در اختيار داشتند ، تحت آموزش قرار گرفتند.

 
يك نمونه آموزشي از هواپيماي F-5 موسوم به F-5B نخستين پرواز خود را در فوريه 1964 انجام داد. در سالهاي 67- 1966 ، يك اسكادران از هواپيماهاي F-5 نيروي هوايي آمريكا به منظور سنجش قابليتهاي عملياتي اين هواپيما به ماموريتي رزمي در جنوب شرق آسيا اعزام شد.
F-5 E Tiger II يك نمونه بسيار بهبود يافته تر نسبت به نمونه قبلي (F-5A Freedom Fighter ) بود. در طراحي مجدد به مدل E به عنوان يك جنگنده برتري هوايي مانورپذير ، سبك وزن و ارزان قيمت ، يك سيستم رادار كنترل آتش هوا به هوا و يك سيستم نشانه روي محاسبه گر زاويه افزوده شد. موتورهاي نيرومندتر J85 مستلزم افزايش طول و عرض هواپيما بود. طراحي مجدد بر روي ريشه بال جلو صورت گرفت تا به بال اين هواپيما ، ويژگي دلتا شكل سه گانه را بدهد. نخستين پرواز F-5 E در 11 اوت 1972 انجام شد و اولين واحد نيروي هوايي آمريكا كه آن را دريافت كرد ، 425th TFS at Williams AFB, Arizona بود كه مسئوليت آموزش خلبانان خارجي را جهت پرواز با F-5 بر عهده داشت. مشهورترين كاربرد Tiger II به عنوان هواپيماي متخاصم در آموزشگاه جنگ افزار جنگنده نيروي هوايي آمريكا در نوادا بود. خلبانان متخاصم اسكادران 64 جنگ افزار جنگنده (64th Fighter Weapons Squadron) ، در زمينه تاكتيكهاي شوروي ، آموزش مي ديدند و از هواپيماهاي F-5 E به منظور شبيه سازي ميگهاي 21 براي آموزش خلبانان نيروي هوايي آمريكا در مانورهاي هوايي استفاده مي كردند.


characteristics F-5E   (Tiger IIمشخصات جنگنده      (

ماموريت اصلي 

جنگنده سبك وزن 

نيروي محركه 

Two General Electric J85-GE-21B turbojets

تراست 

2x 5,013 lb

2x 22.3 kN

حداكثر سرعت 

1,082 mph

1,741 km

سرعت صعود اوليه 

574 ft/s

175 m/s

سقف پرواز 

51,800 ft

15,790 m

برد 

2,314 miles

3,724 km

شعاع عملياتي 

190 miles

306 km

وزن 

خالي

9,725 lb

4,410 kg

حداكثر هنگام برخاست 

24,725 lb

11,214 kg

طول بال 

26.7 ft

8.13 m

طول 

47.4 ft

14.45 m

ارتفاع 

13.35 ft

4.07 m

مساحت بال 

186 sq. ft

17.28 sq. m

تسليحات قابل حمل 

دو توپتسليحات در زير بالهاتا ميزان 3175كيلوگرم (موشكهاي هدايت شونده, بمب, راكت,، ECM,( يك موشك هدايت شونده در نوك هر بال

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

جنگنده اف-14 تامکت هواپیمایی دو موتوره، بال متغیر و دو سرنشینه می باشد که به منظور حمله، رهگیری و نابودی جنگنده های دشمن به صورت بیست و چهار ساعته و در هر وضعیت جوی و اقلیمی طراحی گشته است و قادر به انجام عملیات از روی ناو هواپیمابر نیز می باشد.

 

 

اف-14 قادر است به طور همزمان بیست و چهار هدف را به وسیله سیستم های راداری پیشرفته خود شناسایی کرده و به وسیله موشک فوق پیشرفته فینیکس- که بر روی هیچ جنگنده دیگری قابل نصب نمی باشد- شش فروند از آنان را نابود نماید. همچنین تسلیحات اف-14 شامل موشک های دیگری از جمله موشکهای هوا به هوای ساید ویندر AIM-9L، موشک اسپارو AIM-7 و موشک پیشرفته برد متوسط آمرام AIM-120 و ترکیبی از راکتها و بمب های دیگر نیز می شود. همانطوری که بیان شد، اف-14 جنگنده ای دارای دو خدمه و دو سکان عمودی و همچنین بال های متغیر می باشد. موتورهای اف-14 به طور موازی هم و در یک ساختار مرکزی شکل گرفته اند.

ترمز های بال پروانه ای اف-14 در بین دو سکان عمودی و در سطوح بالا و پایین بدنه واقع شده اند. باله ای این جنگنده به منظور جمع شدن اتوماتیک در هنگام پرواز البته همراه با یک کنترل دستی برای تغییر اندازه زاویه بالها در مواقع غیر پرواز برنامه ریزی شده اند. دو سکان عمودی، متمایل بر روی سطح بالایی موتور و منحرف به سمت خارج سوار شده اند. دامنه عادی جمع شدن بالها از 20 درجه تا 68 درجه و برای جاگیری کمتر روی عرشه ناوهای هواپیما بر تا 70 درجه می باشد. نا گفته نماند سرعت جمع شدن بالها 7/5 درجه بر ثانیه است. برای کنترل غلتش کمتر از 57 درجه اف-14، از بالچه هایی در نقطه ابتدایی بالها و نزدیک ورودی موتورها استفاده می نمایند که به صورت جداگانه عمل می نمایند. اگز از جلو به اف-14 نظری بیفکنیم، دو مدخل ورودی هوای بزرگ را مشاهده می نماییم که اندکی به سمت خارج متمایل شده اند. این اندک تمایل به منظور تقلیل مقاومت بین هوای موتور و لایه های جانبی ای موتور صورت گرفته است.گازهای اگزوز موتور ها از میان فلپ های مکانیکی متغیر، که در دور های مختلف موتور به اندازه معین و به طور منظم باز و بسته می شوند، خارج شده و فشار نیروی تولیدی موتور را ایجاد می نماید. اخیراً با استناد بر مطالعاتی که بر روی گازهای خروجی موتور های اف-14 انجام شد، نیروی دریایی محدودیت هایی را برای پرواز آن در ارتفاعات کم و سرعت های بالا در چنین فواصلی قرار داد و کاربرد سیستم پس سوز برای اف-14 های مدل D و B در هر ارتفاعی به جز موارد بحرانی و موقعیت های خطرناک نظامی و جنگی ممنوع گردید. اف-14 گرومن، اصلاً برای جایگزینی هواپیمای اف-4 فانتوم طراحی گردید و اولین اف-14 مدل A در اوسط دهه 1970 معرفی شد.

اف-14 مدل +A، مدل ارتقا یافته اف-14 A، با موتور های جدید جنرال الکتریک F-110، که هم اکنون هم در تمام ناوگان های دریایی آمریکا معمول است، بیش از یک حریف معمولی برای هواپیماهای هم سطح به شمار می آید. سیستم پالس دوپلر AWG-9 یک رادار چند حالته است که قادر به شناسایی بیست و چهار هدف به طور همزمان و شلیک مستقیم به شش عدد از آنان می باشد. البته این سیستم که در دهه 1960 طراحی شده است، یکی از قدیمی ترین سیستم های رادار هوا به هوا می- باشد که هنوز هم بسیار پرقدرت می نماید و با استفاده از نرم افزار های کنترلی جدید توانایی های آن برای تبدیل به یک سیستم برای قرن بیست و یکم افزایش می یابد.

کاکپیت اف-14 دارای یک سیستم هد آپ دیسپلی (HUD-Head Up Display) کیسرAN/AVG-12  و دستگاه نمایش موقعیت افقی و عمودی هواپیما می باشد. همچنین یک دستگاه دوربین راداری نورث راپ AN/AXX برای شناسایی هدف های ماورای دید بصری (BVR) در دوردست به کار می رود. در اف-14 یک سیستم تلوزیونی وضوح بالای مداربسته با قابلیت پخش انتخابی در هر یک از کاکپیت ها (FOV) نیز تعبیه شده است. این سیستم مدار بسته می تواند با نصب در کاکپیت عملیات را به وسیله سیستم تلوزیونی کاکپیت ها ضبط نماید. البته یک سیتم جدید تر نیز در حال نصب بر روی هرسه مدل اف-14 (A+,B,D) می باشد. تجهیزات الکترونیکی اف-14 نیز شامل رادار هشدار دهنده و کنترل AN/ALR-45، رادار هشدار گیرنده AN/ARL-50، سیستم پرتاب فلر یعنی همان گوی های آتشینی که باعث گمراه شدن موشک های حرارتی می شوند AN/ALE-29/39 که این سیستم در بین دو سکان عمودی در پشت بدنه هواپیما قرار گرفته است و سیستم سردرگم کننده رادار های دشمن Sanders AN/ALQ-200 Deception Jamming Pod می شود. 

 

 

 

 تامکت قابلیت حمل یک توپ 20 میلیمتری داخلی گتلینگ را که در سمت چپ بدنه واقع گشته است، دارا می باشد. این جنگنده می تواند انواع موشک های فونیکس، سایدویندر، اسپارو و موشک میان برد پیشرفته

AIM-120 را حمل نماید. بیش شش موشک فونیکس در چهار مقر زیر بدنه و بین موتور ها و دو مقر در قسمت ثابت بالها، دو سایدویندر در مقر های ثابت بالها و بالای موشک فونیکس می تواند حمل شود. اف-14 تامکت اولین پروازش را در 20 دسامبر 1970 و اولین پرواز عملیاتی اش را در سال 1973 انجام داد. قبل از انقلاب سال 1979، 79 فروند اف-14 به ایران تحویل شد. البته تعدادی از جنگنده های ارزشمند در جنگ میان ایران و عراق از بین رفتند. در سالهای اخیر نیروی دریایی آمریکا 699 فروند از این پرنده ارزشمند را در خدمت خود داشت.

معرفی مدل های گوناگون اف-14 تامکت

F-14 A  اولین نمونه گونه اف-14 می باشد. این مدل به وسیله دو موتور TF30-P414A تجهیز شده است. تعداد شصت فروند از اف-14 های مدل ای در حال تجهیز به سیستم اقدام متقابل هشدار و کنترل AN/ALR-67، سیستم لانتیرن LANTIRN و سیستم نمایش اطلاعات تاکتیکی قابل برنامه ریزی می باشند. همچنین در تمام سری ها اف-14 سیستم اتوماتیک کنترل پرواز (AFCS) در حال جایگزینی با سیستم کنترل پرواز دیجیتال (DFCS) می باشند. در اواخر دهه 1970، حوزه دفاع هوایی آمریکا مشکلات اساسی موتورهای اف-14 با موتور TF30 و هواپیماهای اف-16 و اف-15 با موتور های F-100 را ارزیابی و ازمایش نمود. آین حوزه به طور بسیار جدی به تحلیل مشکلات موتورهای اف-14 پرداخت.

سرانجام، تصمیم بر آن شد که به جای ارتقا دادن و بهبود بخشیدن موتور های عیب دار فعلی، بهتر است موتور های کاملاً جدیدی جایگزین این نوع موتور ها شوند، به طوری که موتور های جدیدی که در مدلهای پایانی اف-14 تعبیه شد، کاملاً تکافوی نیاز های آن را می کرد. همچنین موتورهای اف-14 مدل A نیز در حال بهبود بخشی هستند؛ چه بسا که اگر از ابتدا موتور های جانشین خوبی برای موتور های فعلی این مدل موجود بودند، این موتور ها موتور هایی نبود که نیروی دریایی حاضر به به کار گرفتن آن ها بر روی اف-14 باشد. در اواسط دهه 90 تنها تغییری که در اف-14 داده شد عبارت بود از معرفی یک سیستم کنترل کنترل پرواز دیجیتال که خلبان را از انجام مانور های خطرناک یا نا ایمن باز داشته ، بار مسئولیت و وظیفه را بر روی خلبان تقلیل داده و باعث می شود که خلبان نسبت به موقعیتی که در آن است، اقدام به بهترین عمل نماید.

سرمایه گذاری برای پیاده کردن این سیستم از سال 1996 شروع شد (حدود 80 میلیون دلار). همچنین سیستم تاکتیکی شناسایی هوابرد (TARPS) با سیتم دیجیتال آن جایگزین شده و سیستم پرتاب فلر بول به عنوان جزئی از برنامه کامل کننده اضافه خواهد گشت. البته اعمال این تغییرات، باعث تغییر نقش هوایی اصلی اف-14 A نخواهد شد. اف-14 مدل بی را می توان هم یک اف-14 مدل آ بازسازی شده بنامیم، هم یک جنگنده جدید به تمام معنا، که هر یک از این مدلهای بی با موتورهای پرقدرتF-110-GE-400، با موتور TF30-P414 اف-14 های قدیمی جایگزین شده اند، مجهز شده است. اف-14 تامکت، هواپیمایی آن اندازه پیچیده بود که خود نیروی دریایی آمریکا، در به کارگیری آن دچار مشکل بود. همچنین، آمریکا به هیچ وجه حاضر به انتقال این تکنولوژی به روس ها نبود، به طوری در اف-14 های ایرانی هم که امکان آن می رفت زمانی به چنگ روس ها بیفتند، قطعات کلیدی نشانگر تکنولوژی نوین آن حذف گشته بود.

به همین صورت، هنگامی که یک فروند تامکت از فرود موفق روی یک ناو هواپیمابر آمریکایی باز ماند، لاشه این هواپیما به سرعت و در کوتاهترین زمان، از بیم اینکه روس قطعات لاشه آن را از دریا بازیابی کنند، از دریا بیرون کشید. بر طبق آخرین اخبار، قرار است که در سال 2008، جنگنده نوین سوپر هورنت، جایگزین این جنگنده افسانه ای و به واقعیت جلوتر از زمان بشود. آیا واقعاً، هیچ جایگزینی برای اف-14 تامکت، که در زمان تولیدش سی سال جلوتر از زمان بود، وجود دارد؟

ایران تنها کشور استفاده کننده از تامکت در حال حاضر

پنتاگون اخیرا هواپیمای F-14 خود را از رده خارج کرده و در حال فروش قطعات مربوط به آن در دفتر فروش مازاد خود است و هم اکنون ایران تنها کشوری است که از هواپیما‌های F-14 استفاده می‌کند. استیفن بوگنی رئیس بازرسان صادرات هسته‌ای می‌گوید: استفاده ایران از این نوع هواپیما دلیلی است بر اینکه این کشور تلاش کند از راه‌های مختلف تجهیزات مربوط به آن را تهیه کند.

 

خبرگزاری آسوشیتدپرس در ژانویه ۲۰۰۷ در گزارشی جنجالی ادعا کرد وزارت دفاع آمریکا از طریق یک واسطه ، تجهیزات تسلیحاتی ممنوعه‌ای را به ایران فروخته است. این اقدام توسط یک دلال تسلیحات پاکستانی صورت گرفته که با شرکت در فروش محصولات اضافی پنتاگون، تجهیزات را خریداری و به ایران فروخته است. تجهیزات مورد نظر شامل بخش‌هایی از جت‌های جنگنده F-14 و اجزاء موشک است. 

به نوشته این خبرگزاری آمریکایی، البته بازرسان فدرال هنوز در مورد اینکه ایران توانسته باشد به آسانی اولویت‌های مورد نظر خود یعنی تجهیزات F-14 را از این طریق تهیه کند تردید دارند. پیش از این نیز یک واسطه توانسته بود تجهیزات جت‌های F-14 را که از فروش مازاد پنتاگون خریداری کرده بود به ایرانی‌ها بفروشد اما ماموران گمرک با شناسایی این محموله و مقصد آن، اقدام به توقیف محموله کردند. 


نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

هر جنگنده ای یا به طور کلی هر هواپیمایی، ویژگی یا خصوصیتی دارد که به وسیله آن برتری خود را بر رقیبانش اثبات می کند. اما جمع شدن تمام ویژگی ها و صفات مطلوب برای یک جنگنده در یک هواپیمای به خصوص، قدری مایه شگفتی است، اما واقعیت هم دارد و این مسئله در هواپیمای جنگنده ی اف-15 ایگل، رویایی حقیقی است.

 

باز هم باید به سال های جنگ سرد برگردیم، چرا که بی شک در این سالها، بزرگترین تحولات در علم هوانوردی روی داد و برای تشریح این تحولات، توصیف حال و هوای آن دوران، امری اجتناب ناپذیر است. در آن دوران، پس از آشکار شدن ضعف هواپیمای اف-4 فانتوم در برابر جنگنده های جدید روسیه، هواپیمای اسطوره ای اف-14 تامکت به خدمت نیروی دریایی آمریکا در آمد، اما نیروی هوایی همچنان از فانتوم های قدیمی استفاده می کرد. بسیاری از جمله خود شرکت گرومن به نیروی هوایی به خدمت گرفتن تامکت را پیشنهاد کردند، اما چه بهتر که نیروی هوایی هیچگاه این پیشنهاد ها را نپذیرفت چرا که نتیجه آن شد که هواپیمایی نوین به نام اف-15 ایگل که مخصوصاً برای نیروی هوایی و جنگ های هوا به هوا طراحی شده بود، متولد گردید.

 

به راستی F-15 چگونه جنگنده ای است

 

هواپیمایی که توسط شرکت مک دانل داگلاس طراحی شده بود، می توانست به شایستگی از عهده هر گونه جنگ هوایی برآید، خواه که این نبرد یک نبرد نزدیک یا Dog Fight یا خواه یک نبرد دور یا ماورای دید بصری یا BVR بود. شرکت مک دانل داگلاس برای طراحی اف-15، از شیوه های طراحی بال با جدید ترین متد های آیرودینامیکی بهره جست. اما با وجود این، در نخستین پروازهای این جنگنده که از 27 جولای 1972 آغاز شد، اشکالاتی همچون ناپایداری و لرزش شدید در بال ها در سرعت های نزدیک به سرعت صوت ظاهر گشت که بعداً با طراحی دوباره لبه حمله و لبه فرار بال و همچنین تغییراتی در پروفیل آن، این مشکلات نیز تا حدود زیادی برطرف گردید. اگرچه استفاده از فلز تیتانیوم که به مراتب از فولاد سبک تر و مقاوم تر است و همچنین به کاربردن دریچه های ورودی موتور متغیر، اجازه دستیابی به سرعت های بالای 2.5 ماخ را به اف-15 می داد، اما اجازه پرواز با این سرعت در حالی که هواپیما به طور کامل با تسلیحات مختلف لود شده است مشکلاتی را برای ادامه پرواز به وجود می آورد. بدین ترتیب، سرعت هواپیمای اف-15 در حالت مسلح به 1.78 ماخ محدود شده است و کامپیوتر های کنترل کننده سرعت، اجازه دستیابی به سرعت های بالاتر را به خلبان نمی دهند. طراحی هواپیمای اف-15، انقلابی در در طراحی کاکپیت هواپیماهای جنگنده نیز به شمار می آمد. این هواپیما با در اختیار گذاشتن کاکپیتی وسیع، دید بسیار عالی را برای خلبان فراهم آورده و نشان دهنده ها در بهترین وضعیت ممکن برای راحتی خلبان در جای خود قرار داده شده اند. پس از تولید 410 فروند از مدل های A و مدل آموزشی B از این هواپیمای تاکتیکی قدرتمند، مدل های C و D نیز با تغییراتی چون موتورهای نیرومندتر و رادار جدید AN/APG-70 معرفی شدند. در این میان، مدل C به محبوبترین مدل این هواپیما در بین دارندگان این جنگنده خوش ساخت تبدیل گردید. علاوه بر تغییرات مذکور، مدل C این هواپیما توانایی حمل دو مخزن سوخت اضافه در زیر هواکش موتورها را نیز دارابود که به نوبه خود، تاثیر به سزایی در افزایش برد این هواپیما در یک پرواز بدون سوخت گیری هوایی را داشتند. جالب این جاست که این هواپیما با سوخت گیری هوا به هوا می تواند مدت 15 ساعت تمام به انجام ماموریت به پردازد. اهمیت این مسئله هنگامی روشن می شود که بتوانید فشاری را که در چنین مدتی طولانی بر موتورها، سازه هواپیما و دستگاههای الکترونیکی هواپیما وارد می آید، تصور کنید. گفتنی است که اف-15، به داشتن محکم ترین بدنه جنگنده در دنیا مشهور است، چرا که بدنه ی این هواپیما در مانورهای جی شدید، می تواند تا بالای 9 جی یا 9 برابر شتاب جاذبه زمین را تحمل کند. اگر این مسئله به خوبی برایتان قابل درک نیست، باید اضافه کنیم که در این مانورها، وزن هواپیما به دلیل مقابله با شتاب جاذبه به حدود 225 تن می رسد!

 

F-15 E-Strike Eagle یا اف-15 بمب افکن

 

پس از موفقیت های بزرگی که اف-15 بدست آورد، کم کم از گوشه و کنار صحبت طرحی که این جنگنده موفق را تبدیل به یک بمب افکن سبک نماید شنیده می شد. در آن زمان، تنها بمب افکن سبک نیروی هوایی یعنی هواپیمای اف-111 بازنشست شده بود و می بایست هرچه سریعتر، جای خالی این بمب افکن پر می شد. در ابتدا، نیروی هوایی مخالف تبدیل اف-15 به یک بمب افکن بود، چرا که اعتقاد بر این بود که با تبدیل این جنگنده به بمب افکن، قابلیت های رزمی آن در نبردهای هوا به هوا به شدت کاهش می یابد. اما پس از پیاده ساختن این طرح، نتیجه کاملاً برعکس از آب درآمد. بله، اف-15 پتانسیل تبدیل به یک بمب افکن موفق را در حالی که هنوز هم واقعاً یک «عقاب» بود داشت.

 

این مدل از اف-15، در جنگ عراق در سال 1991، نقش عمده ای را در بمباران اهداف معین شده بازی کرد. گفته می شد در آن زمان تنها دو هواپیما با آسودگی کامل به انجام عملیات بر فراز عراق می پرداختند: یکی هواپیمای F-117 که یک هواپیمای مخفی از دید رادار بود و دیگری، همین اف-15 سترایک ایگل بود که به دلیل مانور پذیری و چالاکی بی حد و مرزش، به راحتی می توانست پس از انجام عملیات، منطقه نبرد را ترک کرده و بدون هیچ آسیبی به پایگاه بازگردد. فیلم های واقعی که از نبرد این هواپیما در زمان جنگ عراق تهیه شده است، مو را بر اندام راست می کند. اما این در حالی است که خلبانان این هواپیما، اظهار کرده اند که عملیاتشان را با آسایش کامل انجام داده اند.

 

F-15 با چه تسلیحاتی تجهیز شده است

 

هواپیمای اف-15 ایگل، همانند هواپیماهای قبلی نیروی هوایی، می تواند موشک های سایدویندر AIM-9 که یک موشک حرارت یاب است و همچنین موشک راداری اسپارو AIM-7 را حمل نماید، اما علاوه بر این موشک های همیشه در صحنه، موشک بسیار خطرناک و کشنده آمرام AIM-120 که یک موشک «شلیک کن، فراموش کن» است، می تواند روی هواپیمای اف-15 نصب شده و به راحتی سلطه آسمان پهناور را به «عقاب» واگذار نماید. چرا که حمل ترکیبی از این موشک ها به وسیله شاهین تیز پروازی چون F-15 دیگر جایی برای دیگر هواپیماها در آسمان باقی نمی گذارد.

 

 

 

سابقه نبردهای F-15 Eagle

 

1- اسرائیل، 1979: سرنگونی پنج فروند میگ سوریه

 

2- اسرائیل، 1981: حمله به راکتور هسته ای اوسیراک عراق

 

3- اسرائیل، 1982: حمله به لبنان توسط اسرائیل

 

4- عربستان سعودی، 1984: سرنگونی دو فروند فانتوم ایرانی به وسیله اف-15 های عربستان

 

5- اسرائیل، 1985: عملیات حمله اسرائیل به تونس

 

6- نیروی هوایی آمریکا، نیروی هوایی عربستان، 1991: شرکت در عملیات جنگ عراق

 

7- نیروی هوایی آمریکا، 1991: عملیات Northern & Southern Watch در جنگ عراق

 

8- نیروی هوایی آمریکا، 1995: عملیات در بوسنی و هرزگوین

 

9- نیروی هوایی آمریکا، 1998: عملیات روباه صحرا در عراق

 

10- نیروی هوایی آمریکا، 1999: عملیات در کوزوو به وسیله نیروهای متحد

 

11- نیروی هوایی آمریکا، 2001: عملیات جنگ افغانستان

 

12- نیروی هوایی آمریکا، 2003: عملیات آزادی عراق

 

مدل های مختلف F-15 Eagle

 

اولین نمونه ی هواپیمای اف-15 با نام F-15A به عنوان اولین نمونه این هواپیما به تعداد 355 فروند تولید گردید. مدل دو نفره یا مدل آموزشی این جنگنده با نام F-15B یا TF-15 به تعداد 57 فروند برای مقاصد آموزشی ساخته شد. مدل جدید این جنگنده یا سیستم های اویونیکی و موتورهای پیشرفته تر، با نام F-15C با برد بیشتر به تعداد 408 فروند توسط شرکت مکدانل داگلاس به تولید رسید. همچنین از همین مدل، مدلی آموزشی نیز با نام F-15D به تعداد 61 فروند طراحی و ساخته شد. مدل بعدی این هواپیما، مدل مشهور F-15E بود که همانطوری که گفته شد، دارای قابلیتهای چشمگیر هوا به زمین و توانایی بسیار در هدف قرار دادن اهداف زمینی بود. از هواپیمای اف-15، مدل های صادراتی نیز تولید گردید که از جمله ی آن ها می توان به اف-15 اسرائیلی، اف-15 های عربستان صعودی و اف-15 های ژاپن اشاره کرد که البته هواپیماهای ایگل ژاپن با کد J شناخته می شوند. همچنین، به تازگی، کره جنوبی نیز سفارش این هواپیما را به دولت آمریکا تسلیم کرده است که قرار است اف-15 های تحویلی به کره جنوبی، مدل K نامیده شوند. در سال های اخیر، برنامه هایی نیز برای تولید نمونه ای از اف-15 با کد PDF برای ایفای نقش هواپیمای F-22 با هزینه کمتر در نظر بود که سرانجام لغو شد.

 

هواپیمای اف-15 با آنکه بیش از 30 سال از حضورش در نیروی هوایی آمریکا و چندی از کشورهای دیگر می گذرد، اما بازهم جوان، نیرومند، سرحال و جنگنده می نماید. احتمال فراوان می رود که مدل های ابتدایی این جنگنده تا سال 2010 از خدمت بازنشسته شوند و مدل های جدیدتر نیز، پس از تکمیل حضور هواپیمای پیشرفته F-22، از خدمت نیروی هوایی ایالات متحده خارج شوند.

 

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


هواپیمای اف-16 فایتینگ فالکون، ساخت شرکت جنرال داینامیکز، جنگنده ای در کلاس کوچک و چند مأموریته می باشد که نخستین پرواز خود را با اولین نمونه خود در سال 1976 به انجام رساند. این هواپیما توانایی حمله به صورت هوا به هوا علیه هواپیماهای دشمن و هوا به زمین علیه تجهیزات زمینی برای مثال تانک ها و زره پوش های دشمن را به طور کامل و بهینه داراست.
فالکون در حقیقت آمیزه ای از هزینه نگهداری اندک و به صرفه و همچنین کارائی تسلیحاتی و تهاجمی بالاست. این جنگنده هم اکنون در اختیار نیروی هوایی ایالات متحده و همچنین متحدان این کشور مانند ترکیه یا امارات متحده عربی می باشد که البته خبرهایی از تحویل یکی از پیشرفته ترین مدل های این هواپیما با کد ئی و اف به امارات توسط آمریکا نیز منتشر شده است. در طراحی این هواپیما، از سیستم های به کار رفته در هواپیماهایی چون اف-15 و اف-111 نیز بهره برداری شده که البته قبل از به کارگیری این سیستم ها، عملیات ارتقا و به روز سازی کاملی نیز بر روی آن ها صورت گرفته است. با سوخت داخلی کامل، فالکون قادر به تحمل 9 برابر شتاب گرانشی زمین یا همان شتاب جی است که در مقابل مقدار حداکثر 4 جی برای به طور مثال رهگیر میگ 25، عددی بسیار مطلوب است. در گذشته، خلبانان به دلیل مقاوم نبودن کافی هواپیماهایشان، جرات انجام مانور های سنگین با بیش از 4 جی را نداشتند، اما همانطوری که می بینیم، امروزه این هواپیماها هستند که خلبانان را با مقاومتشان در هم شکته و آنان را تا مرز بیهوشی می برند. لازم به ذکر است که حداکثر شتاب جی قابل تحمل توسط انسان حدود هشت و نیم جی است که البته انسان برای لحظات کوتاهی مانند لحظه پرتاب از هواپیما توسط صندلی نجات قادر به تحمل هیجده جی فشار نیز می باشد.

 
در یک نبرد هوایی، مانورپذیری باورنکردنی فالکون و برد بسیار زیاد آن در مقایسه با هواپیماهای مشابه از همان ابتدا پیروز میدان را مشخص می سازد. رادار پیشرفته این هواپیما قادر به تشخیص اهداف در هر شرایط آب و هوایی و هر ساعت از شبانه روز بوده و حتی می تواند اهدافی را که برای جلوگیری از دید رادار در ارتفاع فوق العاده پایین پرواز می کنند، شناسایی نماید. در کاکپیت این هواپیما، در تمامی نشاندهنده ها و دستگاه ها اصل صراحت و اختصار رعایت شده و اطلاعات مختصر و مفید دسته بندی می شوند. همچنین در این هواپیما سیستم HUD نیز به کار برده شده که تمامی اطلاعات پرواز را بر روی شیشه جلوب خلبان منعکس ساخته و مانع از این می شود که خلبان هر لحظه چشم از روی هدف مورد نظر خود برداشته و برای آگاه شدن از وضعیت پرواز هواپیمای خود، مرتباً به نشان دهنده ها نگاه کند. کاناپی این هواپیما نیز از نوع حبابی بوده که دیدی بسیار عالی را از محیط اطراف برای خلبان فراهم می سازد که از این لحاظ بسیاری از خلبانان آن را به هلیکوپتر مانند می سازند. هواپیمای فالکون برای تامین نیروی خود از یک موتور پرات اند ویتنی یا جنرال الکتریک سود می جوید که این مورد بسته به نوع آن متغیر است و البته، موتور نوع جنرال الکتریک که در هواپیمای اف-15 و مدل سی و دی این هواپیما نیز به کار رفته است، قدرتمند تر بوده و قادر به تولید نیروی کشش استاتیکی معادل 27.000 پوند می باشد. ورودی هوای موتور این هواپیما در زیر بدنه قرار گرفته که ترکیب آیرودینامیکی خوبی را با بدنه به وجود آورده است. با اتکا به نیروی این موتور قدرتمند، این جنگنده قادر به پرواز با حداکثر سرعتی معادل دو ماخ در ارتفاعات بوده و سقف پروازی آن حداکثر پانزده کیلومتر است.
طول این هواپیما حدود پانزده متر و طول دو سر بال های آن نیز حدود ده متر است که از این جهت در کلاس هواپیماهای اندازه کوچک قرار می گیرد. حداکثر وزنی که این هواپیما قادر به حمل آن به آسمان است حدود هفده تن می باشد. این هواپیما می تواند با حداکثر شش موشک هوا به هوا اعم از موشک های سایدوایندر، آمرام و اسپارو تجهیز شده و برای حمله به اهداف زمینی نیز قادر است که به انواع موشک های هوا به زمین ماوریک و هارپون و بمب های مارک، جی دی ای ام و جی بی یو مسلح شود. همچنین برای نبرد های نزدیک، توپ یا مسلسل هنوز هم یک سلاح موثر به شمار می آید و به همین دلیل، این هواپیما از یک توپ بیست میلیمتری با حداکثر خشاب پانصد گلوله ای بهره می برد. در هدایت این هواپیما، از سیستم پرواز با سیم بهره جسته شده است، بدین گونه که خلبان با سوطح کنترلی مانند شهپر ها هیچ گونه ارتباط مکانیکی نداشته و سطوح کنترلی از طریق کامپیوتر هواپیما کنترل می شوند.

مشخصات :

وظیفه : جنگنده چند منظوره

مبنای قدرت : یک موتور توربوفن

نیروی پیشران : 12150 کیلوگرم

پیشینه وزن برخاستی : 16875 کیلو گرم
 
طول : 12.8 متر

ارتفاع : 2.8 متر

فاصله دوسر بال : 9.8 متر

سرعت : دو ماخ

سقف پرواز : 15000 متر

برد : 3900 کلیومتر

---------------------------------------------------------

آیا نیروی هوایی ایران جنگنده اف-16 را داراست؟
 

نیروی هوایی ایران در زمان حکومت شاه حدود 300 فروند هواپیمای اف-16 را نیز سفارش داده بود که قرار بر این بود که بعد از تحویل سری آخر هواپیماهای اف-14، تعداد مقرر از این هواپیماها نیز به ایران تحویل داده شود، که این عمل مصادف شد با انقلاب جمهوری اسلامی ایران و به تعلیق در آوردن عمل تحویل اف-16 ها به ایران.

البته در این جا باید ذکر شود که دو فروند اف-16 قبل از این اتفاقات به ایران تحویل شد که یکی از آنها برای عملیات تحقیقاتی اوراق گردید و دیگری در خدمت نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران یا نهاجا (IRIAF) می باشد. این هواپیما هرگز در جنگ تحمیلی به دلیل تعداد معدود به کار نرفت. گفتنی است هواپیمای اف-16 ساخته شرکت جنرال داینامیکز (General Dynamics) یکی از چالاک و چابک ترین هواپیماها در نبردهای نزدیک و یا داگ فایت است که این توانایی، در اثر سبکی وزن و خاصیت های آیرودینامیکی ویژه که در آن به کار رفته است، به وجود آمده است. در ضمن هواپیمای اف-16 از معدود هواپیماهای تک موتوره جنگنده می باشد که در خدمت است. البته گونه دیگری از اف-16 های معمولی نیز وجود دارد که به F-16 XL موسوم است و از بالهای بزرگتر و قابلیت حمل تسلیحات بیشتر و موتورهای نیرومندتر و در نهایت برد بیشتر بهره می برد.

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

تاريخچهء پيدايشجنگندهء F-18 بر پايهء يكي از جديدترين جنگنده‏هاي ساخت شركت نورثروپ، يعني Cobra YF-17 ساخته شد. در دههء 1970، YF-17 به منظور رقابت با جنگندهء F-16 جهت انتخاب «جنگندهء سبك» براي نيروي هوايي ايالات متحده طراحي و ساخته شد.


YF-17 Cobra
ولي در نهايت جنگندهء F-16 توسط نيروي هوايي انتخاب شد. در آن زمان، مقامات ارشد نيروي دريايي، دريافتند كه جنگندهء ساخت نورثروپ، توان بالقوه بسيار بيشتري نسبت به F-16 جهت جايگزيني هواپيماهاي قديمي نيروي دريايي، يعني A-7 Corsair دارد.

نورثروپ و مك دانل‏داگلاس تصميم گرفتند به طور مشترك، جنگندهء F-18 را براي ناوهاي هواپيمابر و جنگندهء A-18  را براي سپاه تفنگداران نيروي دريايي، توليد نمايند. اما اين دو پروژه كمي بعد باهم ادغام شدند و نتيجه جنگندهء چندماموريتهء F/A-18 از آب درآمد.
به منظور حفظ قابليتهاي چندماموريته، در قلب جنگندهء F-18 يك رادار پرقدرت چندحالتهء ساخت هيوز قرار داده شد كه هم در ماموريتهاي هوا به هوا و هم در ماموريتهاي هوا به زمين، موثر و كارا بود.
جنگندهء جديد، مجهز به سيستم‏هاي پيچيدة الكترونيكي، نمايشگرهاي تلويزيوني، موتورهاي قدرتمند، توانايي حمل انواع جنگ‏افزار و قابليت آئروديناميكي خاصي بود كه اجازه مي‏داد جنگنده بتواند با زاويهء حملهء بالاتري پرواز نمايد. در نهايت، جنگندهء F-18، فراتر از آن چيزي شد كه مورد انتظار بود با قابليت مانورپذيري خوب و توانايي بسيار موثر در انجام عملياتهاي متفاوت.
بدين ترتيب، جنگندهء F-18 با موفقيت وارد خدمت در ناوهاي نيروي دريايي و نيروي هوايي تفنگداران دريايي ايالات متحده شد و جايگزين جنگنده‏هاي A-7 و F-4 فانتوم گرديد.

F/A-18 موسوم به Hornet – به معني زنبور سرخ – جنگنده‏اي است دو نفره، دو موتور، چندمنظوره (جنگندهء تهاجمي) كه مي‏تواند هم از روي ناوهاي هواپيمابر عمل نمايد و هم از پايگاههاي زميني.
براي F/A-18 انبوهي از ماموريتهاي گوناگون تعريف شده است: ايجاد برتري هوايي، اسكورت جنگنده‏ها، خنثاسازي دفاع هوايي دشمن، عمليات جاسوسي و اكتشافي، هدايت عمليات هوايي، پشتيباني دور و نزديك هوايي و قابليت عمليات در شب.
F/A-18 جايگزين جنگنده‏هاي F-4B ،A-7 Corsair در دههء 1970 و جنگندهء A-6 Intruder در اواخر دههء 1990 شد.
F/A-18 به وسيلة سيستم ديجيتالي پرواز با سيم (Fly Bye Wire or FBW) كنترل مي‏شود كه اين امر كيفيت بسيار خوبي را در هدايت هواپيما سبب مي‎‏شود و موجب مي‏شود خلبان با سهولت بيشتري به هدايت جنگنده بپردازد. اين سيستم به هنگام مانورهاي سنگين، به خلبان اجازه مي‏دهد تا تمركز خود را بر روي عمليات و استفاده از تسليحات از دست ندهد.
نسبت كشش به وزن اين هواپيما در حالت خشك (بدون پس‏سوز) نيز فوق‏العاده است و اين جنگنده در هنگام برخورد با دشمن، از توانايي خوبي در استفاده از قدرت بالاي موتور در حالت بدون پس‏‎سوز پيدا مي‏كند.

قدرت بالاي اين جنگنده كه توان خوبي در خارج شدن از مهلكه را مي‏دهد مورد تاييد اغلب خلبانان هورنت است. علاوه بر اين، F/A-18 اولين جنگندهء نيروي دريايي است كه سيستم‏هاي ديجيتالي را يكپارچه كرده است؛ (MUX) مدار انتقال اطلاعاتي است كه تعدادي ورودي را به تعداد كمتري خروجي تركيب مي‏كند. حسن اين نوع طراحي اين است كه زمينهء ارتقاء مداوم را به شكل آسان‏تري فراهم مي‏سازد.
در طي 15 سال عمليات و تجربه، F/A-18 ثابت كرده است كه بهترين جنگندهء تاكتيكي براي ناوهاي هواپيمابر است. F/A-18 داراي شاخصه‏هاي نظامي مورد علاقهء فرماندهان نيروي دريايي ايالات متحده است. F/A-18 اغلب ماموريتهاي خود را در يوگوسلاوي و عراق با موفقيت به انجام رسانده است و تنها نقصان اين جنگنده، كمبود سوخت جهت مداومت پروازي بيشتر است.

گونه‏هاي مختلف F-18

F/A-18A/B Hornet
در اين مدل‏، عمده مشخصات و ريزه‏كاري‏هاي جنگندهء YF-17 حفظ شده است، با اين حال از دل اين هواپيما‏، جنگندهء جديد F-18 سربرآورده است؛ جنگنده‏اي يك نفره، با قابليت تهاجمي كه انبوهي از تكنولوژي‏هاي جديد و سيستم‏‎هاي ديجيتالي كامپيوتري در آن به كار رفته است. در كابين اين جنگنده، از يك جفت سيستم لولهء‌ اشعهء كاتد به عنوان نمايشگر اطلاعات استفاده شده است و سيستم كنترل بر اساس ارزيابي دستورات خلبان, كنترل پرواز را شبيه‏سازي مي‏كند. سيستم‏هاي تعبيه شده در اين جنگنده براي دو ماموريت در نظر گرفته شده‏اند. (احتمالن منظور ايجاد برتري هوايي و عمليات زميني - ضد كشتي مي‏باشد)

در حين طراحي، نوع آموزشي (دو سرنشينه) نيز به تعداد اندك و به نام TF/A-18 ساخته شد. اين نوع نيز بر اساس مدل F/A ساخته شد و تنها شامل اندك تغييراتي شد، ضمن اينكه نوع دو سرنشينه نيز با حفظ قابليت انجام عمليات نظامي ساخته شد.

اولين پرواز F/A-18 به تاريخ نوامبر 1978 انجام شد. F/A-18 و نوع دو سرنشينه نيز كه بعدها به نام F/A-18B ناميده شد، مورد آزمونهاي گوناگون پروازي در مركز آزمون نيروي دريايي (Naval Air Test Center) قرار گرفت.
در حين اين آزمونها، بر روي نقاط ضعف و مشكلات جنگنده (به خصوص قطعات جديد) تمركز زيادي انجام گرفت و اين ارزيابي، باعث شد قطعاتي كه به نوعي مشكلاتي در طراحي داشتند، با طراحي مجدد، مشكلشان حل شود. اغلب قطعاتي كه مورد تغيير قرار گرفتند، قطعات ساخت‏افزاري و مكانيكي هواپيما بودند و سيستم‏هاي ديجيتالي، دستخوش تغيير نگشتند.
نوع اصلي جنگندهء F/A-18A (يك نفره) و نوع F/A-18B (دو نفره) به سال 1983 جايگزين جنگنده‏هاي F-4B و A-7 در ناوهاي هواپيمابر و سپاه تفنگداران نيروي دريايي (Marine Corps) شدند.
اين جنگنده‏ها به دليل قابليتهايشان (قابليت انجام ماموريتهاي متنوع و ميزان آمادگي بالا)، به سرعت نقش اصلي را در ماموريتهاي نظامي برعهده گرفتند.

قابليت اطمينان و سهولت تعمير و نگهداري، از مواردي بودند كه به هنگام طراحي اين جنگنده، مورد توجه قرار گرفتند. براي مثال F/A-18 ها، براي آزمايش از اطمينان سيستم‏ها، سه بار و هر بار ساعتها پرواز كردند در حالي كه نيمي از زمان مورد نياز براي تعمير اساسي‏شان گذشته بود. هورنت، بارها در ميدان نبرد واقعي مورد آزمايش قرار گرفت و هر بار، نقاط مثبت ادعا شده توسط طراحانش را مورد اثبات قرار داد: جنگنده‏اي بسيار قابل اعتماد، تهاجمي و همه كاره.

F/A-18 ها نقش مهمي را در جريان حمله به ليبي در سال 1986 ايفا كردند. آنها از روي عرشهء ناو هواپيمابر يواس‏اس كورال‏سي (USS CORAL SEA) به پرواز درآمدند و پدافند هوايي ليبي را با پرتاب موشكهاي سرعت بالاي هارم (HARM) نابود ساختند به طوري كه هنگام بمباران بن‏غازي، پدافند هوايي ليبي، كاملن خاموش شده و از كار افتاده بود.

F/A-18C/D Hornetبه دنبال موفقيت در استفاده از 400 فروند مدل A و B، نيروي دريايي ايالات متحده، به تاريخ سپتامبر 1987، نوع پيشرفته‏تر هورنت را به نام F/A-18C (يك نفره) و F/A-18D (دو نفره) مورد آزمايش قرار داد.
اين هورنت‏ها مي‏توانستند موشكهاي ميان‏برد هوا به هواي جديد آمرام (AMRAAM) و موشكهاي هوا به زمين حرارت‏ياب هدايت تلويزيوني ماوريك (Maverick) را حمل و پرتاب كنند.
دو سال بعد, مدلهاي C و D به قابليت عمليات در شب مجهز شدند. ضمنن اجزاء جديدي نيز اضافه شدند: غلاف ناوبر حرارت‏ياب ([url=http://www.thales-optronics.com/dos/products/air/details/navflir.shtml]NAVFLIR[/url])، تعبيهء جايگاهي براي نمايشگر سربالا (HUD)، عينك ويژهء ديد در شب (NVG)، چراغ‏هاي مخصوص درون آلات دقيق جهت عدم تداخل با عينك ديد در شب، يك نقشهء ديجيتالي از منطقهء نبرد به همراه نمايشگر رنگي مخصوص آن.
NAVFLIR مخفف navigation forward looking infrared
HUD مخفف head-up display
NVG مخفف night vision goggles

رادار F/A-18C مجهز به سنسوري جهت شبيه‏سازي زمين است كه اين امر توسط امواج رادار دقيق و قدرتمند داپلر از سطح زمين انجام مي‏شود. اين نقشهء تهيه شده، به خلبان اين امكان را مي‏دهد تا به اهداف زميني در شرائط نامساعد جوي يا در حالتي كه ديد ضعيفي وجود دارد، حمله كند. ضمن اينكه با توجه به نقشه و اهداف مشخص شناسايي شده روي آن، موقعيت دقيق هواپيما در آسمان مشخص مي‎شود، همچنين اين نقشه، قابليت بمباران دقيق و موثر را بيشتر مي‏كند.
انواع جديدتر ساخته شدهء F/A-18C از سال 1994 به بعد، به رادار ارتقاء يافتهء [url=https://wrc.navair-rdte.navy.mil/warfighter_enc/weapons/SensElec/RADAR/anapg73.htm]APG-73[/url] مجهز شدند كه اين رادار دقت بيشتري داشت و تصاوير بسيار تميزتري در صفحهء اسكن خود به نمايش مي‏گذاشت.

غلافهاي جستجوگر هورنت
در مدل F/A-18C كه مجهز به تجهيزات عمليات در شب شده است، يك غلاف مخصوص نصب مي‏شود. اين غلاف، ساخت كمپاني هيوز است و با كد AN/AAR-50 شناخته مي‏‎شود. اين غلاف شناسايي، اهداف زميني را از روي حرارت‏شان (نظير شليك گلوله يا گرم بودن موتور ادوات زميني) تشخيص مي‏دهد.
غلاف هدف‏ياب ديگر، با كد Loral AN/AAS-38 شناخته مي‏شود. اين غلاف با نام Night Hawk FLIR نيز شناخته مي‎شود و عملكردش نيز بر اساس حرارت‏يابي از اهداف زميني است.
وسيلهء ديگر، دوربيني قوي جهت ديد و شناسايي اهداف زميني در شب است. اين وسيله به نام GEC Cat's Eyes شناخته مي‏شود. تعداد 48 فروند جنگندهء F/A-18D (نوع دو نفره) به مدل RC (شناسايي – تجسسي) تغيير يافته‏اند. به همين منظور، به جاي مسلسل استاندارد اف18 كه M61 A1 نام دارد، يك جايگاه شناسايي از نوع الكترواپتيكالي نصب مي‎‏شود. اين جايگاه ويژه، داراي يك برجستگي است كه در واقع يك دوربين بسيار قوي چشمي با دو غلطك متحرك (جهت حركت دادن لنز به اطراف) مي‎‏باشد. ضمنن تمام مشاهدات، بر روي يك نوار ويدئو ضبط مي‏شوند.
RC مخفف reconnaissance

هورنت و عمليات طوفان صحرا
در اولين روز عمليات طوفان صحرا، دو جنگندهء F/A-18 در حالي كه عازم عمليات بمباران بوده و روي هركدام 4 بمب 2000 پاوندي بارگذاري شده بود، موفق شدند دو ميگ عراقي را سرنگون كنند، سپس بمبهاي خود را بر روي اهداف تعيين شده، رها ساختند.
در مدت زمان جنگ خليج فارس، اسكادرانهاي نيروي دريايي ايالات متحده، سپاه تفنگداران و F/A-18 هاي كانادايي، هر ساعت عمليات رزمي داشتند و ركوردي را در زمينهء قابليت اطمينان در طول نبرد با حمل و فروانداختن دهها تن بمب بر روي عراق، برجاي گذاشتند.
(لازم به ذكر است كه يك فروند F/A-18C نيروي دريايي ايالات متحده در روز 17 ژانويه 1991 در يك نبرد هوايي با يك فروند MiG-25PD عراقي، سرنگون گشت)

نيروي دريايي ايالات متحده به تاريخ 18 مي 1998 اعلام كرد كه اسكادرانهاي F/A-18 خود را از ساحل شرقي به پايگاه نيروي دريايي در ساحل ويرجينيا (Oceana) و پايگاه سپاه تفنگداران در Beaufort (شهري در ساحل كاروليناي جنوبي) منتقل مي‏كند. به همين دليل 9 اسكادران عملياتي، شامل 156 فروند هواپيما به Oceana انتقال يافتند و 2 اسكادران ديگر شامل 24 فروند هواپيما نيز به Beaufort منتقل شدند. اولين اسكادران در پائيز 1998 منتقل شد و در كل انتقال 11 اسكادران عملياتي تا پايان اكتبر 1999 تكميل گشت.

در تمام طول مدت خدمت اين جنگنده‏ها، هرساله سيستم‏هاي تسليحاتي، سنسورهاي مربوطه و غيره ارتقاء مي‏يابند. آخرين سري از جنگنده‏هاي F/A-18C/D كه ارتقاء يافتند به سيستم‏هاي چون عمليات در شب، سيستم افزايش دقت در هدف‏گيري، تكنولوژي كاهش ديده شدن توسط رادار دشمن و غيره مجهز شدند. اي در حالي است كه هيچكدام از اين سيستم‏ها تا سال 1991 بر روي مدلهاي A و B وجود نداشتند و سطح سيستم‏هاي آويونيك، الكتريك و مقدورات پروازي براي ارتقاء محدوديت داشتند.
علاوه بر اينها، نقص ديگري نيز در طراحي اين جنگنده وجود داشت و آن اين بود که هنگامي که در مدلهاي ‍C و D ، جنگندهء خالي با مهمات و سوخت کامل بارگذاري مي شد، به هنگام انجام ماموريت‏ايش، دچار کمبود سوخت شده و نمي‏توانست به همهء اهداف تعيين شده‏اش حمله کند و از اين رو گاهن با مهمات مصرف نشده و حداقل سوخت به ناو هواپيمابر باز مي‏گشت. در واقع برد پروازي کافي براي ماموريتهاي تعيين شده‏اش نداشت.

کاربران
F/A-18 در مدلهاي A، B، C و D سالها براي نيروي دريايي ايالات متحده و هشت کشور خارجي خدمت کرد. اين کشورها عبارتند از: استراليا، کانادا، فنلاند، کويت، مالزي، اسپانيا، سوئيس و تايلند.
اگرچه چشم اندازي براي توليد آتي مدلهاي C و D ديده نمي‏شود، ولي اين جنگنده‏ها سالها به منظور پرکردن خلاء جنگنده‏هاي ناونشين در نيروي دريايي ايالات متحده تا ورود به خدمت جنگنده‎هاي بزرگتر، دورپروازتر و باقابليت‏تر مدلهاي E و F در خدمت باقي خواهند ماند.

آشنايي با سوپر هورنت: F/A-18E/F Super Hornet

تفاوت سوپرهورنت با مدل معمولي
جنگندهء چندماموريتهء F/A-18E/F موسوم به «سوپرهورنت» در واقع مدلي ارتقاء يافته از جنگنده‏هاي مدل C و D مي باشد که پيشتر قابليت عمليات در شب به آنها افزوده شده بود. سوپرهورنت فرماندهي گروه عمليات رزمي هواپيماهاي ناونشين را فراهم خواهد آورد زيرا داراي برد پروازي بيشتر و قابليت حمل مهماتي است که توسط جنگنده هاي بازنشستهء A-6 حمل مي‏شود.
مدلهاي E و F (نسبت به مدلهاي قبلي) داراي 4.2 فوت درازاي بيشتر، 25% مساحت بال بيشتر و قابليت حمل 33%  بيشتر سوخت در مخازن داخلي هستند که اين سوخت اضافه تا 41% برد عملياتي و تا 50% استقامت پروازي آنها را افزايش مي‏دهد.



در سوپرهورنت همچنين دو جايگاه حمل مهمات باهم ادغام شده‎اند. اين به معني افزايش ميزان بارگذاري مهمات به دليل مخلوط کردن محل بارگذاري انواع جنگ افزارهاي هوا به هوا يا هوا به زمين مي‎باشد.
سوپرهورنت همچنين مي‎تواند انواع مختلفي از تسليحات به اصطلاح هوشمند را حمل کند. از جملهء اين مهمات مي‏توان به جديدترين بمبهاي هدايت شونده به وسيلهء ماهواره نظير JDAM و JSOW اشاره کرد.

سوپر هورنت مي تواند 17.750 پاوند (8032 کيلوگرم) مهمات را در 11 مقر خارجي حمل تسليحات بارگذاري نمايد. اين جنگنده داراي راداري مخصوص کار در همه نوع شرائط آب و هوايي است که داراي توانايي رهگيري اهداف هوايي و سيستمي جهت افزايش دقت در پرتاب بمبهاي عادي يا هدايت شونده است.
دو محل بارگذاري در نوک بالها، چهار مقر در زير بالها براي حمل سوخت يا مهمات هوا به زمين و دو مقر در زير بدنه و نزديک دماغهء هواپيما جهت نصب موشکهاي هوا به هواي اسپارو يا غلافهاي شناسايي و يک محل در مرکز بدنه براي حمل مخازن سوخت يا تسليحات هوا به زمين است. ضمن اينکه يک مسلسل 20 ميلي متري از نوع M61 A1 Vulcan در نوک هواپيما تعبيه شده است.
ميزان حمل بارگذاري در سوپرهورنت به ميزان 9000 پاوند افزايش يافته است و قدرت موتور آن نيز از كشش 36000 پاوند به 44000 پاوند افزايش يافته است. در اين جنگنده از دو موتور پرقدرت توربوفن ساخت جنرال الكتريك به نام F414 استفاده شده است.
اگرچه در مدلهاي جديدتر ساخته شدهء C و D به ميزان كمي از تكنولوژي مدرن استفاده شده است، ولي در مدلهاي E و F از ابتدا و به طور گسترده از تكنولوژي‏هاي نوين استفاده شده و توان دفاعي آن نيز افزايش قابل توجهي يافته است.
سيستم پيشرفتهء جستجوگر مادون قرمز ساخت هيوز (ATFLIR)، سيستم اصلي هدفيابي جنگنده‏هاي E و F به شمار مي‏رود. اين سيستم همچنين قرار است در مدلهاي قبلي F/A-18 نيز نصب شود. غلاف ساخت هيوز، داراي جهت‏ياب و هدف‏ياب مادون قرمز بسيار دقيق اهداف مي‏باشد و از تكنولوژي نسل سوم اين نوع غلافها در آن استفاده شده است (MWIR) كه در ميان هواپيماهاي موجود، تكنولوژي بسيار برجسته‏اي به شمار مي‏رود.
ATFLIR مخفف The Hughes Advanced Targeting Forward-Looking Infra-Red
MWIR مخفف mid-wave infrared

اكنون پروژهء ارتقاء مدلهاي يك نفرهء C و دو نفرهء D آغاز شده است. اگرچه تا حد زيادي ظاهر مدلهاي C و D به هم شبيه است، ولي خروجي طرح ارتقاء، شامل دو گونهء مختلف از F-18 خواهد بود كه عمدهء تمركز برنامهء ارتقاء، بر روي قابليت عمليات در شب خواهد بود.
زماني، F-18B تنها جنگنده‏اي آموزشي بود ولي در جنگندهء F-18D، كابين عقب، مملو از نمايشگرهاي رنگي چندمنظوره و كليدهاي رهاسازي سلاح و كنترل آنها مي‏باشد كه اين امر به F-18، قابليت فرماندهي، پيشتازي عمليات و هدايت ساير جنگنده‏ها را جهت هدف‏يابي و نابودسازي اهداف، مي‏دهد.

توليد مدلهاي C و D در اواخر دههء 1990 پايان يافت و به جاي آنها F/A-18E و F/A-18F (سوپرهورنت) در خط توليد قرار گرفته است. مدلهاي كنوني A و B قرار است تا پايان سال 2015 و مدلهاي C و D تا پايان سال 2020 در خدمت باقي خواهند ماند. F-18 امروزه، انبوهي از مشتريان خارجي را براي خريد در پيش رو مي‏بيند.

تاريخچه اولين پرواز
F-18A به تاريخ 18 نوامبر 1978
F-18C به تاريخ 3 سپتامبر 1986
F-18D به تاريخ 6 مي 1988

ورود به خدمت
F-18A به تاريخ 7 ژانويه 1983
F-18D به تاريخ نوامبر 1989

خدمه
F/A-18 A/C = يك نفر
F-18D = دو نفر، يك خلبان و يك افسر تسليحات

قيمت
35 ميليون دلار (سال 2003) براي مدل F/A-18E

ابعاد
طول: 56 فوت = 17.07 متر
فاصلهء دو سر بالها: 37.50 فوت = 11.43 متر
ارتفاع: 15.25 فوت = 4.66 متر
سطح بالها: 400 فوت مربع = 37.16 متر مربع

اوزان
وزن خالي: 23.050 پاوند = 10.455 كيلوگرم
وزن عادي براي برخاستن:
36.710 پاوند = 16.650 كيلوگرم (جهت ماموريت نبرد هوايي)
49.225 پاوند = 22.330 كيلوگرم (جهت عمليات تهاجمي زميني)

حداكثر وزن قابل برخاستن: 56000 پاوند = 25.400 كيلوگرم

حجم مخازن سوخت
مخزن داخلي: 10.860 پاوند = 4.925 كيلوگرم
مخزن خارجي: 6.730 پاوند = 3.055 كيلوگرم
حداكثر وزن قابل بارگذاري: 15.500 پاوند = 7030 كيلوگرم

پيشرانه
دو موتور توربوفن ساخت جنرال الكتريك از نوع F404-400 با قابليت پس‏سوز
كشش هر موتور: 32000 پاوند = 142.400 نيوتن با استفاده از پس‏سوز

عملكرد
حداكثر سرعت: 1190 مايل بر ساعت = 1915 كيلومتر بر ساعت در ارتفاع 40000 فوتي (12190 متري) = 1.8 ماخ
نرخ اوج‏گيري: 45000 فوت در دقيقه = 13715 متر بر دقيقه
سقف پرواز خدمتي: 50000 فوت = 15240 متر

برد پروازي
در حالت شكاري (fighter mission) = 800 ناتيكال مايل = 1480 كيلومتر (رفت و برگشت)
در حالت تهاجمي (attack mission) = 1150 ناتيكال مايل = 2130 كيلومتر (رفت و برگشت)
برد عبوري: 1800 ناتيكال مايل = 3335 كيلومتر (با سه مخزن سوخت خارجي)

حد تحمل شتاب ثقل: نامعلوم (بنا بر گزارشي حدود 7.5 برابر g)

تسليحات
مسلسل 20 ميلي متري M61A1 Vulcan با 570 تير فشنگ
7 جايگاه حمل بار در زير بدنه و بالها و دو جايگاه در نوك بالها

تسليحات هوا به هوا
موشك ميان برد AIM-7 (اسپارو)
موشك كوتاه برد حرارت ياب AIM-9 (سايدوايندر)
موشك ميان برد AIM-120 (آمرام)
موشك كوتاه برد AIM-132 (آسرام)

تسليحات هوا به سطح
AGM-45 Shrike (شرايك)
AGM-62 Walleye (وال‏‎آي)
AGM-65 Maverick (ماوريك)
AGM-84 Harpoon (ضدكشتي)
AGM-84 SLAM
AGM-84 SLAM-ER
AGM-88 HARM (ضد رادار)
AGM-123 Skipper
AGM-154 JSOW

بمب
GBU-10/12/24 Paveway  (هدايت ليزري)
GBU-15 EO-guided (هدايت الكترواپتيكالي)
GBU-29/30/31/32/35 JDAM (هدايت شونده توسط ماهواره)
بمبهاي هسته‎‏اي B-57 و B-61 (استحكام‏شكن)
Mk 82/83/84 GP
Mk 20 Rockeye
BLU-107 Durandal
CBU-59 (بمب خوشه‏اي)

ساير مواردغلافهاي اغتشاش‏گر الكترونيكي (ECM pod)
غلافهاي راكت انداز

انواع توليد شده
YF-17 Cobra
جنگندهء توليد شده در طرح مناقصهء ساخت «جنگندهء سبك» براي نيروي هوايي ايالات متحده؛ اگرچه هيچگاه انتخاب نشد ولي نيروي دريايي از طرح آن براي توليد F/A-18 Hornet استفاده كرد.

F/A-18A
اولين مدل توليد شده به تعداد 371 فروند.

AF-18A
نوع يك نفره‏اي كه توسط نيروي هوايي كانادا خريداري شد. اين مدل بر اساس F-18A ساخته شد ولي اكنون همگي به سطح مدل F-18C ارتقاء يافته‏اند و قرار است تا سال 2011 در خدمت باقي بمانند. تعداد توليد شده: 57 فروند

ATF-18A
نوع دو نفرهء آموزشي جهت نيروي هوايي استراليا كه بسيار شبيه به مدل F-18B مي‏باشد. تعداد توليد شده: 18 فروند

CF-18A / CF-188A
نوع يك نفره‏اي كه توسط نيروي هوايي كانادا خريداري شد و بر اساس F-18A ساخته شده است با اين تفاوت كه داراي سيستم شناسايي اهداف در شب مي‏باشد كه در مدل A وجود ندارد. همچنين داراي سيستم ILS (سيستم فرود ايمن) و توانايي حمل غلافهاي راكت‏انداز LAU-5003 مي‏باشد. كانادا قصد دارد اين جنگنده‏ها را تا سال 2017 عملياتي نگه دارد. تعداد توليد شده: 98 فروند

EF-18A / C-15
نوع يك نفره‏اي كه توسط نيروي هوايي اسپانيا خريداري شد و بر اساس F-18A ساخته شده است، اما همگي تا سطح استاندارد نزديك به مدل F-18C ارتقاء يافته‏اند. تعداد توليد شده: 60 فروند

RF-18A
نوع شناسايي كه به تعداد بسيار اندك ساخته شده است و براي امور تحقيقاتي در اختيار نيروي دريايي و سازمان ناسا قرار دارد.

F/A-18B / TF/A-18Aنوع دو سرنشينهء آموزشي، توليد شده به تعداد 40 فروند

CF-18B / CF-188B
نوع دو سرنشينهء آموزشي براي كانادا، توليد شده به تعداد 40 فروند

EF-18B / CE-15
نوع دو سرنشينهء آموزشي براي اسپانيا، توليد شده به تعداد 12 فروند

F/A-18C
نوع ارتقاء يافتهء مدل تك سرنشينه كه قابليت پرتاب موشك هوا به هواي AIM-120 (آمرام) و موشك هوا به زمين AGM-65 (ماوريك) به آن افزوده شده است. همچنين سيستم‏هاي الكترونيك آن ارتقاء يافته، نوع جديدي از صندلي پرتاب شونده بر رويش نصب شده و باريكه‏هاي كوچكي به لبه‎هاي حملهء بالها جهت كاهش اثرات نوسانات پروازي و افزايش ميزان زاويهء حمله، بدان افزوده شده است. تعداد توليد شده: 355 فروند

KF-18C
نوع تك سرنشينه‏اي كه به كويت فروخته شده و براساس F-18C ساخته شده است. تعداد توليد شده: 32 فروند

KAF-18D
نوع دوسرنشينهء آموزشي مخصوص كويت. توليد شده به تعداد 8 فروند

F/A-18D
نوع دو سرنشينه مخصوص عمليات در شب، جهت سپاه تفنگداران نيروي دريايي ايالات متحده، شامل سيستم‏هاي الكترونيكي ارتقاء يافتهء مشابه مدل C.

F/A-18E/Fمهمترين مدل ارتقاء يافته از جنگندهء F-18 موسوم به «[b]سوپر هورنت[/b]» با بدنه‏اي كشيده‏تر و بالهاي بزرگتر.

Hornet 2000
مدل جديدي كه توسط شركت مك‏دانل‏داگلاس پيشنهاد داده شده است با بال و دم بزرگتر، بدنهء كشيده‏تر، موتورهاي جديدتر، كابين ديجيتالي بسيار پيشرفته‏تر، كه احتمالن جايگزين مدلهاي E و F خواهد شد.

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------
سابقهء عملياتهاي انجام شده
* ليبي – عمليات ال دورادو كانيون – اجرا شده توسط نيروي دريايي ايالات متحده – به سال 1986 (Operation El Dorado Canyon)
* عراق – عمليات طوفان صحرا – اجرا شده توسط كانادا، نيروي دريايي و سپاه تفنگداران نيروي دريايي ايالات متحده به سال 1991 (Operation Desert Storm)
* عراق – سلسله عمليات مراقبت هوايي در منطقهء‌ جنوبي پرواز ممنوع بين سالهاي 1991 تا 2003 – اجرا شده توسط نيروي دريايي و سپاه تفنگداران نيروي دريايي ايالات متحده (Operation Southern Watch)

* بوسني و هرزگوين – اجرا شده توسط اسپانيا، كانادا، نيروي دريايي و سپاه تفنگداران نيروي دريايي ايالات متحده به سال 1995 (Operation Deliberate Force)

* عراق – عمليات روباه صحرا – اجرا شده توسط نيروي دريايي ايالات متحده به سال 1998 (Operation Desert Fox)

* كوزوو – عمليات نيروهاي متفقين – اجرا شده توسط اسپانيا، كانادا و نيروي دريايي ايالات متحده به سال 1999 (Operation Allied Force)

* افغانستان – عمليات آزادسازي افغانستان - اجرا شده توسط نيروي دريايي و سپاه تفنگداران نيروي دريايي ايالات متحده به سال 2001 تاكنون (Operation Enduring Freedom)

* عراق – عمليات آزادسازي عراق - اجرا شده توسط استراليا، نيروي دريايي و سپاه تفنگداران نيروي دريايي ايالات متحده به سال 2003 تاكنون (Operation Iraqi Freedom)

كاربران هورنتاستراليا، كانادا، فنلاند، كويت، مالزي، اسپانيا، سوئيس، سپاه تفنگداران نيروي دريايي ايالات متحده (US Marine Corps)، نيروي دريايي ايالات متحده (US Navy) و سازمان ناسا.

پايان كار گربهء افسانه‏اي گرومن
جايگزيني سوپرهورنت به جاي بهترين رهگير جهان
با تفاصيلي كه در مورد قابليتهاي عالي F/A-18E/F گفته شد، اين جنگنده ثابت كرده است كه مي‏تواند به طور گسترده در نيروي دريايي ايالات متحده به خدمت گرفته شود. از اين رو قرار است با ورود به خدمت 548 فروند سوپرهورنت، جنگنده‏هاي F/A-18A و F-14D حداكثر تا پايان سال 2010 همگي از ردهء خدمت خارج مي‎شوند. قرار است در هر ناو هواپيمابر، 12 فروند F/A-18E و 14 فروند F/A-18F به كار گرفته شوند. چهار يا پنج فروند از اين جنگنده‏ها، به عنوان سوخت‏رسان عمل خواهند كرد.
علاوه بر اينها، مدل دوسرنشينهء EA-18G Growler (گراولر) به عنوان هواپيماي جنگ الكترونيك، جايگزين هواپيماهاي قديمي EA-6B Prowler خواهند شد. در هر ناو هواپيمابر يك دستهء 6 فروندي از EA-18 ها به خدمت گرفته خواهند شد.

هرچند نيروي دريايي تمايل دارد دسته‏اي 1000 فروندي از سوپرهورنت‏ها را تا سال 2030 به خدمت گيرد، ولي برنامه‏‎هاي جديدي چون جنگندهء F-35 نيز در حال اجرا هستند و ممكن است زودتر از اين زمان، عمر سوپرهورنت‏ها تمام شود.
امروزه مشتريان بسياري براي جنگنده‏هاي F/A-18E/F پيدا شده‏اند، از جمله سنگاپور و مالزي كه تمايل زيادي براي به خدمت‏گيري نوع صادراتي سوپرهورنت اعلام كرده‏اند.
سوپرهورنت اگرچه جنگنده‏اي فوق‏العاده بر عليه اهداف زميني و دريايي است ولي نسبت به F-14D توانايي بسيار اندكي در رهگيري دوربرد هواپيماها و موشكهاي كروز دشمن دارد و اين بزرگترين نقطهء ضعفي است كه با از رده خارج كردن تامكتها، ناوهاي هواپيمابر را مورد تهديد موشكهاي كروز و دوربرد بمب‏افكن‏هاي دورپرواز دشمن نظير Tu-95 و Tu-160 قرار خواهد داد.

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

پس از اعلام برنده شدن طرح YF-22 در برنامه تولید جنگنده پیشرفته (ATF)، جنگنده ی F-22 موسوم به Raptor براساس نمونه ی اولیه YF-22 طراحی شد.


برنامه توليد F-22 ، پروژه‏اي در جهت ساخت جنگنده‏ي برتري هوايي نسل بعد است جهت مقابله سريع با هرنوع اقدام در هر نقطه‏اي از جهان. اين هواپيمايي است كه بايد به حريم هوايي دشمن نفوذ كند و قابليت ديد اول – شليك اول را بر عليه اهداف گوناگون، داشته باشد. (First-look, First-kill)
مهمترین مشخصه ی F-22 کمتر دیده شدن در رادار دشمن، مانورپذیری بالا، سیستم های پروازی (آویونیک) یکپارچه شده و طراحی آیرودینامیک ویژه است که اجازه می دهد جنگنده بدون استفاده از پس سوز موتورها، به سرعت بالای صوت برسد. (عدم استفاده از پس سوز، امکان رهگیری هواپیما توسط دشمن را بسیار کم می کند)

ویژگی پنهان کاری (Stealth)این مشخصه، کمک زیادی به بقا و ادامه ی نبرد F-22 می کند و باعث می شود تا دشمن نتواند اطلاعات مهمی از انجام عملیات توسط این جنگنده بدست بیاورد.

ویژگی یکپارچه سازی سیستم های پروازی (Integrated Avionics)
این مشخصه به خلبان F-22 کمک فوق العاده ای می‏کند تا اطلاعات بسیار دقیقی از وضعیت دشمن بدست آورد. این اطلاعات می‏تواند وضعیت پروازی جنگنده‏های دشمن، نحوه‏ی آرایش نیروهای زمینی، شناسايي سيستم‏هاي راداري منطقه و . . . باشد. ضمن اینکه سیستم‏های الکترونیکی پیشرفته‏ی F-22 این امکان را (به خلبان اف22) می‏دهد تا حتا از آرایش قبلی نیروهای دشمن آگاه شود. (Off-Board Information) این اطلاعات براساس حرارت برجای مانده از موتور وسائل نقلیه‏ی دشمن یا حرارت موشکها و مهمات شلیک شده بدست می آید.

نمایی از کابین دیجیتالی و بسیار پیشرفته ی F-22

سوپر کروز (Super cruise)این مشخصه «افزایش دقت مهمات استفاده شده» است که (به اف22) این امکان را می‏دهد که با سرعت بیشتری از میدان نبرد خارج شود و بدین طریق امکان ضربه خوردن یا رهگیری توسط دشمن را کم می‏کند.

موتورهااولین انتظاری و قابلیتی که از موتورهای F-22 می رود این است که بدون آنکه از پس‏سوز استفاده کند به سرعت فراتر از صوت دست یابد ضمن اینکه مصرف سوخت مناسبی در این حالت داشته باشد زیرا در سایر جنگنده ها، دست یابی به سرعتهای فراصوت، با استفاده از پس‏سوز ممکن می شود که همراه با مصرف سوخت بسیار بالاست. با این مشخصه، اف22، مدت زمان بیشتری می تواند پرواز کند.
البته این انتظار نیز (از موتورهای اف22) می‏رود که در پروازهای زیرصوت نیز عملکرد خوب خود را حفظ کرده و مصرف سوخت بسیار کمی نیز داشته باشند.

سیستم تغییردهنده خروجی موتور (تغییر بردار رانش)

اولین وظیفه‎ی تعریف شده برای F-22 نبرد هوایی است که برای این کار، حمل 6 موشک میان برد AIM-120C (آمرام) به همراه 2 موشک کوتاه برد AIM-9M (سایدوایندر) پیش بینی شده است.
برای نبرد هوا به زمین (Ground Attack)، اف22 با 2 عدد بمب هدایت شونده‏ی 1000 پوندی بسیار دقیق JDAM ، 2 موشک AIM-120C و 2 موشک AIM-9M تجهیز می‏شود.
(JDAM = Joint Direct Attack Munitions)
JDAM ها، بمب‎هایي هستند که به وسیله سیستم مکان یابی ماهواره ای (GPS)، هدایت می‎شوند. این بمبها، به اف22 این امکان را می‎دهند که در هوای نامناسب جوی (ابر، مه، برف و . . .) بتواند تکمیل کننده ماموریت (ناتمام مانده‏ي) جنگنده‏ی F-117 یا جنگنده‏ی JSF در حمله به اهداف زمینی باشد.
(JSF = Joint Strike Fighter)

 

F-22 در نگاه اول، جنگنده‏ای تمیز و عاری از مهمات به نظر می‎رسد. این مشخصه به دلیل آن است که مهمات در محفظه‏های مخفی داخل بدنه حمل می‎شوند و برخلاف سایر جنگنده‏ها، از محفظه‏های خارجی بدنه برای حمل مهمات در اف22 به طور معمول استفاده نمي‏شود. این ویژگی مهمی برای حفظ قابلیت پنهان کاری اف22 از رادار دشمن است. زیرا نصب مهمات باعث بازتابش امواج رادار دشمن شده و ویژگی پنهان‎کاری اف22 را از بین می‎برد. همچنین مخفی بودن مهمات، از میزان پسا (اصطکاک هوا) کم می کند امری که برای پرواز فراصوت بدون استفاده از پس سوز بسیار لازم است. کم شدن پسا، برد پروازی اف22 را نیز به میزان قابل توجهی افزایش می‏دهد زیرا باعث کاهش مصرف سوخت می‎شود.

اف22 همچنین چهار مقر حمل مهمات در خارج بدنه دارد که هرکدام می‏توانند تا 5000 پاوند بار را حمل کنند. در اف22، از یک طراحی منحصر به فرد در ساخت محفظه های خارجی (حمل بار) استفاده شده است که در جلو و عقب بدنه تعبیه شده اند، اتصال انتهای بدنه دارای اتصالهای الکتریکی، سوخت و هوا است. در این محفظه، مخزن سوخت 600 گالونی یا دو پرتاب کننده‏ی موشک به نام LAU-128/A بسته به نوع ماموریت، نصب می‎گردد.

دو حالت کلی برای محفظه های خارجی حمل بار در اف22 وجود دارد:* چهار مخزن 600 گالونی حمل سوخت، بدون حمل سلاح. این پیکربندی برای وقتی استفاده می‎شود که برد پروازی زیاد مدنظر باشد یا قصد جابه‎جایی جنگنده مطرح باشد. برای حمل محفظه‎ی سوخت، از گیره‏ی نگدارنده‏ی مخصوصی به نام BRU-47/A در محل اتصال هر محفظه استفاده می‏شود.
* دو مخزن سوخت به همراه چهار موشک. این پیکربندی برای حالتی استفاده می شود که منطقه ی مورد عملیات ایمن، فضای منطقه تحت کنترل نیروهای خودی بوده و زمان بیشتری جهت پشتیبانی هوایی منطقه (CAP = Combat Air Patrol) مورد نیاز باشد. در این حالت نیز، مخازن سوخت خارجی به وسیله‏ی گیره‎ی BRU-47/A روی بدنه‏ی اصلی متصل می‏شوند، ضمن اینکه محفظه‎های خارج از بدنه‏ی اصلی هواپیما، به دو گیره‏ی پرتاب کننده‏ی موشک به نام LAU-128/A متصل می‏شوند.

همه‏ي موشكهايي كه در محفظه‏هاي خارجي نصب مي‏شوند (دو موشك در هر مكان)، اين قابليت را دارند كه با انجام تغييرات فني در داخل بدنه نصب شوند و با مهمات دروني يكپارچه شوند، اما نيروي هوايي به تواني بيش از آنچه (براي حمل مهمات) خواسته بود اعلام نياز نكرده است.

فراز و نشيب هاي پردردسر F-22 قبل از ورود رسمي به خدمت
پيش از آنكه تيم سازنده‏ي نمونه‏ي اوليه‏ي YF-22 به عنوان برنده‏ي رقابت در طراحي جنگنده‏‎ي ATF انتخاب شوند، به مدت 54 ماه آزمونهاي تست و خطا تحت اين برنامه انجام داده بودند. آنها شديدن درگير رفع عيوب مختلف اف22 نظير مشكلات بدنه، كاناپي و انجام تست‏هاي پروازي بر روي دو فروند نمونه‏ي اوليه‏‎ي YF-22 بودند.
نمونه‏ي اوليه‏ي موتورها، موتور YF119 ساخت «پرات اند ويتني» و موتور YF120 ساخت «جنرال‏الكتريك» بودند كه در جريان برنامه‏ي ATF بارها مورد آزمايش قرار گرفتند.
برنامه‏هاي آزمون و خطا (dem/val) به تاريخ سپتامبر 1990 تكميل شدند. كه همه‏ي اين كارها توسط شركت بوئينگ در سياتل، لاكهيد در پالمديل كاليفرنيا و جنرال‏دايناميكز در تگزاس اجرا و تكميل شدند. همچنين نمونه‏هاي اوليه‏ي هواپيما (Prototype)، در محل شركت لاكهيد در پالمديل (Palmdale شهري در جنوب لوس‏انجلس و ايالت كاليفرنيا) مونتاژ شدند. امكانات مناسب آنجا نيز باعث شد اولين پرواز YF-22 در آن مكان انجام شود.
پس از آنكه مونتاژ و مديريت كلي برنامه‏ي توليد هواپيما بر عهده‎ي شركت لاكهيد گذاشته شد، ادامه‏ي برنامه‏ي YF-22 به جهت آزمايشات و توليد نهايي، به شهر ماريتا (Marietta = شهري در شمال غربي ايالت جورجيا) منتقل گشت.
F-22 دومين آزمايش مهم خود را در سال 1991 با موفقيت از پيش رو گذراند. در آن زمان، نيروي هوايي اعلام كرد كه به تعداد 548 جنگنده‏ي F-22 به ارزش هركدام 6/68 ميليون دلار نياز دارد. پس رفع اشكال و تجديدنظر نهايي هواپيما به تاريخ سپتامبر 1993، تعداد مورد نياز نيروي هوايي، به رقم 442 فروند و به قيمت تخميني هر فروند 6/71 ميليون دلار كاهش يافت. آن زمان قرار بود حداكثر تا پايان سال 2002، تمام اين جنگنده‏ها جايگزين جنگنده‏هاي F-15 و F-16 هاي نيروي هوايي شوند.
قرارداد 55/9 ميليارد دلاري مهندسي، توليد و توسعه‏ي اف22، آگوست 1991 به تيم مهندسي شركت بوئينگ و لاكهيدمارتين واگذار شد. اما پيمانكار پس از مدتي ارزيابي، اعلام كرد كه اين مبلغ بايد تا حدود 11 ميليارد دلار افزايش يابد. تحت شرايط جديد پيمانكار، تيم اف22، طراحي هواپيما را تكميل نمود و تجهيزات و خطوط توليد لازم براي ساخت اين هواپيما را تهيه نمود و 9 آزمايش موفق هوايي و دو آزمايش بر روي زمين انجام داد.
يك تيم ارزيابي از ستاد مشترك نيروهاي مسلح، كار بررسي بر روي برنامه‏ي توليد اف22، قيمت تمام شده و برنامه‏ي زمان‏بندي تحويل اف22 ها به نيروي هوايي را آغاز كرد. اين تيم پس از مدتي اعلام كرد كه اين جنگنده به زمان بسيار بيشتري براي مهندسي و توليد نهايي نياز دارد. اين امر به دليل كاهش دادن ميزان خطرپذيري اين جنگنده در هنگام ورود به خدمت بود. زيرا در هنگام بررسي، به مشكلات ريز و درشتي در توليد اين هواپيما پي برده بودند.
تيم ارزياب، همچنين برآورد كرده بود كه كل مبلغ طراحي اوليه حدود ۱.۴۵ ميليارد دلار افزايش خواهد يافت. همچنين كل مبلغ توليد حدود 13 ميليارد دلار افزايش خواهد داشت. كه بدين ترتيب كل رقم توليد از 48 ميليارد دلار به 61 ميليارد افزايش مي‏يافت مگر آنكه از هزينه‏هاي جانبي توليد كاسته مي‏شد.
در نتيجه‎ي گزارشات تيم ارزياب، برنامه‏ي توليد اف22 مورد تجديدنظر قرار گرفت. از اين رو مي‏بايست رقم ۲.۲ ميليارد دلار به برنامه‏ي مهندسي مجدد و توليد نهايي اف22 اضافه مي‏شد. ضمن اينكه اين موضوع (تجديدنظر در طراحي) باعث مي‏شد كه برنامه‏ي زمان‏بندي جهت توليد نهايي، 12 ماه زياد شود تا محصول نهايي بتواند بدون مشكل وارد خدمت شود.
برنامه‏ي مهندسي مجدد اف22، باعث شد سه فروند نمونه‏اي كه از قبل ساخته شده بودند، از سيستم حذف شوند و برنامه‏ي توليد، بسيار به كندي پيش رود. احتمال افزايش هزينه‏ها در توليد اف22، از طريق كاهش برخي هزينه‏هاي رسمي در بودجه پيش‏بيني شده بود.
فرماندهان عالي وزارت دفاع (پنتاگون)، برنامه‏ي تجديدنظر اف22 را مورد ارزيابي قرار دادند. سپس به تاريخ 11 فوريه 1997 ياداشت رسمي در تاييد تغييرات و تجديدنظر انجام شده (بر روي اف22) از طرف پنتاگون صادر شد.
در گزارش نشريه داخلي وزارت دفاع كه هر 3 ماه يكبار منتشر مي‏شود، در نشريه منتشره به تاريخ 15 مي 1997 اعلام كرد كه تعداد كل اف22 مورد نياز از 438 به 339 فروند كاهش يافته است. اين امر به دليل كند شدن توليد 70 فروند اوليه كه تنها 58 فروند از آنها ساخته شد و همچنين كند شدن توليد سالانه از 48 فروند پيش‏بيني شده به 36 فروند بود. زيرا وزارت دفاع آزمونهاي مختلف و در شرائط گوناگوني از جنگنده‏هاي جديد به عمل مي‏آورد و كم شدن تعداد اوليه، باعث كند شدن زمان آزمايشات مورد نياز وزارت دفاع مي‏گشت.
F-22 با طراحي و مهندسي مجدد، به تاريخ 7 سپتامبر 1997 اولين پرواز خود را باموفقيت انجام داد. آزمايشات اوليه‏ي پرواز كه در شهر ماريتا (ايالت جورجيا) انجام شده بود، به سال 2001 در پايگاه «ادواردز AFB» ادامه يافتند.
آهنگ ضعيف توليد اف22 در سال 1999 آغاز شد. سپس نرخ توليد هواپيما به 36 فروند در سال (2004) افزايش يافت و تا ميزان توليد كلي به تعداد 339 فروند ادامه خواهد يافت، كه انتظار مي‏رود كل اين توليد به سال 2013 پايان يابد. همچنين اولين اسكادران عملياتي در دسامبر 2005 وارد خدمت شدند.

پايان كار F-15
جنگنده‏هاي F-15 انبوهي از مشكلات و نواقص (نسبت به اف22) در سيستم‏‎هاي آويونيك دارند و هنگامي كه آخرين اف22 به سال 2013 وارد خدمت مي‏‎شود، بهترين جنگنده‏ي F-15 عمري برابر 30 سال خواهد داشت. ولي انتظار مي‏رود استفاده از F-15 هاي موجود در نيروي هوايي، به دليل اقتصادي بودن، تا سال 2015 ادامه يابد ولي هيچكدام از 918 فروند جنگنده‎‏ي F-15 كه تا جولاي 1992 در ليست اموال نيروي هوايي ثبت شده بودند، به دليل غيراقتصادي بودن و افزايش هزينه‏هاي تعمير و نگهداري، پس از سال 2014، در سرويس نخواهند ماند.

مشخصات فني F-22
ماموريت: جنگنده‏‎ي برتري هوايي (جايگزين F-15)

سازندگان:
* Lockheed Martin Aeronautical Systems
مديريت كل پروژه، طراحي بدنه و دماغه (Fuselage)، كابين و كاناپي، ورودي‏هاي هواي موتورها، طراحي محل اتصال بالها، طراحي قسمت عقب (بالچه‏ي عقب يا پره ماهي)، فلپها، شهپرها، چرخ‏ها و سيستم ارابه‏‎ي فرود و مونتاز نهايي قطعات هواپيما.

* Lockheed Martin Tactical Aircraft Systems
طراحي قسمت مياني بدنه، مديريت طراحي محفظه‏هاي دروني حمل مهمات، طراحي سيستم «يكپارچه كننده‏‎ي ناوبري و سيستم جنگ الكترونيك» يا (INEWS)، طراحي سيستم‏هاي مخابراتي، ناوبري، شناسايي (CNI) و سيستم پشتيباني از تسليحات.
CNI = Communications, Navigation, and Identification
INEWS = Integrated Navigation and Electronic Warfare Systems

* Boeing
بالها، قسمت انتهايي بدنه (شامل طراحي قسمتهاي مورد نياز براي موتورها و اتصالات مربوطه)، سيستم رادار، آزمايش سيستم يكپارچه شده‏ي ناوبري، ساخت شبيه ساز آموزشي و مديريت پروازهاي آزمايشي.

* Pratt & Whitney
ساخت موتور F119-PW-100

* برخي پيمانكاران فرعي
Northrop Grumman و Hughes Radar Systems و Texas Instruments و Motorola
Kidde-Graviner Ltd و Allied-Signal Aerospace و Harris و Fairchild Defense
GEC Avionics و Lockheed Sanders و Kaiser Electronics و Digital Equipment Corp
Rosemount Aerospace و Curtiss-Wright Flight Systems و Dowty Decoto و EDO Corp
Lear Astronics Corp و Parker-Hannifin Corp و Simmonds Precision و Sterer Engineering
TRW و XAR و Hamilton Standard و Sanders/GE Joint Venture و Menasco Aerospace

پیشرانه
دو موتور توربوفن ساخت «پرات اند ويتني» مدل F119-PW-100 با كشش هر موتور 35000 پاوند = 15875 كيلوگرم

طول هواپيما: 08/62 فوت = 90/18 متر
ارتفاع: 67/16 فوت = 08/5 متر
فاصله دو سر بالها: 5/44 فوت = 56/13 متر
سطح بالها: 840 فوت مربع = 03/78 متر مربع
فاصله دو سر بالچه‏هاي انتهايي: 29 فوت = 84/8 متر
حداكثر سرعت: 8/1 ماخ بدون پس سوز و در پرواز سوپر كروز = 5/1 ماخ
خدمه: 1 نفر

تسليحات:
دو موشك كوتاه برد AIM-9 (سايدوايندر)
شش موشك ميان برد AIM-120C (آمرام)
يك مسلسل 20 ميلي‏متري
دو بمب 1000 پاوندي JDAM

اولين پرواز سري اصلاح شده: 7 سپتامبر 1997
شروع تحويل: سال 2002
تاريخ عملياتي شدن: سال 2004

قيمت:قيمت نوع اوليه = 8 / 102 ميليون دلار (براي 76 فروند از كل 362 فروند)
قيمت نوع اصلاح شده بدون ابتكار كاهش هزينه = 2 / 128 ميليون دلار (براي 70 فروند از كل 368 فروند)
قيمت نوع اصلاح شده با ابتكار كاهش هزينه = 4 / 92 ميليون دلار (براي 70 فروند از كل 368 فروند)

قيمت جديد (۲۰۰۶) به دلیل کاهش سفارش نیروی هوایی: ۲۵۰ میلیون دلار

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

می توان گفت که جدیدترین هواپیمای نظامی آمریکا، جنگنده مشترک عمود پرواز F-35 JSF است که هم اکنون در حال در طراحی و ساخت بوسیله شرکت لاکهید مارتین می باشد.  این جنگنده طی یک برنامه مشترک توسط شرکت های نورث روپ گرومن، BAE سیستمز، پرات اند ویتنی و رولزرویس ساخته می شود.


جنگنده JSF، جنگنده ایست چندماموریته که برای عملیات هوا به زمین بهینه سازی شده و ماموریت هوا به هوا، اصولاً ماموریت ثانویه آن به شمار می آید. اگر به تصاویر این هواپیما دقت کنید، می بینید که این هواپیما تا حدود زیادی به جنگندهF/A-22 Raptor شباهت دارد و طرح کلی آن مشابه این هواپیما بوده و هم چنین تا حدود زیادی نیز از فناوری های مشترکی بهره می جویند. این هواپیما، در پاسخ به نیاز به هواپیمایی که قابلیت پرواز عمودی را داشته باشد، در مرحله طراحی قرار گرفت، چرا که هواپیمایی که بتواند عمودی از زمین برخیزد، دارای فرسایش قطعات پایین تر و مهمتر از آن طول باند کمتر می باشد که آن را به وسیله ی بهینه ای برای برخاست از روی ناوهای هواپیمابر و همچنین فرود بر روی آنها تبدیل می کند. برای انجام این مهم، این هواپیمای پیشرفته تک موتوره، از سیستم وکتورد تراست یا کشش منحرف شده بهره می جوید، یعنی ابتداً همانند موتورهای توربوپراپ نیروی موتور ابتدا به یک جعبه دنده برای کاهش دور انتقال یافته سپس به یک فن یا پنکه عمود بر سطح زمین منتقل می شود. این پنکه نیروی مورد نیاز هواپیما را برای برخاستن تا یک ارتفاع مطمئن تامین کرده و پس از آن، به تدریج قدرت موتور بیشتر به سمت خروجی موتور متوجه شده و از قدرت لیفت فن کاسته می شود و هواپیما به جلو رانده می شود. در سیستم قدرت این هواپیما، برای برخاست، ابتدا دریچه ای زیر و بالای کابین خلبان باز شده و از آن جا لیفت فن هوا را با سرعت زیاد از بالا به سمت پایین پمپاژ می کند. همزمان با این کار، خروجی انتهایی موتور نیز به سمت پایین برگشته و نیروی تراست رو به پایین تولید می کند. این دو محل تولید نیرو، بالانس هواپیما یا تعادل آن را نیز بر قرار می سازند.


این هواپیما، بسته به موتوری که روی آن نصب می گردد، دارای بردی برابر 1200 هزار کیلومتر و حداکثر سرعتی معادل 8/1 ماخ خواهد بود. این هواپیما، قادر است با بیشینه وزنی حدود 22 تن عملیات برخاست یا تیک آف را انجام دهد. البته در گونه دریایی یا ناونشین این هواپیما، که مدل B یا C می تواند باشد، تغییراتی برای توانایی لندینگ یا نشست بر روی ناو از جمله بزرگتر کردن بالها و افزایش سطح فلپ ها و همچنین تغییراتی نیز در موتور آن حاصل می گردد. این هواپیما، برای حمل تسلیحات خود از دو محفظه داخلی و چهار پایلون خارجی استفاده می کند. هر یک از محفظه ها، قابلیت حمل دو موشک یا بمب یا هر سلاح دیگر را دارند و مقرهای خارجی نیز به همین ترتیب می توانند لود شوند. تقریباً در تمامی مدلهای این هواپیما، تسلیحات یکسانی به کار رفته و تغییرات تنها در قسمت راداری و سیستم های پیچیده برخاست و نشست صورت می پذیرد. از این جنگنده، تعداد بسیار فراوانی، یعنی حدود 3000 فروند سفارش داده شده که حدود 1700 فروند آن برای نیروی هوایی و بقیه برای نیروهای دریایی و ناوگان های آنان خواهد بود. با تمام اوصاف، انتظار می رود که این هواپیما در سال 2008 وارد خدمت شود، یعنی همان سالی که پرنده رویایی اف-14 تامکت بازنشسته و برای همیشه به موزه های هوایی سپرده خواهد شد.

 مدلها:

جنگنده F-35 قرار است در سه مدل ساخته گردد:

مدل A که برای نیروی هوایی در نظر گرفته شده و جنگنده ای باقابلیت پروازی عادیست و قرار است جایگزین F-16 (فالکن) و A-10 شود.

مدل B که برای سپاه تفنگداران دریایی(USMC) طراحی شده و دارای برد زیاد و قابلیت نشست و برخواست کوتاه است و برای جایگزینی هارییر در نظر گرفته شده است.

مدل C که برای نیروی دریایی (USN) و نیروهای انگلیسی در نظر گرفته شده که دارایی قابلیت ناو نشینی و نشست و برخواست کوتاه است.

 ویژگیها:

یکی از خصوصیات جنگنده F-35 کم پیدایی آن از لحاظ راداری است(به جز در مدل B به دلیل نیاز کمتر به این ویژگی در این مدل). یکی از اصول کم پیدایی به کار رفته در این جنگنده استفاده از بدنه ی تقریبا یک پارچه است، بدین معنی که ساختار بال با بدنه یکپارچه است و به داخل بدنه فرو می رود(برخلاف جنگنده های کنونی). همچنین در بدنه ی F-35  به میزان قابل توجهی از مواد مرکب ( کامپوزیت) به کار رفته است.

در F-35، پسگرایی بال و دم نسبت به لبه ی جلویی 35 درجه و نسبت به لبه ی عقبی 15 درجه است. سکانهای عمودی ثابت هواپیما دارای پسگرایی تا 35 درجه و انحراف تا 25 درجه هستند. بدین ترتیب بعد از مدتها یک جنگنده مدرن بر سلطه  بیش از 50 ساله ی بالهای پسگرا خاتمه داد.

این جنگنده از موتور F.119 ساخت شرکت پرات اندویتنی استفده می کند. نکته  جالب در مورد این موتورها این است که  با وجود فناوری  پیشرفته  و کارآمد آن، قیمت  پایینتری نسبت  به  موتورهای  دیگر دارد و نگهداری آن نیز راحتر است. هرکدام  از موتورها نیروی  پیشرانی  به  اندازه 15420 کیلوگرم تولید می کند که با استفاده  از پس سوز (afterburner) این  نیرو به  22675 کیلوگرم می رسد.

ساخت  رادار F-35 را بخش سیستمهای  الکتریکی  شرکت  نورثروپ گرومن  عهده دار است  و برای  این  کار شرکت گرومن  دست  به  گسترش  رادار APG-77 زده است  و با مدرن  کردن  آن  امیدوار است  که هوشمندترین  رادار حال  حاضر جهان راطراحی  کند؛ البته هیچگاه از تواناییهای کامل این رادار در انواع صادراتی استفاده نخواهد شد. شایان ذکر است که تعداد آنتنهای رادار از 62 برای رپتور به 21 برای F-35 کاهش یافته است.

 گفته میشود F-35 ( همانند رپتور) به تجیزات داخلی الکترونیک یکپارچه مجهز است و برای کاهش هزینه ها در تمام جنگنده ها از تجیزات استاندارد استفاده خواهد شد. همچنین این جنگنده به همراه رادار خود از سامانه ی SA برای هرچه راحت تر کردن کنترل رادار بهره می برد که این سامانه وضعیت آسمان نبرد، دستورات و اجازه شلیک موشکها و اسکن زمینی و... را صادر و گزارش می نماید. از دیگر سامانه ها میتوان به سامانه ی جلونگر فروسرخ که به منظور پرواز در ارتفاع پایین و آشکار سازی عوارض زمینی و پدافندهای دشمن استفاده می شود، نام برد.

اما از لحاظ حمل تسلیحات F-35 دارای یک محفظه جنگ افزاری در زیر بدنه است که برای کم پیدایی راداری در آن محل تعبیه شده و در صورت عدم لزوم کم پیدایی راداری می تواند از آویزگاه های زیر بال نیز بهره ببرد.

F-35 در بعد کوتاه برد از موشکهای رایج ساید وایندر (احتمالا در دو مدل X و M )استفاده خواهد کرد و در بعد میانبرد از آمرام استفاده می کند(احتمالا از مدل C که از یک جستجو گر چند طیفی برای ردگیری موشکهای کروز کم پیدا بهره می برد).

اما تسلیحات اصلی جنگنده (با توجه به اینکه وظیفه ی اصلی این جنگنده ایفای نقش هجومی و ضربتیست) انواع -55/78/87  CBUاست (این بمبها بمبهای هوا-انفجاری هستند و قبل از رسیدن به زمین منفجر می شوند و تاثیر هولناکی بر روی وسایل زرهی و به خصوص نفرات پیاده دارند و به قدری وحشتناک هستند که از آنها برای پاکسازی میادین مین استفاده می شود). از دیگر تسلیحات قابل حمل توسط  F-35 بمبهای هدایت دقیق (GBU) و درنهایت یکی از هولناکترین بمب ها یعنی بمبهای سری JADAM (مانند سری GBU) است. این بمبهای ترکش شونده برای مقاصد تهاجمی مستقیم استفاده می شوند و درنهایت بمبهای DAACM که برای تهاجم علیه فرودگاه ها کاربرد دارند. همچنین انواع موشکهای هوا به زمین به اضافه یک توپ 27 میلیمتری ماوزر در نمونه های عادی و توپهای غلافدار درنمونه های عمود پرواز را باید به این لیست افزود.

انتظار می رود مدلهای A جنگنده F-35 در سال  ۲۰۱۱ میلادی با قیمت  ۴۰ میلیون  دلار به بازار تسلیحات عرضه شود و مدلهای B و  C نیز در سال 2012 وارد خدمت شوند.

 مقایسه  F-35 با F-22:

بسیاری معتقدند این دو جنگنده از بسیاری جهات، از جمله در ورودیهای هوای کناری، دماغه و بال ذوزنقه ای و سکان عمودی دم مشابه هستند؛ ولی از نظر کلی با وجودی که رادار  F-35برداشتی با ماهیتی نا معلوم از رادار رپتور است، تنها 40 تا 50 درصد توانایی آن را داراست و از نظر پنهانکاری اگر رپتور را یک توپ بیسبال در نظر بگیریم F-35 حکم توپ فوتبال را دارد و بازتاب راداریش بیشتر است.

در مدیریت جنگهای نوین قرار است هر F-35 بتواند نقش 2 جنگنده ی F/A18 را به خوبی ایفا کند، در حالی که حداقل دو فروند F-35 برای ایفای نقش یک رپتور مورد نیاز است.

 

مشخصات جنگنده F-35:

نوع کاربری: استریک فایتر

 شرکت سازنده: لاکهید مارتین

 خدمه: 1 نفر

 آخرین قیمت: بین 28 تا 35 میلیون دلار

 نیروی محرکه: یک عدد   Pratt & Whitney F119-PW-100 استفاده شده در اف-22 رپتور

 طول: 13.5 متر

 عرض: 10.8 متر

 وزن خالی: 10200 کیلو گرم

 حداکثر وزن: 22600 کیلو گرم

  حداکثر سرعت: احتمالا 1.8 ماخ

 برد: در نمونه ازمایشی 1200 کیلومتر

* توضیح: مشخصات فوق مربوط به مدل ازمایشی F-35 با نام X-35 Joint Strike Fighter می باشد.

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

هواپیمای اف-104، هواپیمایی بود که به دلیل شکل ظاهری و ویژگی های فیزیکی منحصر به فردش، موشک خلبان دار نامیده می شد. طراحی این شکاری متعلق به دوران جنگ کره است و از جنبه های گوناگون، مانند طراحی منحصر به فرد بدنه ی آن، در نوع خود بی نظیر جلوه می کند.


خلبانانی که در جنگ کره با هواپیماهای میگ 15 شوروی سر و کله می زدند، به تدریج فریاد های اعتراض خود را برای تجهیز آنان به هواپیمایی ارزانتر، مانورپذیر تر، سبک وزن تر و کاراتر در نیروی هوایی ایالات متحده بر آوردند. نتیجه، همان هواپیمای ستارفایتر بود که در آن ارتفاع گرفتن کاری سهل پنداشته شده و بر سرعت آن، وحشیانه و بی مبالات افزوده می شد. به علت اینکه این هواپیما، به عنوان جنگنده ای برای دفاع نزدیک طراحی گشته بود، برد آن قربانی امکان اوج گیری سریع شده بود. اگرچه در هنگام ضرورت شدید، این هواپیما قادر به سوخت گیری هوا به هوا بود و نیز قادر بود که تانک های سوخت اضافی را نیز حمل نماید. لازم به ذکر است که این هواپیما از موتور توربوجت مشابه موتوری که در هواپیمای فانتوم به کار رفته است، استفاده می نماید.

بال های این هواپیما، بسیار کوچک بوده و دارای طول دو سر بالی معادل حدود 7 متر بود و همین، نکته ی بسیار قابل توجهی بود که این هواپیما را هر چه بیشتر به یک موشک شبیه می ساخت. این هواپیما که به عنوان یک جنگنده برتری هوایی طراحی گشته بود، در دو مدل مهم عرضه شد. این هواپیما، مجهز به توپ یا مسلسلی چرخشی با شش لوله با نام ولکان بود که سرعت آتش بسیار بالایی را فراهم می آورد. همچنین، این هواپیما قادر به مسلح شدن به موشک های کوتاه برد گرمایاب سایدوایندر نیز بود که از این جهت، آن را به یک جنگنده قابل عملیات چه در طول روز چه در شب تبدیل می کرد. نیروی هوایی ایالات متحده، حدود تعداد سیصد فروند هواپیمای شکاری ستارفایتر را در دو مدل تک سرنشینه و دو سرنشینه تولید نمود.

این هواپیما، در سال 1952 توسط مهندس کلی جانسون، همان طراحی که هواپیمای جاسوسی خفاش سیاه یا بلک برد را هم طراحی نموده است، طراحی شده و هواپیمای آزمایشی XF-104 اولین پرواز خود را در سال 1954 به انجام رسانید. این هواپیما، اولین هواپیمایی بود که قادر به پرواز در سرعت بالای دو ماخ یا دو برابر صوت بود و البته رکوردهای فروانی را نیز در همین مورد و البته در ارتفاع بدست آورد. در 18 می سال 1958، یک فروند هواپیمای ستارفایتر مدل ای، رکورد سرعتی معادل 2.259 کیلومتر بر ساعت را به جای گذاشت. در 14 دسامبر 1959، یک جنگنده ستارفایتر مدل سی، رکورد ارتفاعی معادل 31.514 متر را به نام خود در کتاب رکورد های گینس به ثبت رساند. این جنگنده، اولین هواپیمایی بود که همزمان، رکوردهای سرعت، سقف پرواز و سرعت اوج گیری را در دست داشته و از این لحاظ بر هواپیماهای دیگر برتری داشت.

این هواپیما، در ماموریتهای ویژه قادر به حمل بمب نیز در زیر بالهای خود است. مانند هواپیمای اف-84 تاندرستریک در گذشته و هواپیمای اف-16 فالکون در حال حاضر، ستارفایتر نیز برای خدمت در نیروی هوایی کشورهای عضو ناتو برگزیده شده و در آن زمان بود که تعداد قریب به 1.700 فروند از این هواپیما، برای صدور به کشورهای دیگر تولید گردید. این هواپیما، در آن زمان به خدمت کشورهایی چون کانادا، آلمان غربی، نروژ، ایتالیا، هلند، بلژیک، دانمارک، یونان، ترکیه، اسپانیا، تایوان و ژاپن در آمد که البته هم اکنون نیز در کشورهایی چون آلمان، ژاپن و ایتالیا به پرواز پنجاه ساله خود ادامه می دهد. در کشور هایی غیر از آمریکا، در هواپیمای ستارفایتر به منظور ایجاد کاکپیت دوم برای تمرینات آموزشی دو نفره تغییراتی داده شده و البته مدل های شناسایی این هواپیمای شکاری نیز توسط کشورهای دیگر عرضه گردید که هرگز مورد استفاده آمریکا قرار نگرفت.

مشخصات:

کاربرد: جنگنده

شرکت سازنده: لاکهید مارتین

تعداد خدمه: 1 نفر

نوع موتور:یک عدد جنرال الکتریک مدلJ79-GE-3B با پس سوز و 9600 پوند تراست (هم مدل استفاده شده در فانتوم)

طول: 16.6 متر

عرض:6.6 متر

ارتفاع:4 متر

حداکثر وزن: 6050 کیلو گرم

حداقل وزن:11250 کیلو گرم

حداکثر سرعت:2.2 ماخ

حداکثر ارتفاع پروازی:68800 پا

حداکثر برد:1175 کیلومتر

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


 A-4اسکای هاوک یک جنگنده بمب افکن تهاجمی سبک وزن و یک نفره می باشد که سال ها با موفقیت در نیروی دریایی و تفگداران دریایی امریکا و همچنین نیروهای هوایی نیوزلند، اسراییل، مالزی، اندونزی، سنگاپور، کویت، آرژانتین ونیروی دریایی استرالیا خدمت نموده است.

طراحی

در اوائل دهه ی ۵۰ میلادی  بود که هواپیماهای جت عملا پا عرصه گذاشتند ونیروی دریایی ایالت متحده به هواپیمایی جدید با موتورجت نیاز داشت تا جایگزین A.1Skyraider شود. این هواپیما می بایست حداقل وزن ، پیچیدگی و اندازه را می داشت . شرکتDouglas Aircraft Corporation (که بعداMcDonnell Douglas(مکدانلد داگلاس) و بعدها بویینگ)  ماموریت ساخت این هواپیما را یافت.

نتیجه این شد که هواپیما تنها نیمی از مشخصات درخواستی نیروی دریایی را داشت و نمی توانست این ماموریت را به خوبی ایفا کند و این خود عامل طراحی مدل های جدید Skyhawkبود.

این جنگنده ی کوچک در بعد موشک های هوابه سطح می تواند موشک های  بولپاپ،  وال آی وگابریل را حمل نماید . البته با کمی تغییر می توان موشک های سایدوایندر را بر روی این جنگنده نصب کرد. همچنین این جنگنده می تواند راکت انداز و تسلیحات متعارف وحتی بمب اتمی  را هم حمل کند.

ورود به خدمت

نیروی دریایی ایالات متحده قراردادی را در۱۲ ژوئن ۱۹۵۲ امضا کرد و اولین مدل ازA-4ها در ۲۲ژوئن ۱۹۵۴به پرواز درآمدو درسال ۱۹۵۶ به تدریج وارد نیروی دریایی وگردان تفنگداران نیروی دریایی شد.تولید A-4تا سال ۱۹۷۹ ادامه یافت و از آن ۲۹۶۰ فروند تولید شد که ۵۵۵ فروند از آنها دونفره بودند.

نیروی دریایی ایالات متحده A-4 را در سال ۱۹۶۷ از گردان های هوایی بیرون آورد و آنها را در سال ۱۹۷۵به طور محدود  خارج کرد. از A-4تا اواسط سال ۱۹۸۰ میلادی استفاده شد تا این که با ورود هواپیمای AV.8هاریر از نیروی دریایی خارج شد. ولی مدل های آموزشی آن بدلیل چالاکی و مانور خوب همچنان باقی ماندند و در نهایت  به سال ۲۰۰۳بازنشست شدند.


تاریخچه خدمتی

    * جنگ ویتنام
    * جنگ های اعراب با اسرائیل
    * جنگ کوتاه مدت کویت وعراق

مدلها

انواع گوناگونی از این هواپیما ساخته شده است که عبارتند از:

A-4A

A-4B﴿با سیستم های جنگ افزار بهبود یافته و قابلیت سوختگیری هوایی)

A-4C﴿مجهز به رادار احتراز از عوارض زمین در دماغه ای کشیده تر)

A-4E﴿با قابلیت حمل جنگ افزار بیشتر﴾

TA-4E﴿نوع آموزشی و دونفره)

A-4F﴿با سیستم های تهاجمی و الکترونیک پرواز بهبود یافته در کوهان برجسته ی پشت کاناپی)

TA-4F﴿بدنه ی کشیده تر)

A-4G﴿برای نیروی دریایی استرالیا با امکان حمل سایدوایندر)

TA-4G(استرالیا)

A-4H(نوع تحویل داده شده به اسرائیل)

TA-4J﴿نوع ساده شده ی TA-4F، بدون رادار و سیستم های ناوبری و تهاجمی )

A-4K﴿شبیه Fبرای نیوزلند)

A-4L﴿نوع بهبودیافته ی Cبا موتور نیرومندتر، و سیستم های الکترونیک پروازی و تهاجمی بهبود یافته در کوهان پشت کاناپی )

A-4M﴿نوع بهبود یافته ی Fبا موتور نیرومندتر، کاناپی بزرگتر و کاناپی رزمی ۳۰ درصد بیش تر﴾

A-4KU﴿کویت﴾

A-4PوA-4Q(انواع نوسازی شده BوCدر آرژانتین)

A-4S و A-4SU(انواع بهینه سازی شده ی BوCدر سنگاپور)

TA-4S(نوع آموزشی تغییر یافته در سنگاپور بادو کابین جدا از یکدیگر)

EA-4F﴿آموزش جنگ الکترونیکی )

A-4PTM(مالزی)

OA-4M(کنترل کننده ی هوایی خط مقدم )

A-4N(شبیه Mبرای نیروی دریایی آمریکا)


انواع بهینه شده ی A-4

در سال ۱۹۹۲ هواپیماهای A-4نیوزلند، مالزی مورد بهینه سازی کامل قرار گرفته واز توانایی حمل و شلیک موشک های ماوریک برخوردار شدند و این A-4 ها همچنان در حال خدمت هستند.


مشخصات عمومی

خدمه: یک نفر (در مدل های TA-4J,TA-4F,OA-4F دونفر)

طول: 12.22متر

فاصله میان انتهاى دو بال: 8.38متر

ارتفاع:4.57 متر

وزن خالی: 4.7 تن

وزن با بار: 8.3 تن

ماکزیمم وزن در حالت تیک اف: 11.1 تن

حداکثر سرعت: 586 نات با 4000 پوند مهمات معادل تقریبی 1080 کیلومتر در ساعت یا حدود 700 مایل در ساعت

موتور: یک موتوره با قدرت  9300  تا 11200 پوند معادل41 کیلونیوتن ساخت پرات اند ویتنی / توربو جت J52-P408A بدون پس سوز

برد: 1700 گره دریایی معادل 3220 کیلومتر یا 2000 مایل

سقف پرواز: 12880 متر

نرخ اوج گیری: 43 متر بر ثانیه

توپ: 2 قبضه توپ 20 میلیمتری Mk-12 Colt

موشکها: سایدویندر / موشک ضد رادار شرینک / موشک هوا به سطح ماوریک / موشک هوا به سطح بول پاپ AGM-12 / موشک های تاکتیکی اتمی

بمبها: فراتر از 9900 پوند مهمات معادل 4490 کیلوگرم در 5 مقر

بمب خوشه ایی MK-20 روک ای  -  MK-7/APAM-59  / بمب هدایت شونده ی AGM-62 / بمب های MK-81 , 82 و بمب های تاکتیکی اتمی

تجهیزات آویونیکی همراه:

UHF-ARC-159, VHF-ARC-114, RAD/ALT-APN-194, TACAN-ARN-118, ILS/VOR-ARA-63/ARN-14, CHAFF-ALE-39, IFF-APX-72, RADAR-APG-53-A

اقدامات متقابل : AN/ALQ-162, HUD AN/AVQ-24 و کامپیوتر هدایتگر( نوی گیشنال) AN/ASN-41

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

تاریخچه

در دسامبر 1957 کمپانی گرومن برای ساخت جنگنده جدید ناو نشین ضربتی نیروی دریایی آمریکا انتخاب شد. نام این هواپیمای ضربتیA-6 به معنی مهمان ناخوانده، متجاوز یا حریم گذر انتخاب شد و اولین پرواز خود را در تاریخ 19 آوریل 1960 انجام داد. اولین فروند از 482 فروند آن در فوریه سال 1963 تحویل نیروی دریایی ایالات متحده گردید. این هواپیما تا سال ١٩٩٧ در خدمت بود.

اینترودر یک جت جنگنده 2 موتوره  است که برای جایگزینی "اسکای رایدر"های پیستونی تولید شد. درمیانه دهه60، این هواپیما تبدیل به جنگنده هجومی تفنگداران دریایی ونیروی دریایی آمریکا گردید. انواع مختلفی از این هواپیما به خدمت گرفته شد. "ئی.آ-6بی پروالر" برای جنگ الکترونیک و "کا.آ-6 دی" به عنوان هواپیمای سوخترسان بکارگرفته شدند. اینترودر برای حمله در هوای بد و حملات شبانه هوایی مناسب است.

 

ویژگیها

در این هواپیما ،بر خلاف اکثر جنگنده های 2 نفره، خلبان و کمک خلبان درکنار همدیگر می نشینند. کمک خلبان وظیفه ناوبری و شلیک سلاح ها را بر عهده دارد. در مدل پراولر خدمه به 4 نفر افزایش یافته اند که 2 خدمه جنگ الکترونیک درکنار هم و در پشت خلبان و کمک خلبان قرار می گیرند.

آ-6آ بر اساس یک سیستم مجتمع دیجیتالی حمله/ناوبری ساخته شد. این سیستم برای افزایش دقت بمباران در هوای بد وشب طراحی شده است و شامل چند رادار گوناگون می باشد. یک رادار جستجو، یک رادار ردیاب، 1 رادار ارتفاع سنج دوپلر اطلاعات لازم پرواز را کسب کرده و این اطلاعات را به یک کامپیوتر می فرستند و این کامپیوتر اطلاعات جمع آوری شده توسط این رادارها را پردازش کرده و برای کمک خلبان نمایش می دهد. در مجموع تعداد 488 فروند از نمونه اولیه اینترودر یا همان آ-6آ ساخته شد.

چندی بعد نیروی دریایی آمریکا با درگیر شدن در عملیات رزمی ویتنام برای حمله به سایت های موشکی و راداری که روسها در اختیار ویتنام شمالی قرار داده بودند تعداد 19 فروند آ-6آ را به آ-6بی تغییر داد. در این هواپیماها سیستم هدفگیری دیجیتال را با وسایل کشف و ردیابی رادار دشمن جایگزین کردند. تجهیزات جدید به اینترودر اجازه می دادند که از موشک "شرایک" و موشک "استاندارد" (نمونه ضد تشعشع) استفاده کند. 5 فروند از آنها در جنگ ویتنام سقوط کردند و باقیمانده آنها به آ-6ئی تبدیل شدند.

در سال 1970 آ-6ئی ساخته شد. در این مدل سیستم دیجیتال حمله/ناوبری با یک سیستم جدیدتر تعویض شد. سیستم جدید به اینترودر اجازه می داد که از بمبهای هدایت لیزری نیز استفاده کند. در ضمن، سیستم هوابرد کشف اهداف متحرک که بر روی آ-6ئی نصب شد باعث می شد که اینترودر بتواند به اهداف متحرکی مانند تانک یا کامیون حمله کند. تعداد 445 فروند آ-6ئی ساخته شد که در حقیقت در حدود 240 فروند آنها به روز شده مدلهای قبلی بودند.

آ-6اف ،که در میانه دهه 80 ساخته شد، علاوه بر سیستم هدفگیری جدید می توانست از موشکهای هوا به هوای "امرام" نیز استفاده کند. این امر درحالی صورت گرفت که تا آن زمان اینترودرهای قدیمی تر توانایی رزم هوایی نداشتند. در ضمن موتورهای آ-6اف را با 2 موتور "جنرال الکتریک اف-404" ،که در "اف-18 هورنت" بکاررفته بود، عوض کردند. این موتورها پس سوز نداشتند و از نظر قدرت و مصرف سوخت بر موتورهای قدیمی "جی-52" ساخت "پرت اند ویتنی" برتری داشتند. پروژه ساخت این نمونه پیشرفته اینترودر بعدها لغوشد.

سابقه خدمتی

اولین اسکادران عملیاتی اینترودرها در فوریه1963 تشکیل شد و اینترودرها اولین بار در ویتنام جنگیدند. در جنگ ویتنام 84 فروند از آنها سرنگون شدند. اولین اینترودر در 14جولای1965 سقوط کرد. این هواپیما توسط سروان "دونالد بوکر" و سروان "دونالد ایتون" هدایت می شد و از ناو هواپیمابر "ایندیپندنس" برخواسته بود.

اینترودرها بعدها در لبنان و لیبی نیز درگیرشدند. در روز 4دسامبر1983، 1 فروند اینترودر و 1 فروند آ-7کورس ایر بر فراز خاک لبنان توسط موشکهای سوری ساقط شدند.

اینترودر در جنگ اول خلیج فارس و بوسنی نیز جنگید. در این زمان اینترودرها بهبود یافته بودند و توانایی حمل موشکهای هدایت لیزری را داشتند. اینترودرها در اواخر دهه 90 بازنشسته شدند اما پراولرها تا سال گذشته ،که هواپیماهای پیشرفته "گراولر" جانشین آن شدند، تنها هواپیمای جنگ الکترونیک دریاپایه آمریکا بود. آخرین فروند اینترودر در 28 فوریه 1997 از خدمت مرخص شد. اگرچه جانشین اینترودر ،"اف/آ18"، توانایی های زیادی دارد اما وزن مهمات حمل شده و برد آن با اینترودر قابل مقایسه نیست. اینترودر با 11 تن وزن خالی قادر به حمل 8 تن مهمات است که در بین هواپیماهای مشابه بی نظیرمی باشد.

مشخصات: نوع: جنگنده ضربتی ارتفاع پایین
شرکت سازنده: گرومن
خدمه: دو نفر
قیمت(برای نیروی دریایی): 23 میلیون دلار
پیشرانه: دو موتور توربو جت پرت اند ویتی مدل J52-P8B
قدرت موتور: 9300 پوند(حدودا 5000 کیلوگرم)
طول: 16.1 متر
عرض بالها: 16.1 متر
ارتفاع: 4.74 متر
وزن خالی: 11.636 تن
حداکثر وزن برخاست: 27.524 تن
سرعت: 1036 کیلومتر بر ساعت
برد عملیاتی: 1733 کیلومتر

 

تسلیحات:

 انواع موشکهای هوا به زمین و هوا به هوا، بمبهای سقوط آزاد و هدایت شونده، تجهیزات جنگ الکترونیک و ...

10 2.75" Rocket Pod
10 5" Zuni Rocket Pod
28 Mk-20 Rockeye
Mk-77 Napalm
28 Mk-81 (250 lbs)
28 Mk-82 Snakeye
13 Mk-83 (1,000 lbs)
5 Mk-84 (2,000 lbs)
20 Mk-117 (750 lbs)
28 CBU-78
GBU-10E Laser Guided Bomb
GBU-12D Laser Guided Bomb
GBU-16B Laser Guided Bomb
AGM-123A Skipper II
AGM-45 Shrike
AGM-62 Walleyes
AIM-9 Sidewinders

System Weapon Improvement Program, SWIP
AGM-88 HARMs
AGM-84E SLAMs
AGM-65 Maverick Anti-Ship Missile
AIM-120A AMRAAM

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

اف-۳۵ لایتنینگ ۲ جنگنده بمب افکن با عملکرد چند گونه‌است که در جنگ‌ها می‌تواند از نزدیک نیروهای خودی را پوشش دهد. اف-۳۵ همچنین یک هواپیمای بمب‌افکن تاکتیکی است که توانایی موشکی هوا به هوا  را نیز دارد. این هواپیما ۳ مدل دارد. مدل اول که در فاصله‌های متعارف و معمولی می‌تواند از زمین بلند شود یا بنشیند. مدل دوم در مسافت‌های کوتاه بلند می‌شود و به صورت عمودی بر زمین می‌نشیند و مدل سوم برای پرواز از ناو هواپیما بر طراحی شده است . اف-۳۵ ساخت مشترک شرکت‌های آمریکایی لاکهید مارتین و نورثروپ گرومن و شرکت بریتانیایی بی‌ای‌ئی سیستمز است. این هواپیما در ۱۵ دسامبر ۲۰۰۶ اولین پروازش را انجام داد.


ویژگیهای اف-۳۵ لایتنینگ ۲
اف-۳۵ هواپیمایی کوچکتر، متعارف تر، تک موتوره‌است که در بعضی از ویژگیها به هواپیمای سابق مانند هواپیمای دو موتور اف-۲۲ رپتور شباهت دارد. خروجی اگزوز این هواپیما از هواپیمای وی تی او ال مدل ۲۰۰ ساخت ۱۹۷۲ شرکت جنرال داینامیکس که برای کشتی کنترل کننده دریا ساخته شده بود اقتباس شده‌است. فناوری رادار گریزی تشخیص هواپیما را برای رادارهای رهیاب کوتاه برد مشکل می‌سازد. تعدادی از بهسازی‌های انجام شده در این هواپیما که جزء هواپیماهای نسل پنجمی محسوب می‌شود عبارتند از:

    * فناوری رادار گریزی بلند مدت با نگهداری آسان آن.
    * فناوری پیچیده الکترونیکی و گیرندی‌های مرکب که اطلاعات گرفته شده توسط گیرنده‌ها را ترکیب می‌کند تا هوشیاری خلبان را به اطراف خود بیشتر کرده و تعیین موقعیت و استفاده از اسلحه را بهسازی کند.
    * استفاده از شبکه‌های داده‌های پرسرعت در این هواپیما شامل شبکه «آی ای ای ای-۱۳۹۴b» و کانال فیبری
    * کاهش هزینه صرف شده در هواپیما وقتی که هواپیما از رده خارج می‌شود یا از بین می‌رود.

خصوصیات کلی اف-۳۵ لایتنینگ                                  

    * تک سرنشین
    * طول: ۱۵،۳۷ متر
    * بلندی ۵،۲۸ متر
    * وزن خالی:مدل ای ۱۳،۱۷۰ کیلوگرم
    * وزن در حالت مسلح: ۲۰،۱۰۰ کیلوگرم
    * موتور: تک موتور نوع پرت و ویتنی اف۱۳۵، موتور توربوفن بهسوز
    * شتاب خشک (بدون بهسوز): kN ۱۱۱
    * شتاب با بهسوز:۱۷۸+kN
    * حداکثر سرعت: ۱۹۳۱ کیلومتر در ساعت

 جنگ افزارها

    * مسلسل: یک عدد مسلسل جی ای یو-۲۲/ای
    * محل نصب جنگ افزار: ۶ عدد با ظرفیت ۶۸۰۰ کیلوگرم
    * موشک: بخش داخلی: ۴ یا ۲ عدد موشک هوابه هوا و ۲ موشک هوا به زمین، بخش خارجی:۲ موشک و ۴ موشک یا بمب

 


چینش بمب‌ها و موشک‌ها در بخش‌های داخلی و خارجی هواپیما

مشخصات فنی
نوع هواپیما     چندمنظوره-رادارگریز
کشور سازنده     آمریکا، بریتانیا
شرکت سازنده     لاکهید مارتین، آمریکا
نورثروپ گرومن، آمریکا
بی‌ای‌ئی سیستمز، بریتانیا
تاریخ نخستین پرواز     ۱۵ دسامبر ۲۰۰۶
تاریخ رونمایی     ۲۰۱۱
وضعیت کنونی     تحت توسعه و تولید
آغاز ساخت     ۲۰۰۳ تا حال
تعداد ساخته‌شده     ۱۳ فروند آزمایشی و ۱۵ فروند تولید با سرعت پایین
هزینهٔ پروژه     ۸۳ میلیون دلار
توسعه یافتهٔ     لاکهید مارتین ایکس-۳۵

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

تاریخچه

در اواسط دهه 1960 نیروی دریایی ایالات متحده برای تعویض هواپیماهای تهاجمی A-4،مناقصه ساخت یک هواپیمای تهاجمی سبک دریاپایه تک سرنشینه مجهز به سیستم های پیشرفته ناوبری را مطرح کرد. طرح مورد نظر، یک هواپیمای زیرصوتی بود که بتواند بیش از A-4E، سلاحهای غیر هسته ای حمل کند و از عهده میگهای روسی، موشکهای زمین به هوا و آتشبار های ضد هوایی برآید. همچنین تاکید شده بود که طرح پیشنهادی باید ضمن کاهش هزینه ها و افزایش سرعت تولید،از نظر ویژگیهای متعارف با هواپیماهای موجود چندان متفاوت نباشد. در 11 فوریه 1964 شعبه صنایع هوایی شرکت ال.وی.تی به نام ووت (در آن زمان، ووت کورپوریشن)،برنده این مناقصه شد و کار ساخت و طراحی هواپیمایی را که بعدها ای.7 نامیده شد، آغاز کرد. در 27 سپتامبر 1964 اولین نمونه A-7A به پرواز درآمد که مدتی بعد، رسما Corsair II نامیده شد.

ویژگیها

ال.تی.وی در ساخت ای-7 از تجربه تولید هوپیماهای قبلی اش، یعنی اف-8 کروسادر، استفاده کرد ؛ ولی طرح جدید بر خلاف طرح قبلی به موتور های بدون پس سوز، بالهای بدون پسگرایی و بدنه ای کوتاه مجهز شد. با این حال، قدرت حمل تجهیزات هواپیمای جدید،حدودا دوبرابر A-4 بود. حاصل کار طراحی A-7 ،هواپیمایی کوتوله و بدنما بود که هرچند مشکل مهمی در پروازهای آزمایشی نداشت، خلبانان به کم توانی آن معترض بودند. ضمن آنکه هدایت و کنترل آن بر روی باند های خیس ،مشکل بود. هرچند این هواپیما در نظر اول، چندان توجه کسی را جلب نکرد، در پنج میدان مهم یعنی ویتنام، لبنان، گرانادا، لیبی (1986) و خلیج فارس به طور موثری در عملیات نظامی شرکت کرد.
A-7 مصرف سوخت کمی دارد و تقریبا میتواند همه سلاحهای ویژه نیروی دریایی را حمل کند. این هواپیما در مدلهای متعددی عرضه شد و علاوه بر نیروی دریایی،در نیروی هوایی هم به خدمت درآمد بر خلاف انتظار،با ورود A-7 به خدمت، A-4 همچنان در خدمت باقی ماند و در کنار آن به اجرای وظایفش ادامه داد.

A-7 بر فراز عربستان سعودی در جربان عملیات سپر جزیره

 A-7 با استفاده از سیستم Pave Penny (هدفگیر و نشانه گذار لیزری) و همچنین شکل مناسب کابین خلبان که میدان دید وسیعی را فراهم می کند، برای هدف قراردادن مواضع زمینی از دقت نسبتا زیادی برخوردار است و سیستم دید در شب هم امکان اجرای عملیات شبانه را فراهم می کند. این هواپیما در کنار EA-6B زوج مناسبی را برای اجرای عملیات تشکیل می دهد. این ترکیب در جنگ خلیج فارس کارایی خود را نشان داد. برای پوشاندن ظاهر نازیبا، اغلب هواپیماهای A7 رنگ آمیزی باشکوهی دارند، به خصوص بر روی دم عمودی وسیعشان.

مدلها

A-7A : مدل اولیه
A-7B : با موتور اصلاح شده
A-7C : مدل آموزشی دو سرنشینه
A-7D : مدل ویژه نیروی هوایی
A-7E : آخرین و پرنوانترین مدل دریایی
سایر مدلها: TA-7C , A-7K , A-7P

کاربران: ایالات متحده آمریکا، یونان، پرتغال، تایلند
تعداد تولید شده تا نیمه دهه 80 : بیش از 1500 فروند

مشخصات فنی A-7E

نیروی محرکه: یک موتور توربرفن آلیسون TF41-A2 بدون پس سوز
بیشترین رانش موتور: 66 کیلونیوتن
ظرفیت مخازن سوخت درونی: 5700 لیتر

ابعاد
نسبت منظری بال: 4.0
دهانه بال: 11.8 متر
دهانه دم افقی: 5.5 متر
طول: 14 متر
ارتفاع: 5 متر
بیشترین وزن برخاست: 19 تن
عملکرد پروازی
بیشترین سرعت افقی: 1112 کیلومتر بر ساعت
مسافت برخاستن: 1.8 کیلومتر با بیشترین بارمزد
سال ورود به خدمت: 1967
سال خروج از خدمت در آمریکا: 1991

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


اف-100 (موسوم به Super Sabre) یک جت جنگنده بود که در نیروی هوایی امریکا از سال 1954 تا 1971 و در گارد ملی امریکا تا سال 1979 خدمت کرد. این جنگنده اولین جت جنگنده مافوق صوت در امریکا بود و رقیب میگ-19  که اولین جنگنده مافوق صوت شوروی بود، محسوب می شد. اف-100 به عنوان یک جنگنده بمب افکن در ویتنام حضور پیدا کرد و بعدها با اف-105 جایگزین شد که سرعتی معادل 2 ماخ داشت. اف-100 در ویتنام به عنوان هواپیمای پشتیبانی هوایی نخستین پروازهایش را انجام داد، اما بعدها جنگنده کارامدتری به نام آ-7 (کورسایر) که سرعتی زیر صوت داشت جایگزین آن شد. اف-100 همچنین در خدمت ناتو چندین عملیات برای همپیمانان آمریکا انجام داد.


توسعه و طراحی
در ژانویه سال 1951 شرکت نورث امریکن آویشن پیشنهاد طراحی یک جنگنده فراصوت به نیروی هوایی داد. سابر 45 نمونه تکمیل شده اف-86 سابر بود. در همان سال یعنی 7 ژوئیه 1951  طرح جنگنده باز بینی شد و بعد از صد مورد اصلاح در انواع ساختارها سرانجام در 30 نوامبر سال 1951 مورد پذیرش واقع شد. در سوم ژانویه 1952 تعداد 23 فروند جنگنده اف-100 آ و در سری دوم در اوت 1952 تعداد 250 فروند ساخته شد. اولین مدل این پرنده وای-اف-100 بود که در 25 می 1953 پرواز کرد و سرعتش به 1.05 ماخ رسید. این هواپیما از موتور XJ57-P-7  استفاده می کرد. دومین پرواز اف-100 با گونه آ بود که در 17 اکتبر 1953 پرواز کرد.

ارزیابی نیروی هوایی امریکا از این جنگنده و قابلیتهای عملیاتی بودن آن موجب شد که از نوامبر 1953 تا 1955 تعداد بیشتری از آنها سفارش داده شود. اما هنوز مشکلاتی وجود داشت که شرکت سازنده درصدد رفع آنها برآمد. از جمله مشکلاتی که اف-100 بدان دچار بود این بود که در حین پرواز ثبات لازم را نداشت، بعضی مواقع به طور ناگهانی منحرف می شد و مواردی پیش می آمد که هنگام اوج گیری، ساختار آن پایداری لازم را نداشت و دچار فروپاشی می شد. این امر برای خلبانان بارها اتفاق افتاد. یکی از آزمایشهای پروازی منجر به کشته شدن خلبانی به نام جورج ولچ شد که از خلبانان مطرح امریکا به شمار می رفت. واقعه در هنگام شیرجه با یک فروند اف-100 آ در تاریح 12 اکتبر 1954 روی داد. مشکل از دست رفتن کنترل هواپیما در زوایای حمله مختلف اتفاق می افتاد.

تاخیر در برنامه اف-84 تاندراسترایک باعث شد که دستور و فشار برای یک جنگنده تاکتیکی از جانب نیروی هوایی بیشتر شود که این تعجیل در کار موجب بروز نواقصی در اف-100 ها شده بود. نیروی هوایی درخواست کرد که اف 100 های آینده باید جنگنده بمب افکن باشند و توانایی حمل بمبهای اتمی را نیز داشته باشند.
اف-100 می توانست دو مدل باک اضافه نیز حمل کند که یک مدل 1040 لیتری و دیگری 770 لیتری بود که البته از نوع رها شونده بودند.
تنها چیزی که نیروی هوایی را نگران میکرد تعداد کم هواپیماهای اف-100 سی بود به طوری که در سال 1965 تعداد اف-100 های عملیاتی در خدمت که توانایی حمل بمب هسته ایی داشتند، 125 فروند بود. باقی اف-100 ها سایدویندر و بمبهای خوشه ایی حمل می کردند.

در سال 1970 تعداد 85 فروند اف-100 (سی) طی عملیاتهایی حادثه دیدند. اما شرکت سازنده درصدد بود با ساخت اف-100 دی ایرادهای اف-100 سی را برطرف کند. به همین دلیل در شروع کار بهسازی، هواپیما به خلبان خودکار مجهز شد و تجهیزات آن همگی ارتقا داده شدند. در سال 1959  تعداد 65 فروند از هواپیماهای بهسازی شده به موشکهای آی-جی-ام 12 بولپاپ مجهز شدند. مشخصه های خطرناک پروازی همگی اصلاح شد، مثلا پهنای بال ها 26 اینچ یا 66 سانتی متر پهن تر شد و سکان عمودی نیز اصلاح گردید.

اف-100 دی در 24 ژانویه 1956 در پایگاه هوایی لانگلی و در وینگ 405 وارد خدمت شد. این جت از اطمینان بیشتری نسبت به مدل قبلی بر خوردار بود. اف-100 های قبلی مشکلاتی از قبیل عدم عملکرد صحیح چترهای نجات یا ترمزهای هوایی داشتند که نیروی هوایی را برآن داشت که همه را اصلاح کند. 700 فروند اف-100 دی بالهایشان دوباره اصلاح شد و به حالت استاندارد در آمد. اصلاح بالهای 60 هواپیما هزینه ای برابر 150 میلون دلار به همراه داشت.در سال 1966 اف-100 به راداری مجهز شد که به آن توانایی پرواز در شب و بمباران در آب و هوای نامساعد را می داد.


 

تاریخچه عملیاتی جت اف-100
اف-100 آ در تاریخ 27 سپتامبر سال 1954 در پایگاه جورج در وینگ 479 به عنوان یک هواپیمای جنگنده شروع به خدمت کرد. در دهم نوامبر 1954 شش بار حوادثی برای اف-100 ها پیش آمد که عمدتاً به دلیل اشکال در سیستم هیدرولیک بود و باعث زمینگیر شدن اف-100 ها تا سال 1955 شد. سرانجام در سپتامبر 1955 عملیاتی برای وینگ 479 پیش آمد. عملیاتی هم در سال 1961 در آلمان در اوت 1961 انجام شد.

این جنگنده با شروع جنگ ویتنام، اولین جنگنده نیروی هوایی بود که در جنگ مورد استفاده قرار گرفت و حتی قبل از شروع جنگ یعنی در سال 1961 اف-100 های مستقر درفیلیپین و تایوان بر فراز ویتنام شمالی پرواز گشتی انجام می دادند.

 اف-100 در بین تمام هواپیماهای ارتش امریکا بیشترین حضور را درجنگ ویتنام از آغاز تا پایان جنگ داشت و اولین تلفات هوایی امریکا به سرنگونی یک فروند اف-100 توسط آتش پدافند ویتنام در سال 1964 بر میگردد. همچنین اولین پیروزی هوایی ارتش امریکا نیز در سال 1965 با سرنگونی یک میگ-17 توسط یک فروند اف-100 دی گزارش شده است. این هواپیما تا پایان جنگ در ویتنام خدمت کرد، اگرچه با ورود هواپیماهایی ماننداف-105 و اف-4 فانتوم تا حدی از نقش آن کاسته شد. این جنگنده نه تنها نقش شکاری و جنگنده بمب افکن بلکه نقش سرکوب کننده پدافند هوایی را با تجهیز مدل f به موشک ضد رادار شرایک بر عهده گرفت. این هواپیما تا سال 1971 در خدمت ارتش امریکا بود و به شش کشور دیگر نیز صادر شد که در ترکیه تاسال 1982 در خدمت باقی ماند. اف-100 برای چند سال هواپیمای تیم اکروجت نیروی هوایی امریکا بود. این جنگنده در نهایت با اف-105 جایگزین شد.




مشخصات
خدمه: 1 نفر
طول: 15.2 متر
طول بالها: 11.81 متر
ارتفاع: 4.95 متر
مساحت بالها: 37 متر مربع
وزن خالی: 9.5 تن
حداکثر وزن برای تیک اف: 15.8 تن
پیشرانه: یک عدد موتورتوربو جت J57-P-21/21A ساخت آیروجت با قدرت 45 کیلونیوتن و حداکثر قدرت 71 کیلونیوتن
حداکثر سرعت: 750 نات برابر با 1.1 ماخ
برد: 3210 کیلومتر
سقف پرواز: 50000 پا یا 15 کیلومتر
نرخ اوج گیری: 114 متر در ثانیه

 مهمات:
4 عدد توپ 20 میلیمتری ام-39، 4 موشک سایدویندر یا یک بمب جی-آ-ام 83 بولپاپ
قابلیت حمل 3.1 تن انواع بمبهای متعارف و بمبهای هسته ایی مثل مارک-7، مارک28 یا همان سری ام-کا به علاوه ام-کا61 و ام کا 57 که بمب هسته ای محسوب می شدند و بمبهای ام کا28 و ام کا43

 
نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

"میراژ اف-1 " جنگنده ای چند منظوره ساخت شرکت داسوی فرانسه است که نخستین نمونه آن در سال 1966 پرواز کرده و در 13 کشور جهان به کار گرفته شده و در برخی کشورها از جمله خود فرانسه همچنان در حال خدمت است.

این جنگنده پس از طرح های موفق و پرطرفدار میراژ-3 و 5 ساخته شد و پس از سوپر اتندارد دومین و آخرین طرح جنگنده در داسو بود که از بال دلتایی استفاده نمی کرد. اما این میراژ (به معنی سراب) نیز با اقبال خوبی روبه رو شده و بیش از 700 فروند آن ساخته شد. این در حالی بود که ناکامی بزرگ میراژ اف-1 در انتخاب نشدن به عنوان جنگنده سبک و چندمنظوره ناتو در رقابت با «اف-16» آمریکایی بازار بزرگی را از چنگ فرانسوی ها خارج کرده بود.
این جنگنده در نمونه های مختلف خود بین 7400 تا 7600 کیلوگرم جرم دارد (بدون سلاح و سوخت) طولی کمتر از 15.5 متر، دهانه بالی در حدود 8.4 تا 9.3 متر، بیشینه جرم 16200کیلوگرم داشته و با موتور توربوجت آتار-9-کی خود به بیشترین سرعت 2.2 ماخ (2250 کیلومتر بر ساعت) در ارتفاع بالا دست می یابد. بیشینه برد نمونه های مختلف میراژ اف-1 در حدود 3300 و برد رزمی آنها کمتر از 1500 کیلومتر بدون سوختگیری هوایی گزارش شده است. البته میزان برد تابع عوامل مختلفی از جمله میزان سوخت و وزن محموله جنگی در حال حمل، سرعت و ارتفاع پروازی بوده و این اعداد مربوط به حالات معمول برای مقایسه هستند.
این جنگنده توانایی حمل 6300 کیلوگرم محموله را داشته و از دو جایگاه در نوک بال ها(برای موشک های کوتاه برد هوا به هوا)، دو جایگاه زیر هر بال و یکی هم زیر بدنه برای حمل این بار برخوردار است. بیشترین ارتفاع پروازی قابل دستیابی این هواپیما 20هزار متر عنوان شده است.

میراژ اف-1 از رادار «سیرانو-4» با برد حدود 100 کیلومتر استفاده کرده و تسلیحات هوا به هوای آن شامل موشک کوتاه برد حرارتی «مجیک» و انواع موشک میان برد «سوپر-530» است. کشورهای مختلفی به جز فرانسه دارای این هواپیما هستند از جمله یونان، آفریقای جنوبی، لیبی، اسپانیا، مراکش و اکوادر که همچنان از میراژ استفاده می کنند.


سابقه در عراق
هر چند سفارش میراژ از سوی عراق به قبل از جنگ تحمیلی بازمی گردد اما اولین سری 16 تایی از نمونه اف-1ئی-کیو که مختص عراق ساخته شده بود تا فروردین 1360 تحویل نیروی هوایی این کشور قرار نگرفت.
عراق به عنوان بزرگ ترین مشتری خارجی این جنگنده 126 فروند میراژ اف-1 در بیش از 6 نمونه که بهسازی هایی نسبت به نمونه قبلی داشتند تحویل گرفت. این هواپیما پس از ورود به نیروی هوایی عراق پیش از آنکه سهمی در نبردهای هوایی با همسایه پرقدرت شرقی کسب کند بیشتر نقش قربانی را در برابر «اف-14 تامکت» های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بازی کرد،‌ نقشی که حتی با وجود ارتقاءهای متعدد، آراسته شدن به تسلیحات جدید و آموزش های کامل فنی و راهکنشی(تاکتیکی) توسط فرانسوی ها تا آخرین روزهای جنگ ادامه داشت.

میراژ اف 1

در واقع به جز آن درگیری معروف که میراژهای عراقی با جدیدترین نمونه موشک سوپر-530-اف موفق به سرنگونی دو تامکت ایرانی شدند پیروزی چشمگیر دیگری در برابر حریف مستقیم خود پیدا نکردند.
در مقابل تامکت های ایرانی چندین بار موفق به سرنگونی بیش از دو تا سه فروند میراژ در درگیری های هوایی در یک روز شدند؛ شاهکاری که تا آخرین روزهای دفاع مقدس و با وجود همه مشکلات تعمیرات و تسلیحات رقم می خورد. اما سایر جنگنده های نهاجا از جمله انواع «اف-4 فانتوم» و خصوصاً «اف-5 تایگر» زخم های قابل توجهی از میراژها دریافت کردند و آمارهای منتشر شده نشان می دهد این جنگنده توانست برتری نسبی بر فانتوم و برتری محسوسی بر تایگر کسب کند. در مجموع همین آمارها نشان دهنده انهدام بیش از 20 تا 33 فروند میراژ در نبردهای هوایی با ایران است یعنی 16 تا 26 درصد دارایی عراق از این نوع جنگنده که تلفات بالایی است.

نکته جالب در مورد میراژهای غربی عراقی تلاش برای تجهیز این جنگنده بمب افکن به موشک های هوا به سطح جدید شوروی سابق بود که در روزگار جنگ سرد و تفاوت فناوری های غربی و شرقی امری جدید بود هر چند که این تلاش ها به نتیجه قابل توجهی نرسید.

ورود به ایران
پس از حمله عراق به کویت و اشغال این کشور کوچک و ائتلاف ناتو و کشورهای منطقه برای آزاد سازی این انبار نفت نیروی هوایی عراق با وجودِ داشتن 8 سال تجربه رزمی سنگین در جنگ تحمیلی قبلی خود یعنی حمله به ایران نتوانست به موفقیتی جز یک پیروزی هوایی در برابر هواپیماهای ائتلاف دست یابد و با از دست دادن برتری هوایی و بالا رفتن تلفات پرنده هایش راهکاری عجیب را برگزید و به جای هر حرکتی بیش از 100 فروند از هواپیماهای جنگی و تعدادی هواپیمای غیرنظامی را به سمت ایران پرواز داد تا از آتش دشمن مصون مانده و بعدها با فروکش کردن جنگ آنها را از ایران پس بگیرد.

این طرح عراقی ها اما با ممانعت ایران از پس دادن هواپیماها به بن بست برخورد و در اظهار نظرهای غیر رسمی دلیل اینکار در نظر گرفتن این مهاجران غیرقانونی اما بسیار ارزشمند به عنوان بخشی از غرامت جنگ تحمیلی 8 ساله در کشور عنوان شد. بنا بر اظهارات منابع خارجی حدود 24 فروند میراژ اف-1 در بین این هواپیماهای وجود داشته که 17 فروند نوع تک سرنشین و 7 فروند نوع دو نفره بوده است.

میراژِ اف 1 ایران

مهمان های ناخوانده عراقی پس از عبور از مرزهای غربی کشور، عمدتآً‌در پایگاه سوم شکاری همدان فرود آمدند و بعدها به نقاط دیگر منتقل شدند. میراژها نیز هر چند در چند پایگاه کشور حضور یافتند اما سرانجام در قالب یک اسکادران شکاری جدید در پایگاه هوایی مشهد مستقر شده و از آن پس با فراز و نشیب های فراوانی تا به امروز در حال خدمت بوده اند.


اتفاقی بزرگ؛ ارتقاء بدون دفترچه راهنما
این هواپیماها در حالی وارد ایران شدند که نه تنها هیچ کتاب راهنما و دفترچه فنی به همراه نداشتند بلکه شاید همه آنها فاقد جایگاه های حمل جنگ افزار بودند. بدیهی است که قطعات یدکی نیز برای این هواپیما موجود نبود و این در حالی بود که سطح فناوری های میراژ اجازه نمی داد از آن صرف نظر شود. بنابراین بار دیگر و برای چندمین بار پس از انقلاب متخصصان داخلی دست به کار بزرگی زده و برای عملیاتی کردن این هواپیما بدون مراجعه به کشور سازنده اقدام کردند.

در ابتدای به غنیمت گرفته شدن میراژ، خلبانان ماهر نهاجا حتی بدون برگزاری دوره آموزش از سوی خلبانان عراقی این هواپیماها را به پرواز در آورده و پس از استقرار در پایگاه مشخص شده برای این هواپیما رفته رفته متخصصان تعمیر و نگهداری نهاجا و صنایع هواپیمایی موفق به سرپا نگهداشتن این جنگنده برای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران شدند. هر چند که گاه و بیگاه مشکلات فنی گریبانگیر این پرنده شده و تعداد عملیاتی از این جنگنده در مواقعی بسیار کم می شد. حتی یک مورد سانحه نیز برای یکی از میراژهای دو نفره ایران در نزدیکی مشهد به وقوع پیوست که منجر به شهادت یکی از خلبانان آن شد.

وقوع این دست مشکلات نیز باعث نشد تا این هواپیماها از رده خارج شوند بلکه تلاش برای فعال کردن تعداد بیشتری از آن به طور ثابت انجام شد بطوریکه هم اکنون تعدادی از این جنگنده در پایگاه دهم شکاری چابهار مستقر هستند که خبر پروازهای عملیاتی آنها در رزمایش های اخیر نیز منتشر شد.
از کم و کیف میزان آمادگی رادار این جنگنده ها اطلاعاتی ارائه نشده است اما با توجه به برد قابل توجه و مداوت پروازی بیش از دو ساعت که توسط این جنگنده قابل دستیابی است میراژهای نهاجا در شرق کشور فعالیت مناسبی داشته اند و پروازهای گشتی زیادی را به انجام رسانده اند. در عرصه دریا نیز چیره دستی این هواپیماها در زمان جنگ با ایران آشکار شده و در صورت آمادگی رادار و دسترسی به موشک اگزوست این ترکیب همچنان برای شناورهای دشمن پیام آور نابودی خواهد بود. با توجه به توان متخصصان داخلی در شناخت فناوری های خارجی و تسلط به آنها احتمال آمادگی سامانه های راداری این جنگنده قابل توجه است.

سایر دارندگان میراژ بهسازی های مختلفی را روی آن به انجام رسانده اند که هر چند به طور گسترده انجام نشد اما نشان داد این هواپیما بستر خوبی برای توسعه توانایی های خود دارد. از آن جمله تجهیز میراژهای آفریقای جنوبی به موتور «آر-دی-33» جنگنده «میگ-29» و یا موشک های کوتاه برد پیشرفته "آر-73آرچر" روسی. گفتنی است هر چند مصرف ویژه سوخت موتور روسی آر-دی-33 از موتور خود میراژ کمی بیشتر است اما 200 کیلوگرم جرم کمتر و 15 درصد رانش بیشتر آنقدر وسوسه انگیز بود تا با کمی تغییرات فنی این کار به انجام رسیده و به مرحله پرواز برسد و در خود روسیه هم به نمایش درآید.
با توجه به اینکه توانایی میراژ در زمینه حمل وزن محموله تنها 13 درصد کمتر از فانتوم-ئی و برد آن بیشتر از این جنگنده کهنه کار آمریکایی است می توان انتظار داشت نهاجا تلاش کند تا میراژها به تسلیحات بومی مجهز شده و برای مأموریت های تعریف شده به کار گرفته شوند.

میراژ اف 1 ایران

خصوصاً‌ با توجه به اینکه نهاجا در هماهنگ کردن تسلیحات شرقی موجود روی هواپیماهای غربی و برخی تجهیزات شرقی روی پرنده های غربی خود ید طولایی دارد. مثلآً یکی از گزینه های محتمل کاربری موشک کوتاه برد و بسیار کارآمد آر-73 توسط میراژ است همانطور که اخبار غیر رسمی حاکی از بکارگیری آن روی سایر هواپیماهای غربی نهاجار نیز دارد. حداقل نصب تسلیحات بومی مانند موشک های ضد کشتی دوربرد نور و قادر یا بمب های هدایت شونده قاصد روی این جنگنده ها دور واقعیت نیست.
این جنگنده هر چند با روشی غیرمعمول وارد ناوگان نهاجا شده اما با تلاشی امیدوارانه و برای غلبه بر تحریم ها نشان روشنی از عزم جدی نیروهای داخلی برای استفاده از ابزارهای موجود و بهسازی آنها برای نیازهای موجود داشته و تأیید دیگری بر توانایی های علمی و فنی داخلی است.

 

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

جنگنده J-20

جنگنده J-20 يك جنگنده رادار گريز نسل پنجم است . هواپيماي جنگنده دوموتوره که نمونه توسعه يافته آن توسط گروه صنايع هواپيمايي Chengdu براي ارتش آزادی بخش جمهوری خلق چين ساخته شده است.

جنگنده جی 20

در اواخر سال 2010 میلادی، J-20 تحت آزمون حرکت بر روی زمین همراه با سرعت بالا قرار گرفت. جي 20 اولين پروازش را در 11 ژوئن 2011 انجام داد. ژنرال هي ويرونگ ( معاونت فرماندهی نيروي هوايي ارتش آزادی بخش جمهوری خلق چین) گفت: در نوامبر 2009 انتظار مي رفت كه جي 20 تا سال 2017-2019 به توان عملياتي برسد .

 

توسعه

جي 20 يكي از برنامه هاي ساخت هواپيمايي رادارگريز تحت نام اختصاصی J-XX بود كه در اواخر سال 1990 آغار شد. طرح اولیه در ابتدا به نام پروژه 718 نامگذاری شد و نهایتا" در سال 2008 میلادی و طی رقابت با طرح پيشنهادي Shenyang كه طرحي بزرگتر از جي 20 بود, توانست توسط PLAAF تائید شود. دو نمونه اولیه تحت نام های 2001-1# و 2001-2# تا پايان سال 2010 ساخته شد. در 22 دسامبر 2010، ‌جي 20 تحت آزمايش حرکت با سرعت بالا بر روی زمین و در خارج از موسسه طراحي هواپيماهاي جنگنده Chengdu قرار گرفت. در طول این مرحله, هیچگونه آزمایش پروازی تائید شده ای انجام نگرفت. جي 20 اولين آزمايش پرواز رسمی خود را در 11 ژانويه 2011 انجام داد كه تقريبا 20 دقيقه طول كشيد. مدير سازمان اطلاعات ملي آمريكا, James R در خصوص این آزمایش گفت: مدت زيادي است كه آمريكا درمورد اين پروژه اطلاع دارد و از اين پرواز آزمايشي شگفت زده نشده ایم.

جنگنده جی 20

آزمایش پرواز

اولين پرواز جي 20 در 11 ژانويه 2011 تقريبا 15 دقيقه طول كشيد و در طول پرواز نیز يك فروند جنگنده J-10S ساخت Chengdu آن را اسكورت مي كرد. بعد از اولين پرواز موفقيت آميز مراسمي رسمی برگزار شد. در این مراسم افرادی همچون: خلبان تست کننده جي 20 به نام لي گنگ (Li Gang) و مدير طراحي بانگ وي (Yang Wei) به همراه ژنرال لي آندونگ (Li Andong) (معاون مدير کل دپارتمان ملی تسليحات و مدير كمسيون علم و فناوري دپارتمان تسليحات ملی در PLA از سال 2000 میلادی) حضور داشتند. بدین ترتیب کشور چین بعد از آمريكا و پیش از روسیه به عنوان سومین كشور دنیا که تمام مراحل ساخت و آزمایش پرواز یک جنگنده حقیقی و رادار گریز را خود انجام داده است انتخاب گردید. روزنامه گاردين گزارش داد: با اين كه كارشناسان از سرعت طراحی و ساخت اين هواپيما شگفت زده شده اند اما با اين حال مي گويند كه هنوز قدرت نظامي چين نسبت به آمريكا عقب است و توان نیروهای نظامي چین تنها بر منطقه تحت سلطه خودشان محدود است . اولين آزمایش پروازی J-20 با تاریخ بازديد وزیر دفاع ایالات متحده Robert Gates از کشور چين همزمان شد. این اتفاق در ابتدا توسط جمعی از مقامات رسمی پنتاگون و كارشناسان رسانه ای آمریکا اینگونه تفسير شد كه ممكن است به عنوان يك اخطار براي هيئت نمايندگان ايالات متحده انجام شده باشد. با اين حال بعد از ديدار با مقامات ارشد چيني از جمله رئيس جمهور چین (Hu Jintao), وزیر دفاع آمریکا اظهار داشت: به نظر میرسد رهبر نیروهای غير نظامي چین با انجام اين آزمایش دنیا را شگفت زده کرده است اما من مطمئن هستم این آزمایش ارتباطی به بازدید من از کشور چین نداشته است. پروفسور جین کانرونگ (Jin Canrong) استاد دانشگاه Renmin در پكن كه داراي تخصص در روابط چين و ایالات متحده میباشد اظهار داشت: رئيس جمهور هو بي خبر از آنكه اين تست ممکن است سؤالات بسیاری را در خصوص ماهيت غیر نظامی کنترل ارتش چين بالا مي برد، اين آزمایش را انجام داده است. با اين حال میشاییل اسواین (Michael Swaine) به عنوان كارشناس PLA و یک فرد آگاه در روابط نظامي چين و آمريكا گفت: هرچند اين امكان وجود دارد, اما ممکن است مقامات ارشد چيني نمي دانستند كه اين تست پرواز قرار است در اين روز اتفاق بيفتد و به منزله توهين به وزیر دفاع آمریکا نیست و بهتر است رئيس جمهور هو خود را از این بابت نگران نکنند. در مقابل تصميم گيري مربوط به توليد، توسعه و آزمايشات هواپيماهاي نظامي به طور معمول توسط مقامات سطح پايين مدیريت مي شود تا توسط رهبران ارشد نظامي و غير نظامي. پرواز آزمایشی دوم اين هواپیما به مدت يك ساعت و 20 دقيقه در روز 17 آوريل 2011 صورت گرفت. در 5 می سال 2011، 55 دقیقه تست پرواز که شامل جمع شدن ارابه های فرود نیز میشد, انجام گرفت. برنامه كامل تستهاي اوليه شامل 10 الی 20 پرواز است كه انتظار میرود سال ها طول بكشد.

انتقال فناوری

در سایت Globalsecurity.org آمده است كه احتمالا چين مشاركت در توسعه و توليد جنگنده نسل پنجم را با روسيه كاهش داده است ، با توجه به اين كه روسيه براي به دست آوردن منافع بيشتر از مشاركت با چين با آن همكاري مي كرده است. رهبران چين فكر مي كنند كه طراحي جی 20 از PAKFA روسي برتراست. كميته خدمات مسلح هاروارد در مجلس ايالات متحده Mekean در باره جي 20 گفته است: درك من اين است كه آنها جي 20 را مبني بر اطلاعاتي كه از روسيه در مورد يك طرح روسي دريافت كرده اند ساخته اند و اينكه انها قادر به كپي برداري هستند. مقامات نظامي Balkan به خبرگذاري Associated Press گفتند: این احتمال وجود دارد که کشورهای چين و روسيه با اقتباس گرفتن از تکنولوژی هواپیمای رادارگریز F-117 nighthawk که در جنگ کوسوو(Kosovo) در سال 1999 توسط ارتش صربستان منحدم شد, جنگنده J-20 را طراحی نموده باشند. اگر كارشناسان چيني از سيستم پوشش هاي رادارگريز F-117 استفاده كرده باشند مي توان نتيجه گرفت كه يك دهه از آمريكا عقبتر هستند. با اين حال خلبان چيني آزمايش کننده Xu Yongling گفته ست كه جي 20 يك شاهكار بومی از علم و فناوري است. او همچنين اظهار داشت كه فناوري F-117 بسيار قديمي است حتي در همان زمان هم مورد هدف گلوله قرار گرفت و نمي تواند به عنوان يك هواپيماي رادار گريز نسل بعدي مورد استفاده قرار گيرد. ژنرال بازنشسته نيروي هوايي ايالات متحده Thomas G. McInerney گفته است: احتمالا طراحي پایه جي 20 حاصل جاسوسي های سايبري از پروژه ي FB-22 کمپانی Lockheed Martin می باشد. يك دادستان فدرال حدس میزند کشور چين از تكنولوژي هواپيماي رادارگريز Northrop Grumman B-2 Spirit كه توسط Noshir Gowadia عرضه شده است استفاده نموده است. رئيس ستاد نيروي هوايي هند (Pradeen Vasnt Naik) گفته است كه در جي20 به طور كامل از فن مهندسي معكوس استفاده شده است و در این بین بخش تحقیق و توسعه (R&D) کشور چین هیچگونه دخالتی نداشته است و این موضوع به عنوان یک عمل غير اخلاقي مورد سؤال قرار مي گيرد. Ilya Kramnik مفسر ارتش نظامي روسيه حدس زده است كه چین هنوز 15-10 سال از ايالات متحده و روسيه در فناوري هوايي عقب تر است و ممكن نيست بتواند همه مواد مرکب هوایی و سنسورهاي مورد نياز براي هواپيمایش را توليد كند و مي تواند به جاي آن به تأمين كننده هاي خارجي آن خود كمك كند. با اين حال او حدس زده كه چين احتمالا مي تواند جنگنده های نسل پنجم جي20 را با قیمت 80% تا 50% کمتر تر از نمونه هاي نسل پنجم ایالت متحده و روسيه تولید کند و اين موضوع ممكن است موجب جذب مشتريان بالقوه همچون پاكستان و کشورهای شرق آسیا و آمریکای لاتین و جنوب شرقي آسيا و كشورهايي در آفريقا شود. Konstantin Sivkov از آكادمي مسائل ژئوپولوتيک بيان كرد كه ايالات متحده آمريكا از پيشرفت تكنولوژي نظامي چين احساس خطر كرده است. میشاییل پوگوسیان (Mikhail Pogosyan) رئيس سازمان هواپيمايي ايالات متحده ادعا كرده است كه برنامه چين يك تظاهر بوده است و این کشور فاقد زیر ساخت های لازم جهت تكميل پروژه است.

جنگنده جی 20

طراحی

مشخصات: جي20 يك هواپيماي تك سرنشين و دوموتوره است كه به نظر مي رسد تا حدي بزرگتر و سنگين تر از Sukhoi T-50 و Lockheed Martin F-22 Raptor است. بیل سوییت من (Bill Sweetman) تخمين مي زند که طول آن در حدود 75 فوت (23 متر) و دهانه بال ها 45 فوت (14 متر) و يا بيشتر است و انتظار مي رود كه در لحظه برخاست توانایی تحمل حداکثر وزن 75000 الی 80000 پوند (34000 تا 36000 کیلوگرم ) را دارا باشد. نمونه اولیه با استفاده از موتورهای روسی Saturn 117S میتواند قدرتی معادل 32000 پوند (15000 کیلو گرم) ارئه نماید که به گفته سخنگوی پنتاگون (Col.David Lapan) یکی از نشانه های مشکلات طراحی این هواپیما است. منابع چینی ادعا کردن که این هواپیما با استفاده از 2 نوع موتور توربوفن همراه با رانش بالای 13200 کیلوگرم و مجهز به نازل های بردار کنترل رانش (TVC) ساخته می شوند که هر دوی آنها در چین ساخته شده اند. با این حال Richard Aboulfia گفته که موتور های WS-10 از ضعف سانحه و احتمال خرابی در آسمان رنج میبرند. جی 20ممکن است در سرعت پایین چابکی کمتری نسبت به Lockheed Martin F-22 Raptor یا PAK-FA داشته باشد، اما همچنین ممکن است از توانایی حمل سلاح بیشتر در داخل محافظ داخلی و همچنین ظرفیت حمل سوخت بیشتر بهره ببرد. جی 20 دارای بدنه طویل و پهن میباشد و همچنین ورودی موتورهای آن به نسبت سایر نمونه ها کوچکتر هستند. بال ها از نوع مثلثی می باشند و بالچه های تعادلی (Canard) نیز رو به جلو هستند. آسمانه (Canopy) از نوع محدب و همچنین خروجی اگزوزها از نوع متغیر و حلقوی میباشد. بخش جلویی جی 20 شبیه F-22 Raptor و بدنه و دم آن شبیه نمونه اولیه Sukhoi T-50 است. بیل سوییت با توجه به عکس های اولیه معتقد است که طراحی آن احتمالا در رده یک هواپیمای دوربرد و Ground Attack (هوا به زمین) و کاملا" در نقش مخالفGeneral Dynamics F-111 Aardvark می باشد. داگلاس بری (Douglas Barrie)، معتقد است بالچه های تعادلی مایل به جلو (Forward Canards) و شیب دار J-20 همانند MiG 1.42 است. در یادداشت های بری آمده است که تفاوت های اصلی در میان J-20 و MiG 1.42 عبارتند از: بدنه مایل به جلو و طراحی تیز زوایای حمله در کنار طبف موتورهای مختلف قرار گرفته در داخل بدنه که موجب کاهش ضریب دید راداری میگردند. به نظر میرسد که چینی ها با جاسوسی سایبری از برخی پیمانکاران مختلف پروژه F-35 توانسته اند به برخی نکات در طراحی J-20 دست یابند. جی 20 دارای 2 سکان عمودی با قابلیت حرکت در تمام جهات و آرایش Swept Back همچون F-35 می باشد و از این لحاظ شباهتی به جنگنده هایی همچون F-22 و PAK-FA که دارای دم ذوزنقه و بالچه های تعادلی ثابت هستند ندارد. این هواپیما همچنین در بخش دماغه به سبک F-22 است. در حالیکه شیب دماعه F-35 از نوع Dropped و یا همان "کاهنده" می باشد. ورودی موتورها به شکل مستقیم در زیر دماغه و با قابلیت مافوق صوت به روش DSI به همراه Canopy یک تکه می باشند. در نوامبر 2006 گزارش شد که J-20 های دارای موتورهای WS-15 قادر به ایجاد نسبت پیشرانش به وزن (Thrust to Weight) معادل 10/17000 کیلوگرم (37000 پوند) می باشند. اولین نمونه تولیدی با نام اختصاصی 2001-1# به موتورهای AL - 31F مجهز گردید و نمونه دیگر تحت عنوان 2001-2# به موتورهای توسعه یافته WS-10G همراه با نازل های دارای قابلیت کاهش ضریب RCS و تشعشع امواج مادون قرمز در جهت پنهانکاری و رادار گریزی بیشتر, مجهز گردید. ممکن است جی 20 تبدیل به اولین هواپیمای عملیاتی و دارای قابلیت انجام ماموریت های جنگی شود که میتواند در طول ماموریت های خود به مقدار کافی سوخت حمل نماید و نیازی به سوخت گیری هوایی نداشته باشد. جف مورل (Geoff Morrell) سخنگوی پنتاگون, گفته است تا پیش از موعد رونمایی جنگنده جی 20 نمی توان در خصوص قابلیت های رادار گریزی و همچنین صحت نسل پنجم بودن آن سخن گفت.

جنگنده جی 20

سامانه های الکتریکی و الکترونیکی

 احتمال میرود در تولید جی 20 از سامانه کنترل پرواز با سیم (Fly by Wire یا همان FBW) به همراه سامانه یکپارچه کنترل آتش (Fire Control) در کنار سامانه هوشمند کنترل موتورها بهره گیری شود. همچنین پیش بینی می شود در بخش رادار کنترل آتش, J-20 از یک عدد رادار Type 1475/KLJ5 با تکنولوژی آرایه فازی (AESA) بهره ببرد. با توجه به تصاویر جدید اینترنتی, دو پنجره کوچک و دارای محافط دودی به شکل الماس در دو طرف دماغه دیده میشوند که احتمال دارد حاوی سنسورهای الکترو اوپتیکی یا همان EO همچون نمونه های گرمایاب MAWS و یا جستجوی مادون قرمز IRST باشند. همچنین 2 پنجره دیگر در قسمت تحتانی بدنه و 2 عدد در قسمت فوقانی بالچه های تعادلی (Canard) دیده میشوند که ممکن است حاوی نوعی سنسور مشابه نمونه آمریکایی EODAS نثب شده بر روی F-35 باشند که در اینصورت قابلیت اسکن 360 درجه را به J-20 اعطا می نمایند.

 

کابین خلبان

این هواپیما از یک کابین تماما" دیجیتال به همراه 2 عدد صفحه نمایش کرستال مایع (LCD) بزرگ در کنار تعداد زیادی نمونه های کوچکتر به همراه نمایشگر سر بالای عرض (HUD) با تکنولوژی هولوگرافیک و تفکیک رنگ بالا بهره میبرد.بسیاری از این قبیل سامانه های اصلی, پیش از این بر روی هواپیماهای J-10B مورد آزمایش قرار گرفته اند و به همین دلیل سرعت توسعه J-20 نسبت به سایر نمونه ها بالاتر است. جنگ افزارها (Armament): J-20 دارای مخازن داخلی بزرگ جهت حمل انواع موشک های هوا به هوای کوتاه برد و برد بلند همچون PL-10 وPL-12C/D و PL-21 به 2 محفظه جانبی جهت حمل موشک های کوتاهبرد PL-10 میباشد.

جنگنده جی 20

خصوصیات رادار گریزی

کارلو کوپ (Carlo Kopp) معقد است که قابلیت خفای کلی در شکلگیری J-20 بطور قابل توجهی بهتر از F-35 و PAK FA است، اما او با برخی نظرات دیگران موافق است، کارلو مانند Shih Hiao-wei از ماهنامه دفاعی بین المللی و Bill Sweetman از موسسه Aviation Week معتقد است که برخی از قطعات جی 20 ممکن است قابلیت های اختفای آن را به چالش بکشد. به عنوان مثال: قسمت های در بر گیرنده موتور, ساختمان سکان عمودی و نازل غیر متقارن موتورها از جمله مواردی هستند که با قابلیت پنهانکاری, سازگاری ندارند. اما ممکن است این قبیل مشکلات تا پیش از ارائه نمونه نهایی مرتفع گردند. در ژانویه 2011 مشخص گردید که نازل موتورها فاقد قابلیت پنهانکاری میباشند واین موضوع ممکن است به این دلیل این باشد که نسل پنجم این موتورها هنوز کامل نشده است. با این حال، یکی از نمونه های اولیه با استفاده از موتور های WS-10G به همراه نازل های پنهانکار و لبه های ناهموار و دندانه ای عرضه شد که پیش بینی میشود کلیه این خصوصیات موجل کاهش ضریب RCS به میزان نمونه هایی همچون F119 و F135 نمیشوند. رابرت گیتس نیز در مورد برخی قابلیت های رادار گریز J-20 تردید دارد ولی در مقابل معتقد است که توسعه ی جی 20 از توان بالقوه ای برخوردار است که برخی از قابلیت های ما را در خطر قرار داده است و ما مجبوریم به آنها توجه کنیم و ما باید پاسخ مناسبی به برنامه های آنها با برنامه های خود بدهیم. کوپ و گوون بیشتر بر این باورند که جی 20 طراحی شده است برای اینکه در نقش یک رهگیر سنگین و از بین برنده AWACS و هواپیما های سوخت رسان هوایی فعالیت کند. اگر این موضوع درست باشد, J-20 میتواند بیشتر شبیه به یک فرورند MIG-25 با قابلیت پنهانکاری باشد. سوییت من موافق است که به احتمال زیاد این نقش برای چنین هواپیمایی با ابعاد بزرگ و نسبت قدرت به وزن کم میتواند برخی قابلیت های آن را در خصوص سرعت و برد کاهش دهد. لوییس پیج معتقد است: بعید است که چین به این زودی موفق به ساخت یک هواپیمای رادار گریز همه جانبه با قابلیت رهگیری به سبک نمونه های آمریکایی شده باشد و بنابر این جی 20 بیشتر در خصوص انهدام اهداف زمینی مورد استفاده قرار خواهد گرفت ودر خصوص نقش عملیاتی خود نیز محدود خواهد بود به نسل قبلی هواپیما های رادارگریز آمریکایی مانند Lockheed F- 117Nighthawk، با اینحال انتظار میرود J-20 از یک رادار AESA بهره ببرد. هرچند رادارهای نصب شده بر روی F-35 و F-22 توانایی جنگ الکترونیک و رهگیری هم زمان را دارا میباشند و این قابلیت ها برای J-20 چندان کافی نخواهد بود. Loren B. Thompson معتقد است که ترکیب بخش جلوی J-20 دارای قابلیت های پنهانکاری میباشد و این موضوع باعث میشود تا این جنگنده بتواند اهداف زمینی خود را نابود سازد در حالی که ایالات متحده فاقد پایگاه های کافی برای F-22 ها برای مقابله با حملات اینچنین است و متحدان آمریکا هیچ هواپیمای قابل مقایسه ای را ندارند. تامپسون همین طور گفته است که هواپیماهای دوربرد دریایی ممکن است باعث مشکلات بیشتری نسبت به نمونه های کوتاهبرد و برتری هوایی همچون F-22 برای ایالات متحده شوند. بالچه های تعادلی نصب شده بر روی بدنه J-20 در هر 2 رده سرعتی مادون و مافوق صوت دارای کارایی میباشند (این قبیل بالچه ها بیشتر در رده های مافوق صوت مفید هستند) اما مشخص نیر آیا چین در این خصوص از تکنولوژی به کار رفته در Eurofighter Typhoon استفاده نموده است یا خیر ؟ در غیر اینصورت ممکن است قابلیت های پنهانکاری این بخش نیز به زیر سوال برود. Richard Aboulafia تحلیلگر گروهTeal در خصوص استفاده به جا از Canard ها در J-20 تردید دارد و معتقد است این بخش از بدنه را نمیتوان از دید رادارهای شناسایی پنهان نگه داشت و همچنین او معتقد است راه های بهتری نیز وجود داشتند. همچنین Aboulafia معتقد است کشور چین در ساخت بسیاری از بخش های J-20 از قطعات غیر مطابق ااستفاده نموده است و این موضوع این پرسش را به وجود می آورد که آیا براستی کشور چین دارای تکنولوژی ساخت جنگنده های نسل پنجم میباشد با خیر ؟ با این حال Canard ها میتوانند موجب افزایش قابلیت مانور پذیری هواپیما نسبت به نمونه های بهره گیرنده از بال های مثلثی شوند. سوییت من در یادداشت های خود میگوید که Canardهای مثلثی تنها در هواپیمای بزرگ و مافوق ثوت کاربرد دارند و همچنین این موضوع در کنار ورودی های DSI و مافوق صوت موتورها, باعث میگردند تا حد اکثر سرعت J-20 به میزان 2 ماخ محدود گردد. J.D.McFarlan از Lockheed Martin میگوید که ورودی های DSI در جی 20 بسیار شبیه به F-35 هستند اما معلوم نیست که چینی ها آن را خودشان طراحی کرده اند یا نه. Kanwa Andrew Chan سردبیر خبرگزاری نظامی هنگ کنگ، میگوید که صحت خفای جی 20 در میان پارامتر های دیگر نیز مورد پرسش قرار میگیرد، و همچنین او معتقد است J-20 با رقبای آمریکایی و روسی خود همچون F-22 و T-50 همخوانی ندارد و این موضوع را میتوان از طریق عواملی همچون: ضعف قدرت موتورها, عدم توانایی پرواز در سرعت های مافوق صوت به مدت طولانی و همچنین صعف های ساختاری در سامانه های رادار و پنهانکاری آن جستجو نمود. بنابراین او معتقد است J-20 در نسل +4 قرار میگیرد.

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 
 

  جنگنده

با گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی ایران، امروز دوست و دشمن اذعان می کنند که جمهوری اسلامی ایران در حوزه های گوناگون به ویژه در ساخت تسلیحات نظامی از جمله بمب افکن های شکاری و جت های جنگنده و هواپیماهای بدون سرنشین در اوج قدرت و پیشرفت است.

بی شک طراحی و ساخت هواپیما، به ویژه هواپیماهایی که قابلیت های نظامی دارند، از فن آوری های بسیار پیچیده در دنیای کنونی است که انحصار ساخت و تولید آن نیز فقط در اختیار برخی کشورهای توسعه یافته و صنعتی است که شمارشان به انگشتان دست هم نمی رسد قرار دارد. با وجود این، جمهوری اسلامی ایران از  معدود کشورهایی است که با توجه به تحریم‌های گسترده اقتصادی، صنعتی، علمی، تکنولوژیکی و غیره در منطقه پرتلاطم و ژئواستراتژیکی خاورمیانه، از دهه 1370 به ‌طور مستقل به طراحی و ساخت هواپیماهای نظامی، مسافربری و پهپادهای بدون سرنشین مبادرت کرده است و در کمال ناباوری غربی ها، هر از چند سالی نسل های جدیدی از ادوات پیشرفته نظامی به ویژه جنگنده های فوق پیشرفته خویش را رونمایی  کرده است.

شکاری جنگنده آذرخش
نخستین دستاورد ایران در ساخت جنگنده‌ها «آذرخش» نام دارد.این جنگنده که دربهارسال 1376 به دست نیروهای مسلح ایران ساخته و رونمایی شد، بیشتر برای عملیات‌ هوا به زمین طراحی شده است که البته توانایی جنگ هوایی را نیز دارد. شکاری جنگنده آذرخش که از دو موتور قدرتمند آر دی-33 استفاده می کند، نخستین شکاری بمب‌ افکن ساخت جمهوری اسلامی ایران بوده که به‌ طور کامل در کشور طراحی و ساخته شده است. این جنگنده برای عملیات‌ موسوم به واکنش سریع و ضربتی هوا به زمین طراحی شده است، اما توانایی جنگ هوایی و رهگیری را نیزدارد.


شهید ستاری، فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش در پی‌گیری مراحل ساخت این جنگنده، نقشی ارزنده و بی‌بدیل ایفا کرد. آذرخش در سال 1377 آزمایش و پس از کسب موفقیت در مراحل مختلف، ساخت انبوه آن در دستور کار قرار گرفت. در کابین این جنگنده از تجهیزات جدیدی مانند نمایشگرهای دیجیتال و ال‌ سی‌ دی یا پلاسمای مایع به‌ کارگیری و در بخش تجهیزات خدمه پروازی نیز دگرگونی‌هایی شده‌؛ کلاه‌های پروازی هوشمند نیز برای کاهش فشار کاری خلبان و کمک‌ خلبان به‌ کار گرفته شده‌ است.
 

این جنگنده شباهت‌هایی به جنگنده آمریکایی اف-5 تایگر دارد اما از لحاظ قدرت موتورو سرعت ازبرتری بارزی در مقایسه با آن برخورداراست.

برد حداکثری این شکاری بمب‌ افکن ۱۰۰۰ کیلومتر، سرعت آن 1.7 ماخ و رادار این هواپیما از نوع «ان 019- ام ای» بوده که در ایران بهینه‌ سازی شده تا قدرت مانور آن ضد اهداف و تحرکات سطحی و زمینی افزایش یابد است.
 

جنگنده بمب افکن صاعقه

در اوایل سال 1383، جمهوری اسلامی ایران از ساخت یک فروند جنگنده جدید با نام «صاعقه»  به دست متخصصان داخلی در نیروی هوایی ارتش خبر داد.

صاعقه، دومین جنگنده ساخت ایران است که متخصصان نظامی با توجه به قابلیت‌های این جنگنده، آن رانمونه‌ای ازجنگنده «اف-18»می‌نامند، چنانکه تولید این جنگنده بازتاب بسیاری در رسانه‌های جهان داشته است. فناوری ساخت این هواپیما در اختیار آمریکا، روسیه، چین و هند به طور مشترک و برخی کشورهای اروپایی است، ولی صاعقه  به طور کامل تولید داخل است و کارایی بالاتری دارد.

از ویژگی‌های مهم جنگنده صاعقه، پشتیبانی نزدیک هوایی است و این جنگنده می‌تواند انواع راکت، بمب و موشک را با موفقیت حمل و شلیک کند.

قدرت تحرک هوایی صاعقه و خطای بسیار پایین و نیز شتاب لحظه ای و فوری از ویژگی‌های دیگر این جت جنگی است.
 

صاعقه تنها جنگنده‌ای است که با ابتکار متخصصان ایرانی، مجهز به دید خلبان در جهات اصلی و فرعی شده است. به زبان ساده‌ تر خلبان با دوربین‌های پیشرفته مداربسته، به راحتی می‌تواند قسمت‌های مختلف هواپیما را ببیند که این موضوع  قابلیت قدرت این جنگنده را در تعقیب و گریز جنگنده‌ها و درگیری‌های هوایی ومانورهای واکنش سریع به شدت افزایش می‌دهد؛ همچنین کاکپیت دیجیتالی این جت جنگی قابل توجه است. این جت جنگی قادر است 10 هدف هوایی را در حالت «رهگیری به‌ هنگام جستجو» از فاصله حدود 80 کیلومتری شناسایی و همزمان به دو هدف شلیک کند.

بیشترین وزن محموله این جنگنده 4400 کیلوگرم، وزن خالی 8000 کیلوگرم، بیشترین وزن برخاست 15000 تا 18000 کیلوگرم و برد این جنگنده حدود 600 تا 800 کیلومتر است.

جدارشیشه‌ای کابین خلبان صاعقه ضد گلوله و امنیت خلبان آن به مراتب بیشتر ازجنگنده‌های دیگر است.
 

فرمانده نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا، پس از انتشار اخبار ساخت جنگنده‌های ایرانی گفته بود: «ما پیشتر هیچگاه از جنگنده‌های ایرانی نمی‌ترسیدیم، بلکه ازقدرت تحلیل و واکنش فوری و غیر قابل پیش‌بینی خلبانان ایرانی بیمناک بودیم، اما اکنون  اطلاعاتی درباره جنگنده‌های ساخته شده در ایران نداریم و نمی‌دانیم ازچه فناوری در آن ها استفاده شده است و اکنون هم از جنگنده‌ها و خلبانان آن ها بیمناکیم؛ ما قدرت آن ها را در درگیری‌های هوایی شاهد بوده‌ایم و جنگ ۸ ساله ایران و عراق را خوب به یاد داریم».
 

جنگنده شفق
شفق، سومین جنگنده بومی ساخت جمهوری اسلامی ایران است. شفق همچنین نخستین جنگنده رادارگریز ایران است که در سال ۱۳۸۶ به  ناوگان جنگنده های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوست. این جنگنده تک موتوره با قابلیت پرواز در همه شرایط آب و هوایی، با دو سکان عمودی V شکل و ابعاد به نسبت کوچک است.

همچنین دو ورودی هوای موتور جنگنده شفق در طرفین بدنه و نزدیک کابین خلبان است و کانوپی یا آسمانه بزرگ (شیشه یا طلق کابین) دیدی بسیار عالی برای مربی پرواز و خلبان آموزش گیرنده فراهم می کند.
 

با استناد به تصاویر منتشر شده از این هواپیما می توان ابعاد آن را به طور تقریبی چنین بیان کرد: طول کلی حدود 11 تا 14متر، دهانه بال 10.5 تا 13 و ارتفاع 4.2 تا 4.7 متر. بنابراین شفق در زمره جت های نظامی کوچک قرار می گیرد. در منابع خارجی جرم خالی این هواپیما بین 4300 تا 5000 کیلوگرم و نوع موتور آن آردی - 33 اعلام شده است.  
 

طرح بال این هواپیما دارای حالت مدور در جلو و عقب در نزدیکی ریشه آن و ضخیم تر نسبت به بقیه بال است که با اتصال به یک بال باریک شونده بالی دو تکه را به وجود آورده است. لازم به ذکر است این شیوه طراحی درهواپیماهای ساخته شده در دنیا تاکنون مشاهده نشده است و تنها ریشه بال هواپیمای «اف-آ-18ئی سوپرهورنت» آمریکایی که دردهه 1990 طراحی شده است، زوایایی با شباهت نسبی به شفق دارد.
 

سطوح بال و بدنه شفق از مواد جاذب امواج راداری پوشیده شده که این روش از راهکارهای مؤثر برای پنهان کردن یک هواگرد از دید رادارهای دشمن است.

همچنین هفت جایگاه حمل تجهیزات و تسلیحات،( یک جایگاه زیر بدنه و سه جایگاه زیر هر بال) از مشخصات ممتاز نمونه های رزمی شفق است.

 

ازنکات بسیار جالب توجه در جنگنده شفق، به کارگیری سه نمایشگر بزرگ چند منظوره یا «ام اف دی»در کابین آن است که در همه جنگنده های جدید یا بهسازی شده در دهه 1990 و به بعد دیده می شوند که بازتاب قابل توجهی هم در تحلیل های کارشناسان خارجی داشت.
 

همچنین سامانه نمایشگر سربالا یا «اچ یو دی» نیز در شفق دیده می شود که برای افزایش کارایی خلبان در مأموریت ها به ویژه نبردهای هوا به هوا یا پرواز در ارتفاع پایین بسیار مفید است. به کمک این نمایشگر که رو به روی خلبان نصب شده است و اطلاعات مهم پروازی و سامانه های تسلیحاتی را به نمایش می گذارد، خلبان در هنگامی که باید به بیرون کابین توجه کند، نیاز به پائین آوردن سر و تمرکز روی نمایشگرهای داخل کابین ندارد.

از نکات دیگر قابل توجه در نمونه های جنگنده شفق، زوایای دم افقی در کنار خروجی موتور است که پیش بینی فضای کافی برای عملکرد سامانه تغییر بردار رانش را به یاد می آورد. وزن خالی ۴/۳۶۱ کیلوگرم  بیشینه سرعت ۲۳۰۰ کیلومتر بر ساعت (۷۵۰ مایل بر ساعت)، سرعت پیمایش ۱/۱۵۰ کیلومتر برساعت، سقف پروازی ۱۶/۷۸۰ متر، نرخ اوج‌ گیری ۱۱۰متر بر ثانیه و صندلی پرتاب‌ شونده کا 36 دی از ویژگی های دیگر این جنگنده است.


قاهر اف – 313؛ جنگنده ای که رادار را کور می کند!

جنگنده قاهر اف - 313 که در سی و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی رونمایی شد، نشانه دیگری از روند رو به رشد جنگنده های ایران برای مقابله با تهدیدات جدید در عرصه نبردهای هوا پایه است که از فضای حاکم بر نبردهای نوین نشأت می گیرد. قاهر یک جنگنده «فوق‌پیشرفته» با قابلیت رادار گریزی و مجهز به فناوری های فوق پیشرفته است که می‌تواند همه نیازمندی‌های نیروهای مسلح را در صحنه نبرد هوایی پاسخگو باشد. همچنین این جنگنده دارای قابلیت‌ها و ظرفیت‌های فوق‌ العاده‌ای است که آن را با آخرین فناوری‌ها و دستاوردهای نوین جهان در این عرصه، همطراز کرده است.
 

جنگنده قاهر جنگنده ای تک موتوره است که موتور آن به طور «عمیق» در داخل جنگنده نصب شده است. اگرچه یک موتوره بودن چنین جنگنده ای می تواند، سبب کاهش دوام آن شود، اما مزایای چشمگیری نیز به همراه دارد. چنانکه موتور این جنگنده می تواند با بالاترین رانش، امکان پرواز در ارتفاع پایین و تحرک پذیری موثر جنگنده را فراهم کند.

نخستین نکته ای که در نمای خارجی قاهر جلب توجه می کند، تلاش طراحان این هواپیما برای کاهش سطح مقطع راداری این هواپیما است. استفاده از بال های V شکل و بدنه مایل به جلو و طراحی تیز زوایای حمله، استفاده از دماغه محدب، کاهش انعکاس راداری دریچه های ورودی هوا و موتور هواپیما و استفاده از کانارد یا پیش بال برای افزایش فوق العاده تحرک پذیری از نکات دیگری است که درباره ویژگی های کم نظیر این جنگنده مورد توجه قرار گرفته است.
 

سامانه های اویونیکی قاهر از چند نمایشگر چند کاره دیجیتال تشکیل شده است که بر خلاف سامانه های آنالوگ و رقمی، امکان انتقال اطلاعات را در کوتاه ترین زمان ممکن را به خلبان فراهم می کند. همچنین سیستم راداری این جنگنده نیز با توانایی جستجو و کشف اهداف راداری در فضای فراتر از دید امکان کشف و درگیری با اهداف کشف شده و هدایت موشک های هدایت شونده با امواج راداری را فراهم می کند.
 

پایگاه خبری آلمانی زبان «آر پی آنلاین» همزمان با رونمایی از این جنگنده و درباره پیشرفته بودن این هواپیما و نمای بسیارعجیب قاهر نوشت: «این هواپیما بسیار شبیه هواپیمای قدرتمند اف-18 آمریکاست که دارای قابلیت بی شماری همچون استقرارروی ناوهای هواپیمابر، رادارگریزی و حمل انواع موشک است».
 

پایگاه خبری آمریکایی«بیزینس اینساید» نیز در بخش دفاعی و امنیتی خود با اشاره به رونمایی این جنگنده( قاهر)، آن  را بسیار شبیه هواپیمای اف-35 آمریکایی دانسته و نمای آن را بسیار «عجیب و ترسناک» توصیف کرد.
 

جمهوری اسلامی ایران علاوه بر طراحی و ساخت جنگنده های پیشرفته، در زمینه ساخت پهپادها وهواپیماهای بدون سرنشین تاکتیکی ومیدانی با قابلیت های بالای نظامی هم ازمعدود کشورهای پیشروی جهان در این حوزه به شمار می آید که در فرصت های دیگر در این باره نیز مطالبی ارائه خواهد شد.
 

جمع بندی
 

درپی تحریم های گسترده تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران، که کشورهای تولیده کننده سلاح و فناوری های نظامی را از فروش سلاح به ایران منع می کند، اما کشورمان از دهه  1980 با اتکاء به دانش وفناوری بومی و تخصص وپشتکار جوانان و نخبگان ایرانی طرح خودکفایی نظامی را آغاز کرده و ازآن هنگام تاکنون توانسته است، انواع واقسام تسلیحات نظامی ازجمله تانک ها، خودروهای زرهی، موشک ها و به ویژه جنگنده های پیشرفته و فوق پیشرفته وهمچنین پهپادهای پیشرفته وبدون سرنشین را تولید کند؛به طوری که هرازچند سالی رونمایی ازاین جنگنده، سبب ترس و وحشت دشمنان ایران اسلامی می شود. 

با گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی ایران، اکنون دوست و دشمن اذعان می کنند که جمهوری اسلامی ایران در حوزه های گوناگون نظامی، به ویژه ساخت و تولید کامل تسلیحات نظامی از جمله بمب افکن های شکاری و جت های جنگنده و هواپیماهای بدون سرنشین در اوج قدرت و پیشرفت است.
 

بنابراین توانمندی های فنی صنایع دفاعی ایران  به ویژه در بخش هوایی که تا مدت های مدید، تنها محدود به تعمیرات نه چندان سنگین دوره ای هواپیماها بود؛ با پیروزی انقلاب اسلامی و تحریم های تسلیحاتی غرب علیه ایران و عدم امکان نوسازی ناوگان تهاجمی خود، تلاش وسیعی از سوی مراکز تحقیقاتی و صنعتی نظامی ایران برای ساخت هواپیماهای پیشرفته آغاز شد که سرانجام به ساخت جنگنده آذرخش در دهه هفتاد وجنگنده صاعقه دراواسط دهه هشتاد انجامید؛ روندی که به ارائه جنگنده «قاهر اف - 313» انجامید و سبب حیرت جهانیان از فناوری ساخت هواپیماهای فوق پیشرفته جنگی ایران شد.

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

ایروسنتر ( Aerocenter.ir ) : هواپیمای سوپر اتاندارد اولین هواپیمای جنگی ساخت فرانسه بود که به سلاحهای مدرن مجهز شده بود و توسط کمپانی داسو طراحی و تولید شد . این هواپیما جانشین هواپیماهای قدیمی تری مانند اتاندارد 4 شد . اولین پرواز این هواپیما در 4 سپتامبر 1973 انجام شد و اولین فروند برای تستهای موتور و آیرودینامیک قرار داده شد .


اولین نمونه از این هواپیما با موتورهای Snecma Atar 8 K 50 پرواز نمود .

این اولین هواپیمای فرانسوی بود که از سیستم ناوبری و تهاجمی اینرسیایی* استفاده می نمود .

ساختار این هواپیما براساس یک هواپیمای کوچک تک موتوره بال وسط با موتور توربوجت بدون پس سوز طراحی شده است . بدنه این هواپیما تمام فلزی با بالهای تاشو به سمت عقب تا زاویه 45 درجه است .

در سال 1990، ارتقاء وتغییرات قابل توجهی در این نوع هواپیما اعمال شد که از جمله استفاده از کامپیوتر مدرن 90 UAT و رادار جدید Thomson-CSF Anemone میباشد که تقریبا دو برابر رادار قبلی برد دارد .

5 فروند از این هواپیماها بین سالهای 1983 تا 1985 با عراق اجاره داده شد که در جنگ این کشور با ایران استفاده شد و توانست موشکهای اگزوست را به کشتی های ایرانی شلیک کند .





ویژگی های عمومی

خدمه: 1
طول: 14.31 متر (45 فوت و 11 ½اینج)
بال: 9.60 متر (31 فوت و 6 اینچ)
قد: 3.86 متر (12 فوت و 8 اینچ)
مساحت بال: 28.4 متر مربع (306.7 فوت مربع)
وزن خالی: 6،500 کیلوگرم ( 14،330پاوند)
حداکثر. وزن برخاست: 12،000 کیلوگرم ( 26،455 پاوند)
پیشرانه: 1 موتور توربوجت SNECMA Atar 8K-50 با کشش 49.0 کیلونیوتن (11،025 پوند)

کارایی

حداکثر سرعت: 1،000 کیلومتر بر ساعت (637 گره، 733 مایل در ساعت) درارتفاع کم
محدوده: 1،820 کیلومتر (983 ناتیکال مایل، 1،130 مایل)
شعاع عملیاتی: 850 کیلومتر (530 مایل) و 460 ناتیکال مایل، با یک تیر موشک Exocet AM39 و یک مخزن خارجی
سقف پرواز: 13،700 متر (44،900 فوت)
نرخ اوجگیری: 100 متر بر ثانیه (19700 فوت بر دقیقه)
بارگذاری بال: 423 کیلوگرم بر متر مربع (86.3 پوند بر فوت مربع)
نسبت رانش به وزن: 0.42

جنگ افزار

گان: 2 عدد توپ 30 میلی مترDEFA 552 با 125 گلوله در هر اسلحه
جایگاه حمل سلاح: 4 جایگاه در زیر بال و 2 جایگاه زیر بدنه با ظرفیت حداکثر 2،100 کیلوگرم (4،600 پوند)
راکت: 4 راکت انداز MATRA با 18 تیر SNEB راکت 68 میلی متری در هر کدام
موشک:

1 تیر AM-39 Exocet موشک ضد کشتی
1 تیر موشک هسته ای Air-Sol Moyenne Portée
2 تیرموشک AS-30L
2 تیر موشک هوا به هوای Matra Magic

بمب:

بمب های غیر هدایت شونده و یا هدایت لیزری متعارف، یک بمب هسته ای AN-52 سقوط آزاد
سایر تجهیزات :
غلاف سوختگیری هوایی


توضیح :*سیستم ناوبری اینرسیایی (INS) یک سیستم کمک ناوبری است که با استفاده از یک کامپیوتر، سنسور حرکتی (شتاب سنج) و سنسور چرخش (جرندرس) به طور مداوم از طریق محاسبه موقعیت، جهت گیری و سرعت (جهت و سرعت حرکت) یک شیء را بدون نیاز به منابع خارجی کنترل میکند .

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی

McDonnell Douglas F-4E Phantom II (Airport – Tehran)

 

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی

 

Northrop F-5E Tiger II (Tehran – Mehrabad)

 

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی

 

Northrop F-5E Saeghe (Airport – Tehran)

 

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی

 

Sukhoi Su-24MK (Tehran – Mehrabad)

 

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی

 

Mikoyan-Gurevich MiG-29A (Tehran – Mehrabad)

 

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی

Sukhoi Su-25UBK (Tehran – Mehrabad)

 

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی

Northrop F-5A Freedom Fighter (Dezful – Iran)

 

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی

Northrop F-5B Simorgh (Dezful – Iran)

 

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی

هواپیماهای جنگنده در دیگر کشورها

SAC J-8 Finback

 

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی

 

Chengdu J-10

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Eurofighter Typhoon

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Dassault Mirage F1

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Dassault Mirage 2000B/C

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Dassault Rafale

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


IAI Kfir

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


IAI Lavi

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی

 

Mikoyan MiG-23 Flogger

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Mikoyan MiG-25 Foxbat

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Mikoyan MiG-29 Fulcrum

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Mikoyan MiG-31 Foxhound

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Mikoyan MiG 1.42 (1.44) MFI

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Sukhoi Su-27 Flanker

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Sukhoi S-37 Berkut

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Atlas Cheetah

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Saab 37 Viggen

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Saab JAS 39 Gripen

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


AIDC F-CK-1 Ching Kuo

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


XAC JH-7

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Dassault Mirage 2000D/N

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


AMX International AMX

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Mitsubishi F-2

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Mikoyan MiG-27 Flogger

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Sukhoi Su-24 Fencer

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Sukhoi Su-25 Frogfoot

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Sukhoi Su-34 Fullback

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Sepecat Jaguar

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Panavia Tornado IDS

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Boeing F/A-18B/D Hornet

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


AV-8B Harrier II

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Fairchild A-10 Thunderbolt II

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی

 

Boeing F-15E Eagle

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی


Lockheed F-117 Nighthawk

عکسهایی از هواپیماهای جنگنده ایرانی و خارجی
نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , 15rand.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com